skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

آرش برهمند: تابش ابدی یک ذهن پاک یادنامه دکتر تابش

آرش برهمند تحریریه

۱۶ شهریور ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۵ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳

یحیی تابش در تمام این سال‌هایی که از ایران عزیزش رفته لحظه‌ای بیکار نیست. در این مدت جسته و گریخته کارهای جالبی از او دیده‌ام که برخی در کمال تعجبم حتی جنبه رسانه‌ای داشته است. فکر می‌کنم همان اوایل ورودش به استنفرد بود که کار اشتراکی خودش و همکارانش در مورد روش‌شناسی تجربی حل مسأله تبدیل به کتابی به نام مشهور اورکا (Eureka) شد. کمی بعد کتابی که در مورد تفکر طراحی با همین عنوان جمع‌وجور کرده بود توسط انتشارات فاطمی در ایران چاپ شد و حتی برایش چندین کارگاه آنلاین هم گذاشت.

یکی از جدیدترین لبه‌های کارهای تابش در این مدت فرصتی بود که صرف وارد‌کردن فناوری به روش‌های حل مسئله و کارهای خلاقانه کرد تا در نهایت در کنگره بین‌المللی کامپیوتر در سال ۲۰۱۶ یک مقاله مرتبط معرفی شد و مورد توجه قرار گرفت. حتی در دوران کرونا هم دکتر تابش فعال بود و در یک تحلیل خوش‌بینانه مشترک با دو استاد دیگر کاربردهای هوش مصنوعی را برای اقتصاد نوآوری در ایران بررسی کرده بودند که اثر جالب و متفاوتی شد و سال ۲۰۲۰ در دانشگاه برکلی منتشر شد.

میان این همه کار جالب المپیاد بین‌المللی کامپیوتر در سال ۲۰۱۷ که در ایران برگزار شد برایم متفاوت‌تر بود چون دکتر برای ژورنال رسمی المپیاد به عنوان «سردبیر افتخاری» انتخاب شد و نه تنها خودش برای آن شماره سرمقاله جالبی نوشت بلکه یک مصاحبه بسیار بامزه با دانلد کنوت، استاد افسانه‌ایی کامپیوتر دانشگاه استنفرد هم انجام داد که دیدنش را به همه شما توصیه می‌کنم.

فیلم مصاحبه که درباره هنر برنامه‌نویسی است با حرف‌هایی زیبا از کنوت شروع می‌شود که در آن می‌گوید: وقتی یک برنامه کامپیوتری کار می‌کند بسیار خرسند می‌شوم. چون برای من این مثل یک قصه دلنشین است. قصه‌ها همواره نقشی اساسی در ارتباط بین انسان‌ها بازی کرده‌اند و از نگاه من برنامه‌نویسی هم شیوه‌ای برای ارتباط بین مردم است…

این ویژه‌نامه پیش رو داستان یکی از همین برنامه‌نویس‌هاست که تبدیل به یک شتاب‌دهنده انسانی شد.

یحیی تابش از دید بسیاری پرچمدار نسلی منقرض‌شده از استادان صنعت‌گرا در ارتباط میان بازار و دانشگاه ایرانی است. وقتی در میانه ۹۰ به دانشکده علوم ریاضی دانشگاه شریف رفت نتیجه اوج‌گیری یک نسل از دانشجویان کامپیوتر از دل این دانشکده رو به خاموشی بود. حضورش در مرکز محاسبات شریف تسهیل‌گر ارتباطات دانشجویان بسیاری با بیرون از دانشگاه شد و شخصیت آرام، خوش‌خو و مردم‌دارش باعث شد وقتی هنوز مفهوم شتاب‌دهی حتی نامی پیدا نگرفته بود ده‌ها شرکت زیر سایه اسم، ارتباطات و امکاناتش رشد کنند و برخی حتی تک‌شاخ شوند.

تابش در سال‌هایی از دانشگاه شریف رفت که از دیدگاهی هنوز بهار استارت‌آپی ایران بود. نیم دو جین شتاب‌دهنده در داخل یا چسبیده به دانشگاه شریف فعالیت‌ می‌کردند و ساختمان‌های اطراف دانشگاه تبدیل به خانه ده‌ها استارت‌آپ شده بود که می‌خواستند راه همان تک‌شاخ‌ها را ادامه دهند ولی داستان تابش بی‌غل و غش بزرگ‌تر و بی‌ادعا‌تر از همه اینها بود. دامنه ارتباطات او در تمامی دهه هشتاد یک تنه کار همه این اکوسیستم الکن را بی‌صدا و موفق انجام می‌داد.

کرسی‌های آن روز تابش از شورای عالی انفورماتیک گرفته تا فرهنگستان زبان و ادب فارسی متنوع بود و زنجیره شاگردان موفقش در شرکت‌های فناوری احتمالا از تمامی شتابدهنده‌های فعلی فعال‌تر کار می‌کرد. خود تابش به تنهایی یک پل میان صنعت و دانشگاه آن روز بود و شاید همین شد که این روزها دیگر در ایران نیست. گاهی شکاف‌ها آنقدر عمیق می‌شوند که دیگر پل‌ها هم مستاصل می‌شوند. این روزها به جای آن نسل از استادان شریف می‌شود رد کاسبان قدرت و تحریم را بیشتر و بهتر دید.

برای این شماره فرصت داشتم باز یک روز زیبا دوباره چهره مهربانش را از اتاق چند رسانه‌ای دانشگاه استنفرد روی تلویزیون استودیوی پیوست در تهران ببینم که حاصل آن را در همین ویژه‌نامه کوچک می‌خوانید. دوست دارم فکر کنم اگر شتابدهنده‌ها در ایران موفق می‌شدند او هم می‌توانست « شتابدهنده تابش» را بسازد که احتمالا اولین سرمایه آن مهربانی و خوش‌قلبی بود. بله هنوز هم اینها سرمایه بزرگی هستند.

در این مرور سریع یحیی تابش برای نسل جدید شریف با ما همراه باشید. مهربان باشیم.

 

* عنوان برگرفته از فیلمی ساخته میشل گوندری با بازی جیم کری و کیت وینسلت در سال ۲۰۰۴ که فیلمنامه آن توسط چارلی کافمن نوشته شده. عنوان انگلیسی : Eternal Sunshine of the Spotless Mind

فهرست سایر مطالب یادنامه دکتر تابش 
آرش برهمند: تابش ابدی یک ذهن پاک 
دکتر تابش: حالا نوبت جوان‌ها است

 
بخش اول: آغاز راه 
حسین معصومی همدانی: آدم‌ها را خوب می‌شناسد 
علی‌اصغر اسکندربیاتی: دکتر تابش خودباور است 
بیژن ظهوری زنگنه: خیلی به جوان‌ها اعتماد می‌کرد 
علی اصغرزاده پارسا: خصیصه تابش، مردم‌داری است

 
بخش دوم: در دانشگاه صنعتی شریف 
سعید سهراب‌پور: حیف که دکتر تابش در ایران نیست 
سیاوش شهشهانی: ایشان بسیار اهل عمل است 
ناصرعلی سعادت: دغدغه‌اش بیکاری فارغ‌التحصیل هاست 
محمد قدسی: چهره برجسته‌ای در المپیاد داشتند 


بخش سوم: المپیادی‌ها 
احمد مرشدیان: دلمان تنگ شده است 
امید نقشینه: یکی از وجوه تمایزشان صبر بود 
امین خسروشاهی: محیط رشد افراد را آماده می‌کرد 
روزبه پورنادر: ایشان حقیقتاًً جای پدر ما بودند 
سعید ایران فرد: دلسوزترین استادی که شناخته‌ام 
علی زواشکیانی: مدام در حال فکر و ایده جدید هستند 
علیرضا زارعی: درخواست دانشجویان بی‌پاسخ نمی‌ماند 
محمد مهدیان: مدیون ایشان هستیم 
رضا محمدی قایق‌چی: به ما اعتماد می کرد 
زهرا عمرانی: ساکن قاره هفتم
https://pvst.ir/iw7
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو