گوگل از Gemini 3 رونمایی کرد: ادغام فوری با موتور جستجو و بهبود عملکرد برنامهنویسی
گوگل روز گذشته (سهشنبه ۲۷ آبان) رسما از نسخه جدید هوش مصنوعی خود «جمینای ۳»…
۲۸ آبان ۱۴۰۴
۲۹ آبان ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه

شهر تهران در رده بندی شهرهای رقابت پذیر دنیا رتبه ۱۴۶ را به دست آورد و در زمره شهرهایی قرار گرفت که عملکرد ضعیف در تمامی بخشها را به خود اختصاص میدهد در اصل شهر تهران دیگر نه تنها شهری هوشمند نیست بلکه از نظر شهروندی نیز دیگر مکانی مناسب برای زندگی به شمار نمیآید.
به گزارش پیوست، در سالهای اخیر، مفهوم «شهر هوشمند» از یک شعار فناورانه به معیار واقعی توسعه شهری تبدیل شده است. آنچه زمانی صرفا به معنای نصب حسگر، دوربین یا ارائه خدمات آنلاین بود، امروز معنایی اجتماعی، اقتصادی و انسانی پیدا کرده است. اکنون، مساله اصلی تاثیر فناوری بر کیفیت زندگی مردم است و این پرسش مطرح است که آیا شهر هوشمند با فناوری توانست این کیفیت را بهبود بخشد؟ آیا ساختار شهر توان پشتیبانی از پیچیدگیهای دوران جدید، از بحران مسکن تا چالشهای محیط زیستی، را دارد؟ و مهمتر از همه اینکه احساس مردم این شهرهای هوشمند چیست؟
برای درک این تحولات، دو شاخص معتبر جهانی تصویری متفاوت اما مکمل از شهرهای هوشمند به دست میدهند. اولی شاخص IMD–SUTD Smart City Index (SCI) که کیفیت تجربه شهروند از هوشمندی شهر را میسنجد و سپس شاخص IESE Cities in Motion Index (CIMI)، این شاخص در نگاه کلان به رقابتپذیری جهانی شهرها میپردازد.
این دو شاخص، دو فلسفه مختلف از هوشمندی را روایت میکنند: یکی «شهر برای شهروندان» و دیگری «شهر بهعنوان بازیگر جهانی اقتصاد.»
تحلیل این دو دیدگاه به ما کمک میکند بفهمیم چرا برخی شهرها در تجربه شهروندی عالی هستند اما در رقابت جهانی جایگاه پایینتری دارند و بالعکس و چرا تنها چهار شهر، لندن، اسلو، کپنهاگ و سنگاپور، توانستهاند میان این دو بعد بهتر از دیگر شهرها تعادل ایجاد کنند.
همچنین نگاه به این ردهبندی و معیارهای این دو شاخص شاید به درک بهتر از دلایل و راههای بهبود وضعیت شهر تهران در میان شهرهای هوشمند کمک کند. گرچه شاخص شهروند محور SCI نامی از تهران در میان شهرهای مورد بررسی خود نبرده است اما جایگاه تهران در شاخص دوم یعنی CIMI در رتبه ۱۶۴ از میان ۱۸۳ شهر این رده بندی است. این جایگاه تهران را در دسته شهرهای راکدی قرار میدهد که از رتبه ۱۰۰ به پایین این ردهبندی را به خود اختصاص دادهاند و به معنای عملکرد ضعیف در تمامی معیارها است.
شاخص SCI برخلاف بسیاری از رتبهبندیها فراتر از خروجیهای فناورانه را پوشش میدهد و بیشتر عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی شهروندان را معیار اصلی قرار میدهد. این یعنی کیفیت حملونقل، دسترسی به خدمات سلامت، حکمرانی دیجیتال، امکانات فعالیت اجتماعی و مهمتر از همه، از نگاه مردم این فناوریها چقدر زندگی آنها را سادهتر و برابر کرده است.
یکی از یافتههای کلیدی این شاخص در سال ۲۰۲۵، بحران جهانی «مسکن مقرونبهصرفه» در ۱۴۶ شهر مورد بررسی است. در اکثریت شهرهای مورد بررسی، شهروندان مسکن را مهمترین چالش شهر خود معرفی میکنند (بیش از نیمی از شهروندان طبق نظرسنجی انجام گرفته در ۱۱۰ شهر مورد بررسی)؛ چالشی که نشان میدهد فناوری بهتنهایی نمیتواند مشکلات ساختاری را برطرف کند و زیرساخت اجتماعی و اقتصادی باید در نقش پشتیبان آن ظاهر شوند.
ردهبندی جدید سال ۲۰۲۵ این بخش نشان میدهد که شهرهای کوچک و متوسط، بهویژه در اروپا، با مدل حکمرانی منسجم بیشترین سطح رضایت عمومی را رقم زدهاند. در واقع شهر هوشمند از این لنز لزوما یک شهر بزرگ یا مملو از فناوریهای پرزرقوبرق نیست، بلکه شهری است که بتواند با مقیاس به بهترین شکل سازگار شده و در عین حال با فناوری همگام شود.
تهران در این ردهبندی جایی ندارد و اصلا اثری از نام تهران در میان ۱۴۶ کشور ردهبندی شده نیست.
در صدر جدول شهرهای هوشمند شاخص SCI، زوریخ قرار دارد؛ این شهر سالهاست کیفیت زندگی را در کنار توسعه دیجیتال به شکل متوازن افزایش داده است. اسلو با سیاستهای اجتماعی پیشرو و حملونقل پایدار در رتبه دوم قرار دارد و ژنو با ثبات سیاسی و حکمرانی شفاف در جایگاه سوم است. پس از این سه شاهد دو نماینده از امارات یعنی دبی و ابوظبی هستیم؛ دو شهری که در یک دهه اخیر با سرعتی فوقاعلاده به توسعه زیرساختهای هوشمند، خدمات دیجیتال و برنامهریزی مدرن شهری پرداختاند.
اما آنچه باعث فاصله گرفتن دبی و ابوظبی از صدر جدول و انتخاب شهرهایی چون زوریخ یا اسلو در این شاخص شده دقیقا به اولویت دهی این شاخص باز میگردد: اگرچه شهرهای اماراتی در بخش زیرساخت پیشرو هستند، اما در حوزههای مرتبط با محیط زیست، توسعه انسانی و مشارکت اجتماعی و به ویژه مشارکت زنان که یکی از شاخصهای SCI است، هنوز زیادی با همتایان اروپایی خود دارند.
در ادامه ردهبندی، لندن، کپنهاگ، کانبرا، سنگاپور و لوزان در فهرست ۱۰ شهر برتر هوشمند قرار میگیرند و در تمامی این شهرها شاهد اعتدالی میان رفاه، دسترسی به فرصتها و حکمرانی دیجیتال، هستیم.

در مقابل شاخص SCI که تجربه شهروندی را محور خود دارد، شاخص CIMI در جایگاه کنشگری جهانی به شهرهای هوشمند نگاه میکند: از این دیدگاه شهر هوشمند در واقع نهای است که باید در رقابت جذب استعداد، سرمایه بینالمللی، فناوری و نوآوری به پیروزی برسد. این شاخص موضوعاتی چون حکمرانی، اقتصاد، فناوری، برنامهریزی شهری، زیرساخت، محیط زیست، سلامت اجتماعی و جایگاه جهانی شهر را مورد بررسی قرار میدهد.
براساس آخرین ردهندی شاخص CIMI در سال ۲۰۲۵، کلان شهرهای جهان برای پیشتازی در این عرصه رقابت تنگاتنگی با یکدیگر دارند. امسال بیشتر از همیشه نقش اقتصاد دانشبنیان، تنوع نیروی انسانی و برند جهانی را در این ردهبندی مشاهده میکنیم.
صدرنشین این شاخص شهر لندن است؛ پایتختی که تعادلی میان اقتصاد جهانی، قدرت نرم رسانهای، نوآوری و فرهنگ ایجاد کرده و نمود جهانی آن را نیز به عنوان جایگاه پیشرو این شهر در اکوسیستم نوآوری و استارتآپی اروپا مشاهده میکنیم. نیویورک با موقعیت اقتصادی بیبدیلش در رتبه دوم قرار دارد و پاریس با ترکیب فرهنگ، دیپلماسی و سرمایه انسانی سومین شهر هوشمند براساس شاخص CIMI است.
توکیو، برلین، واشنگتن دیسی، کپنهاگ، اسلو، سنگاپور و سانفرانسیسکو نیز دیگر اعضای ۱۰ شهر هوشمند برتر از نگاه این شاخص هستند. با نگاهی به شهرهای حاضر در این ردهبندی متوجه میشویم که بسیاری از شهرهای برتر CIMI، در لیست برترینهای SCI حضور ندارند و دلیل آن هم تجربه متفاوت شهروندان از قدرت بیبدیل اقتصادی و فناوری این شهرها است.
برای مثال، سانفرانسیسکو بهرغم جایگاه پیشتاز خود در جهان فناوری، به دلیل بحران مسکن و نابرابری اجتماعی نتوانسته در شاخصهایی که بر کیفیت زندگی تمرکز میکنند، جایگاه مناسب داشته باشد. یا نیویورک که بهعنوان مرکز اقتصادی جهان شناخته میشود، در شاخصهای مرتبط با تجربه شهروند عملکرد ضعیفتری را به دلایل مشابه از جمله هزینههای بالا، به ثبت رسانده است.

تفاوت این دو شاخص مهم ردهبندی شهرهای هوشمند، وجه اشتراک این دو را جذاب میکند. شکاف میان هوشمندی «ملموس برای شهرودان» و هوشمندی «قابل اندازهگیری در اقتصاد جهانی» در برخی از شهرها به حدی کوچک است که در هردو رده بندی در جایگاه خوبی قرار گرفتهاند.
تعداد این شهرها کمتر از انگشتان یک دست است و همین مساله باعث اهمیت بالای آنها به عنوان یک الگوی استفاده از فناوری، در کنار توسعه اقتصادی و رفاه شهری شده است.
تنها چهار شهر لندن، اسلو، کپنهاگ و سنگاپور در هر دو شاخص در جمع ده شهر برتر قرار میگیرند. این همپوشانی اما نشان میدهد که شهرهای هوشمند از نگاه شهروندان، لزوما همان شهرهایی نیستند که در رقابت جهانی پیشرو محسوب میشوند اما برخی توانستهاند در کنار استفاده از فناوری، تمرکز بر اقتصاد و سرمایه انسانی، کیفیت ملموس زندگی مردم را نیز افزایش داده و رفاه بیشتری را برای شهروندان خود رقم بزنند.
در ادامه جدول مقایسه جایگاه این چهار شهر در هردو شاخص و دلایل حضور آنها را مشاهده میکنید:

این قیاس نشان میدهد که معدود شهرهای هوشمندی توانستهاند، میان کیفیت زندگی و جایگاه جهانی خود یک تعادل پایدار را رقم بزنند. اکثریت شهرها در صورت درخشش در یکی از این دو حوزه، در دیگری عملکرد متوسط یا حتی ضعیف دارند. این مسئله بهویژه در شهرهای آمریکایی و شهرهای کوچک اروپایی مشهود است که نمونههای آمریکایی از لحاظ رفاه و نظر شهروندان ضعیف عمل کردهاند و شهرهای کوچک اروپایی، جایگاه اقتصادی و فناورانه را فدای رفاه شهروندی کردهاند.
دلیل اصلی این تفاوت به اندازه شهرها بر میگردد. شهرهایی مانند زوریخ، لوزان یا کانبرا به دلیل جمعیت کمتر، ساختار مدیریتی کارآمدتر و فشارهای اجتماعی محدودتر، تجربه مطلوبی را برای شهروندان رقم زدهاند، اما به دلیل حجم کوچک اقتصاد یا محدودیت در جذب سرمایه جهانی، در شاخص CIMI عملکرد درخشانی ندارند.
در مقابل، کلانشهرهایی چون نیویورک، توکیو یا سانفرانسیسکو بدون شک در اقتصاد و فناوری جایگاه پیشتازی دارند، اما اندازه بزرگ آنها، چالشهایی مانند گرانی مسکن، تراکم بالا، آلودگی و نابرابری ایجاد را رقم زده است. مسائلی که از نگاه شاخص SCI اهمیت زیادی دارند.
دلیل دوم اما مدل حکمرانی شهرها است. سنگاپور نمونهای بارز از کلانشهری است که توانسته با حکمرانی بسیار منسجم و استفاده از زیرساخت فناوری، داده و خدمات الکترونیک در هر دو شاخص عملکرد خوبی داشته باشد. لندن نیز به دلیل ساختار نهادی قدرتمند و نقش پررنگ خود به عنوان یک مرکز اقتصادی و فرهنگی، از معدود شهرهایی است که میان این دو بعد تعادلی برقرار کرده است.
در نگاه کلی اما تحلیل دو شاخص SCI و CIMI نشان از آن دارد که شهرهای هوشمند آینده تنها با تجهیزات فناورانه تعریف نمیشوند. آنچه امروز شهرها را متمایز میکند، توانایی آنها در ایجاد توازن میان سه محور کلیدی است:
لندن، اسلو، کپنهاگ و سنگاپور توانستهاند تا حد زیادی این توازن را برقرار کنند، هرچند هر یک مسیر و مدل مدیریتی متفاوتی دارند.
شهرهای بزرگ و پیشرفته دیگری چون توکیوتا دبی یا نیویورک اما با وجود قدرت در برخی از زمینهها، برای تبدیل شدن به «شهرهای کاملا هوشمند» باید ضعفهای ساختاری، بهویژه در حوزه مسکن، پایداری محیطی و نابرابری اجتماعی را برطرف کنند.
بررسی دو ردهبندی و شاخص اصلی شهرهای هوشمند نشان میدهد که برای تقویت همزمان توان اقتصادی و رفاه شهروندان (کیفیت زندگی در کنار زیستپذیری)، پنج عنصر کلیدی را باید در اولویت قارر داد. این عناصر همان حوزههایی هستند که بیشترین همپوشانی را میان دو شاخص IMD-SUTD Smart City Index (SCI) و IESE Cities in Motion Index (CIMI) دارند و از مهمترین عوامل موفقیت برترین شهرهای هوشمند به حساب میآیند.
شهرهایی مانند لندن و سنگاپور که رتبه بالایی در ردهبندی CIMI دارند بخشی از جایگاه خود را مدیون پیشتازی در بخش حکمرانی هستند. چارچوبهای نهادی قدرتمند، شفاف و کارآمد پیششرط اصلی جذب سرمایه جهانی و شرکتهای بزرگ بینالمللی است و مداخله هوشمندانه و صحیح دولت، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد.
در عین حال شاخص SCI نیز نشان میدهد که حکمرانی کارآمد (چون استفاده راهبردی از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود تصمیمگیری عمومی و ارائه خدمات) با افزایش رضایت شهروندان رابطه مستقیم دارد. همین مساله باعث شده تا شهرهایی مانند زوریخ و کانبرا به لطف مدیریت زیرساخت متوازن و خدمات عمومی باکیفیت، در این ردهبندی جایگاه بالایی را کسب کنند.
در شاخص CIMI، سرمایه انسانی یکی از عناصر اصلی است. شهرهایی چون لندن و پاریس به دلیل حضور نیروی کار متخصص، شبکههای آموزش عالی گسترده و غنای فرهنگی، جایگاه خوبی را به خود اختصاص دادهاند و بدون شک سرمایه انسانی یکی از پیششرطهای رشد اقتصاد هوشمند، نوآوری و تولد تکشاخها است که مزیت اقتصادی و فناورانه مهمی به حساب میآیند.
از نگاه شاخص SCI نیز یکی از معیارهای کلیدی، «مردم هوشمند» یا همان سرمایه انسانی است که بر سطح آموزش و دسترسی فرهنگی تمرکز دارد. جمعیتی تحصیلکرده و در عینحال با تنوع بالا به فرصتهای اقتصادی بیشتر و فراگیری اجتماعی منجر میشود و درنتیجه شاخص «زندگی هوشمند» را تقویت میکند.
کارآمدی سیستم حمل و نقل عمومی و جریان حمل کالا باعث کاهش هزینهها و ازدحام میشود و در نتیجه افزایش بهرهوری را به دنبال دارد (از جمله مشکلات عمده شهر تهران.) شهرهایی که امتیاز بالایی در شاخص CIMI دارند،، سرمایهگذاری در زیرساخت حمل و نقل عمومی چون خطوط مترو و دسترسیپذیری شهری را در اولویت قرار دادهاند.
علاوه بر این وضعیت حمل و نقل عمومی بر کیفیت زندگی شهروندان نیز تاثیر مستقیم دارد و نه تنها به بهبود شرایط زیستمحیطی کمک میکند، بلکه با تسهیل دسترسی به خدمات شهری به بهبود تجربه شهروندان منجر میشود. کپنهاگ یکی از معدود شهرهای حاضر در میان ده شهر منتخب هردو شاخص است که در زمینه حملونقل پایدار و دوچرخهمحور است از پیشتازان جهانی محسوب میشود.
بخش فناوری در هر دو شاخص موضوعاتی چون دسترسی به ICT، اتصال پهنباند و فناوریهای پیشرفته را شامل میشود. شهرهایی مانند لندن و سنگاپور به دلیل اتصال قدرتمند دیجیتال و در عین حال پیشتازی حوزههایی مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، به یکی از مقاصد شرکتهای فناوری تبدیل شدهاند.
اما از نگاه شاخص SCI، استفاده از فناوری باید به شکل ملموس بر زندگی روزمره مردم تاثیر بگذارد. از جمله کاربردهای ملموس فناوری میتوان به اپلیکیشنها و خدمات هوشمند در حوزه امنیت، سهولت زندگی، دسترسی به خدمات آنلاین دولتی و فراگیری اجتماعی اشاره کرد. در واقع از نگاه این شاخص، فناوری زمانی «هوشمند» محسوب میشود که در عمل برای مردم مفید و موثر باشد.
اقدامات هوشمند زیست محیطی چون کاهش ضایعات، بهرهوری انرژی، کنترل آلایندهها و مدیریت مصرف منابع طبیعی، به توسعه کم هزینه و پیوسته پروژههای شهری کمک میکند. این اقدامات نهتنها هزینه کسبوکارها را کاهش میدهد، بلکه مقاومت شهر را در برابر بحرانهایی مانند تغییر اقلیمی افزایش میدهد که معیار مهمی در مهاجرت کسبوکارها است.
این حوزه که شامل کنترل آلودگی، مدیریت پایدار منابع و حفظ اکوسیستمها را شامل میشود اهمیت زیادی از لحاظ زیستپذیری شهری دارد و براساس شاخص SCI، موفقیت این حوزه به کاهش معضلات مقیاس شهری، از مشکلات مهم شهرهای بزرگ، کمک میکند. شهرهای نوردیک مانند اسلو و کپنهاگ در نتیجه عملکرد قوی در حوزه محیط زیست و کیفیت زندگی در هر دو شاخص میان برترینها هستند و تقویت این بعد میتواند به بهبود جایگاه تهران به ویژه در دورانی که شهر با بحران منابع طبیعی و انرژی از جمله آب و برق روبهرو است، کمک کند.
برترین شهرهای هوشمند از فناوریهای پیشرفته اطلاعات و ارتباطات (ICT) و اینترنت اشیا (IoT) نه در نقش یک ابزار جانبی، بلکه اجزای اصلی زیرساختها حیاتی خود استفاده میکنند و با تکیه بر قدرت فناوری، کارآمدی، حکمرانی و کیفیت زندگی را تقویت میکنند. این فناوریها در تمامی حوزهها از جابهجایی تا امنیت، کاربرد دارند.
از این رو نگاه به نحوه استفاده شهرهای هوشمند از این فناوری خالی از لطف نیست و از جمله نمونههای بکارگیری ICT در برترین شهرهای هوشمند شاخص SCI و CIMI میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شهرهای هوشمند بزرگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات را به ابزاری برای مدیریت شفاف و کارآمد بدل کردهاند؛ یکی از عوامل مهم در کسب رتبه بالا در بعد حکمرانی هر دو شاخص شهر هوشمند.
برای مثال شهرهایی مانند سنگاپور و توکیو با اجرای ابتکاراهای پیشرفته دولت الکترونیک، شفافیت و چارچوبهای نهادی را تقویت کردهاند. در این شهرهای ICT به، سادهسازی خدمات عمومی، بهبود فرایند تصمیمگیری دولتی و افزایش مشارکت دیجیتال شهروندان منجر شده است.
علاوه بر این در شهرهای هوشمند از سنسورها و کنتورهای هوشمند برای جمعآوری حجم عظیمی از دادهها استفاده میشود و با تحلیل این دادهها میتوان به بهینهسازی زیرساختها، ارتقای خدمات عمومی و تسهیل فعالیتهای روزمره کمک کرد.
برترین شهرهای هوشمند جهان، از زیرساخت دیجیتال و فیزیکی مناسبی برخوردارند و این زیرساخت مستقیما با «تحرک شهری» و «زندگی هوشمند» در ارتباط است.
اتصال پرسرعت از جمله مهمترین زیرساختهای دیجیتالی است و با دسترسی گسترده به اینترنت پهنباند و افزایش نفوذ کامپیوتر و تلفن همراه در خانوارها قابل تقویت است.
در شاخص CIMI، چنین مواردی بخش مهمی از بعد فناوری محسوب میشوند و برای مثال اتصال دیجیتالی فوقالعاده و سرعتهای بسیار بالای آپلود و دانلود فناوری 5G شهر استکهلم یکی از دلایل رتبهبندی بالای این شهر محسوب میشود.
سیستمهای مبتنی بر ICT با استفاده از حسگرها و تحلیل داده میتوانند به بهینهسازی جریان ترافیک و کاهش ازدام نیز کمک کنند که از جمله عوامل مهم در زیستپذیری شهری است و فناوری ICT در حوزه انرژی نیز در قالب سیستم LED کممصرف و سیستمهای هوشمند سنجش انرژی نقشآفرینی میکند و در مجموع منجر به کاهش چشمگیر هزینهها و افزایش پایداری شهر میشود.
شهرهایی که بهعنوان قطبهای اقتصادی و نوآورانه شناخته میشوند، از ظرفیت بالایی برای توسعه و استقرار ICT برخوردارند و همین مساله نکته مثبتی در بخش پویایی اقتصادی و سرمایه انسانی این شهرها در ردهبندی شهرهای هوشمند محسوب میشود.
لندن نمونه برجستهای از رهبری فناورانه است. این شرکت در حال حاضر یکی از مراکز اصلی شرکتهای فناوری در اروپا است و ۲۲۳۳ شرکت هوش مصنوعی و ۴۸۳ شرکت در حوزه اینترنت اشیا را میزبانی میکند. چنین اقبال گستردهای از سوی کارآفرینان فناوری، به رشد سریع راهحلهای هوشمند نیز منجر میشود و بدون شک در بعد اقتصاد شهر نیز مفید است.
و در آخر نیز میتوان از فناوریهای اطلاعات و ارتبطات برای بهبود امنیت شهروندان استفاده کرد. برای مثال شهر لندن میزبان یکی از پیشرفتهترین سیستمهای نظارت هوشمند است (سیستمی که البته با انتقاداتی نیز روبرو شده است) و در مواردی چون تشخیص سلاح در بیمارستانها یا بهبود عملکرد دوربینهای شهری از این فناوری استفاده میکند. استفاده دولت از سیستم تشخیص چهره برای دستگیری مجرمان فراری و یا تشخیص جرایم اما با انتقاداتی روبرو شده است.
با این حال استفاده از این فناوریها در صورت حفظ حریم خصوصی و استقبال شهروندان، زمان پاسخ نیروهای امدادی و امنیتی را کاهش میدهد و به طور کلی به حفظ امنیت شهر کمک میکند.