skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

روزبه پورنادر: ایشان حقیقتاًً جای پدر ما بودند یادنامه دکتر تابش

۱۶ شهریور ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۵ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳

روزبه پورنادر از فعالان نرم‌افزارهای آزاد است که پس از تاسیس نسخه فارسی ویکی‌پدیا، در راه‌اندازی آن نقش داشت. پورنادر بنیانگذار، نخستین مدیر و نخستین دیوان‌سالار ویکی‌پدیای فارسی است. او مدیر فنی پروژه لینوکس شریف نیز بود. پورنادر در رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کرده است.

از چه زمانی با دکتر تابش آشنا شدید؟

آشنایی من با دکتر تابش از اردوی المپیاد ریاضی شروع شد. زمستان سال ۱۳۷۲، من دانش‌آموز دوم دبیرستانی بودم که استثنائاً به اردوی المپیاد راه داده بودند و دکتر تابش مسئول دوره بودند. در سال‌های دانش‌آموزی از طریق المپیاد با ایشان در ارتباط بودم تا حدود سال ۱۳۷۶ که دیگر دانشجو شده بودم و ایشان رئیس مرکز محاسبات دانشگاه شریف شده بودند. روزی نزدشان رفتم و پیشنهاد کردم کاری مربوط به خدمات شبکه در آنجا دست بگیرم. با توجه به اینکه سابقه‌ و علاقه‌ای در مسائل فارسی و کامپیوتر داشتم، ایشان پیشنهاد دادند پروژه‌ای به اسم «اینترنت فارسی» اجرا کنیم و از فونت فارسی برای وب شروع کنیم. این پروژه تحت نظارت ایشان و با مشارکت من و تیمی که گرد هم آوردیم سریعاً گسترش یافت و نام آن هم شد «فارسی‌وب». خیلی از کارهای بنیادی مربوط به زبان فارسی در محیط دیجیتال در این پروژه انجام شد. از مشارکت مستقیم ایران در استانداردهای جهانی از قبیل یونی‌کد گرفته تا تدوین استانداردهای ملی برای زبان فارسی در کامپیوتر، تولید فونت و نرم‌افزار و سیستم‌عامل فارسی به شکل اپن‌سورس و الی آخر (چندین نفر از اعضای این پروژه، از جمله خود من، این راه را در ایران و در خارج ایران با تعمیم به همه زبان‌های جهان دنبال کردیم و سال‌ها در سیلیکون‌ولی با عنوان «مهندس بین‌المللی‌سازی» یا عنوان‌های مشابه کار کردیم. من هنوز در کنسرسیوم یونی‌کد به ‌عنوان یکی از مدیران فنی مشغول هستم و درگیر بهبود شرایط زبان‌های کشورهای مختلف دنیا در محیط کامپیوتر). همه اینها به لطف و حمایت دکتر تابش شروع شد و تا سال ۱۳۸۶ که من از ایران مهاجرت کردم ایشان ناظر و حامی اصلی پروژه فارسی‌وب بودند، چند سال اول در مرکز محاسبات دانشگاه صنعتی شریف و چند سال آخر در شرکت «فارسی‌وب شریف» که از اولین شرکت‌های تحقیقاتی ایران بود و باز به پیشنهاد و حمایت ایشان تاسیس شد و ایشان هم سال‌ها رئیس هیات مدیره‌اش بودند.

 رابطه کاری شما با ایشان تا چه زمانی ادامه پیدا کرد؟ هنوز با ایشان در ارتباط هستید؟

من دیگر با ایشان رابطه کاری ندارم. از خیلی دور فعالیت‌هایشان را دنبال می‌کنم فقط.

 وجه تمایز و دستاوردهای ایشان را در چه می‌بینید؟

آن ۱۰ سال ایشان حقیقتاً جای پدر ما بودند. هر مساله‌ای را می‌شد پیش‌شان برد و هرطور می‌توانستند کمک می‌کردند هم در مسائل کاری و هم در مسائل شخصی یا درسی. افراد پروژه فارسی‌وب همیشه حمایت بی‌دریغ ایشان را داشتند. وقتی منبع بودجه پروژه قطع یا کم می‌شد ایشان با زحمت فراوان از جای دیگری بودجه پیدا می‌کردند تا کار فارسی زمین نماند.

چیز دیگری که از ایشان باید ذکر کنم اخلاق کاری بی‌بدیل‌شان است. در آن ۱۰ سالی که از نزدیک با ایشان کار می‌کردم بارها دیدم که هدف اصلی ایشان فقط پیشرفت علم و فناوری و در اختیار عموم قرار دادن‌شان بود نه چیز دیگر. با خیلی‌ها کار کرده‌ام و کار کرده بودم که در نهایت مشخص می‌شد هدف‌شان ارضای غرور شخصی یا جستن نام بود. از دکتر تابش هرگز چنین چیزی ندیدم. هیچ‌وقت از ایشان ندیدم که حتی بخواهند اسم‌شان در جایی به ‌عنوان ناظر یا دست‌اندرکار پروژه‌ای ذکر شود، پروژه‌هایی که اتفاقاً ناظر و دست‌اندرکارشان بودند. در عوض، حمایت همه‌جانبه‌شان از محققان و کارکنان پروژه بود، به ‌منظور پیشرفت شغلی و تحقیقاتی تک‌تک‌شان.

 از خاطرات دوران کاری‌تان برایمان بگویید.

خاطره جالب مشخصی برای گفتن ندارم. حافظه‌ام متاسفانه دقتش را از دست داده و خیلی چیزها را از یاد برده. خیلی می‌ترسم از اینکه درست نقل نکنم.

 

 از نظر کاری ایشان چه تاثیری روی شما داشتند؟

من تقریباً همه مسیر شغلی‌ام را و بسیاری از موفقیت‌هایم را مدیون دکتر تابش هستم. چه آن روزی که تصمیم گرفتند دانش‌آموز دوم دبیرستانی به اردوی المپیاد ریاضی راه دهند که تصادفاً من بودم و از آن طریق با باهوش‌ترین افراد همسن خودم آشنا شدم و به کتابخانه‌های غنی دانشگاه و مراکز تحقیقاتی دسترسی پیدا کردم و حتی اینترنت‌دار شدم که آن سال‌ها دسترسی به آن خیلی محدود بود. این کتابخانه‌ها و اینترنت راه آینده منِ تشنه را باز کردند؛ چه چند سال بعد از آن که دیگر کارمند ایشان شدم و آینده شغلی‌ام در نقطه اشتراک زبان با محیط دیجیتال شکل گرفت که تا همین امروز ادامه دارد.

فهرست سایر مطالب یادنامه دکتر تابش
آرش برهمند: تابش ابدی یک ذهن پاک 
دکتر تابش: حالا نوبت جوان‌ها است

 
بخش اول: آغاز راه 
حسین معصومی همدانی: آدم‌ها را خوب می‌شناسد 
علی‌اصغر اسکندربیاتی: دکتر تابش خودباور است 
بیژن ظهوری زنگنه: خیلی به جوان‌ها اعتماد می‌کرد 
علی اصغرزاده پارسا: خصیصه تابش، مردم‌داری است

 
بخش دوم: در دانشگاه صنعتی شریف 
سعید سهراب‌پور: حیف که دکتر تابش در ایران نیست 
سیاوش شهشهانی: ایشان بسیار اهل عمل است 
ناصرعلی سعادت: دغدغه‌اش بیکاری فارغ‌التحصیل هاست 
محمد قدسی: چهره برجسته‌ای در المپیاد داشتند 


بخش سوم: المپیادی‌ها 
احمد مرشدیان: دلمان تنگ شده است 
امید نقشینه: یکی از وجوه تمایزشان صبر بود 
امین خسروشاهی: محیط رشد افراد را آماده می‌کرد 
روزبه پورنادر: ایشان حقیقتاًً جای پدر ما بودند 
سعید ایران فرد: دلسوزترین استادی که شناخته‌ام 
علی زواشکیانی: مدام در حال فکر و ایده جدید هستند 
علیرضا زارعی: درخواست دانشجویان بی‌پاسخ نمی‌ماند 
محمد مهدیان: مدیون ایشان هستیم 
رضا محمدی قایق‌چی: به ما اعتماد می کرد 
زهرا عمرانی: ساکن قاره هفتم
https://pvst.ir/iw0
برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو