skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

امین خسروشاهی: محیط رشد افراد را آماده می‌کرد یادنامه دکتر تابش

۱۶ شهریور ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۸ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳

امین خسروشاهی، دانش‌آموخته دانشگاه شریف است که سال‌ها در شرکت شاتل فعالیت داشت و اکنون به آمریکا مهاجرت کرده است. یحیی تابش در صفحه لینکدین، او را یکی از بهترین مهندسان شبکه خوانده است. مصاحبه با خسروشاهی در زمانی انجام شد که او در ایران حضور داشت.

چه سالی و از چه طریقی با استاد تابش آشنا شدید؟

من‌امین خسروشاهی، مدیر ارشد تحقیق و توسعه فنی گروه فناوری ارتباطات شاتل هستم. جلسه اول درس ریاضی عمومی ۱ ترم اول سال ۱۳۷۲ با دکتر تابش آشنا شدم. کلاس‌های درس عمومی دانشگاه صنعتی شریف به صورت تالاری و ۳۰۰، ۴۰۰ نفره برگزار می‌شود. دقیقاً به خاطر دارم ردیف اول نشسته بودم و‌ ایشان وارد شدند و گفتند که در واقع استاد این درس نیستند و فقط آن جلسه را تشریف آورده‌اند. گفتند در همان جلسه‌ای که داریم می‌خواهم در مورد ریاضی و تأثیری که بر رشد و توسعه بشر گذاشته است صحبت کنم. شروع کردند در مورد گذشته ریاضی گفتن و بین صحبت‌شان به آخرین قضیه فرما اشاره کردند و گفتند مسأله‌ای را آقای فرما مطرح کردند که بعد از گذشت ۳۵۰ سال هنوز حل‌نشده باقی مانده است.

گفتند، ما دیروز در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات ایران یا همان IPM از طریق‌ایمیل که یک تکنولوژی جدید است متوجه شدیم آقای اندرو وایلز دانشمند انگلیسی به یک راه‌حلی برای این قضیه دست پیدا کرده‌اند. توضیح دادند درباره اینکه به چه صورت قضیه فرما قرار است حل شود و در حل آن پیشرفت‌هایی صورت بگیرد. من که آنجا نشسته بودم از بین صحبت‌های‌ایشان اینکه گفتند یک تکنولوژی جدیدی به اسم‌ایمیل آمده است- که حتی یادم است گفتند ترجمه لفظ به لفظ آن می‌شود پست الکترونیکی- برایم خیلی جذاب بود. به خاطر دارم روز بعد آن رفتم که ساختمان IPM را پیدا کنم در آنجا برای اولین بار مهرماه سال ۷۲ با پدیده جدیدی که اینترنت و بعد‌ها وب بود آشنا شدم. این بسیار برای من که تازه ۱۷ سال داشتم و دانشجوی ترم اولی بودم و به تکنولوژی علاقه‌مند و نسبت به آن کنجکاو بودم جالب بود. می‌توانم بگویم مسیر زندگی من را‌ ایشان همان روز اول مشخص کرد و آینده حرفه‌ای من را کاملاً تحت تأثیر قرار داد.

هنوز با استاد تابش در ارتباط هستید؟

خیر متأسفانه. فکر می‌کنم آخرین بار از فوت مادرشان باخبر شدم و برایشان پیام تسلیت فرستادم؛ و یکی دو سال یک بار پیغام‌هایی مثل سال نو مبارک و غیره برای‌ایشان فرستادم. متأسفانه بعد از اینکه از ایران رفتند خیلی با‌ایشان در ارتباط نبودم. البته یکی دو سال بعد از اینکه از ایران رفتند‌ ایشان را ملاقات کردم اما بعد از آن خیر.

کار یا پروژه مشترکی با استاد تابش در دوره دانشجویی یا کاری نداشتید؟

زمانی که درس ما در دانشگاه تمام شد با چند نفر از هم‌دانشگاهی‌هایمان پروژه‌ای داشتیم که کتاب‌های ایرانی را روی وب ارائه کنیم و‌ایشان حمایت‌گر این پروژه بودند و یک جلسه با ما صحبت کردند و گفتند ریاست مرکز محاسبات دانشگاه را بر عهده گرفته‌اند و دعوت کردند که من به آنجا بروم. خیلی جالب بود. در واقع پایم را که آنجا گذاشتم تا ۱۴ سال بعد آن مرکز محاسبات دانشگاه پایگاه و مقر اصلی من بود چه به صورت کار کردن تمام‌وقت یا نیمه‌وقت چه به صورت سر زدن. ‌ایشان بستری را آنجا فراهم کرده بودند که بسیاری از جوان‌های مستعد و بسیاری از هم‌دانشگاهی‌ها و دوستان من آمدند و پیشرفت کردند. زمانی که‌ایشان ریاست مرکز محاسبات دانشگاه را بر عهده گرفتند زمانی بود که دانشگاه در داخل محوطه خودش اینترنت داشت و شبکه داخلی داشت. به خاطر اینکه از سال ۷۲ دانشگاه صنعتی شریف اولین دانشگاهی بود که از طریق IPM به اینترنت متصل شد ولی سرعت آن بسیار کم بود. اوایل ۲۸ کیلوبیت بر ثانیه بود زمانی که دکتر ریاست را بر عهده گرفتند ۶۴ کیلوبیت بر ثانیه بود. ‌ایشان دید وسیع و آینده‌نگری داشتند و بسیار بسیار معتقد به نقش و تحول بزرگی بودند که اینترنت می‌تواند در رشد و پیشرفت دانشگاه و دانشجویان ایفا کند. با همکاری با یک شرکت خصوصی روی توسعه آنجا کار کردند. به این نحو بود که ما که برای شرکت محاسبات کار می‌کردیم یکسری خدمات به آن شرکت خصوصی می‌دادیم و در ازای آن سهمی از پهنای باند آن شرکت خصوصی که از طریق ماهواره اتصال اینترنت برقرار می‌کرد به دانشگاه تعلق می‌گرفت. از ۶۴ کیلوبیت بر ثانیه با یک جهش خیلی خوبی به ۲ مگابیت بر ثانیه رسید؛ بنابراین این یک بستری شد برای ما و دوستان مختلفی که شروع به کار کرده بودند. هر کدام‌شان تیمی را تشکیل دادند و اولین استارت‌آپ‌های دانشگاه شریف از همان‌جا شروع شد. دوستانی بودند که تیم نرم‌افزار‌های روی وب را توسعه می‌دادند. دوستانی بودند که استاندارد‌های زبان فارسی را توسعه می‌دادند. برنامه سیستم آموزش دانشگاه به صورت آنلاین روی وب همان‌جا توسعه پیدا کرد. اولین سایت خرید و فروش آنلاین فارسی، اولین راه‌یاب فارسی روی موبایل آنجا توسعه یافت. همه این‌ها به لطف دکتر تابش صورت گرفت. در واقع بستری بود که آقای تابش آنجا برای همه آماده کرده بودند.

وجوه تمایز‌ایشان و تأثیراتی که روی شما گذاشته‌اند چه بوده است؟

متأسفانه تلخ‌ترین تصویری که از‌ایشان به یاد دارم مربوط به اسفند ۷۶ است زمانی که حادثه اتوبوس دانشگاه شریف پیش آمد. من دوستانم را از دست دادم. دانشگاه و جامعه علمی کشور، یکسری نخبه از دست داد. تصویر دکتر تابش در آن روز تلخ در مسجد دانشگاه هرگز از یاد من نمی‌رود. جالب است که ۲۵ سال از آن روز گذشته است. روز سرد اسفندماه که یک روز ابری بود. بزرگ‌ترین دستاوردی که می‌توانم درباره‌ایشان بگویم این است که بستری را آماده می‌کردند. ‌ایشان شخصیتی نبودند که مثلاً من بروم بگویم من به چیزی نیاز دارم. این‌طور نبود که‌ایشان مستقیماً بیایند کمکی به شما بکنند. دیدشان این بود که بستر و محیطی فراهم شود که در آن افراد بتوانند دور هم جمع شوند و یک خدمتی ارائه کنند. یک شرکتی تشکیل دهند و یک ارزش افزوده داشته باشند. ‌ایشان سخت‌ترین قسمت را ارائه کرده بودند. مصداق بارز این بود که به جای دادن ماهی ماهیگیری یاد بدهی. یاد دادن ماهیگیری کاری بود که‌ایشان انجام می‌دادند. تعداد زیادی بودیم که هر روز دکتر را می‌دیدیم و در رکاب‌شان بودیم. از افرادی بودیم که بعضی‌مان مدال طلای المپیاد داشتیم. بعضی دیگر خیلی علاقه به درس خواندن در دانشگاه نداشتند هرچند بچه‌های خیلی باهوشی بودند… تا افراد علاقه‌مندی که دوست داشتند خدمتی ارائه کنند. دکتر با تمام این آدم‌ها، با اخلاقیات و روحیات و تخصص‌های مختلف خودشان تعامل داشتند. خیلی کار سختی است. به خاطر دارم زمانی به‌ایشان گفتم که خیلی سخت است و هر کدام از ما باگ خاصی داریم که شما با انواع و اقسام باگ‌های مختلف باید سروکله بزنید. ‌ایشان گفتند شما بگویید کدام باگ را شما نداشتید؟ خیلی برای من جالب بود که صبر و تحمل و انعطاف‌ایشان یکی از خصیصه‌هایی بود که با آن توانستند بسیاری را پرورش دهند. من دوستان خود را می‌شناسم و به صورت دورادور می‌دانم که در نسل‌های دیگر دانشگاه و خارج از آن در صنعت IT و علوم ریاضی افراد زیادی بودند که از‌ایشان تأثیر گرفتند. به جرات می‌توانم بگویم آینده و سرنوشت شغلی خود بنده و خیلی‌های دیگر حتی زنده‌یاد پروفسور مریم میرزا‌خانی هم متأثر از‌ایشان بوده است. یکی از پایه‌هایی که باعث شد خانم میرزاخانی در این حد پیشرفت بکنند مسلماً حمایت‌های بی‌دریغ دکتر تابش در دوران المپیاد و لیسانس از‌ایشان بود. ‌ایشان یک وجه تمایزی دارند آن هم این بود که آینده‌نگری بسیار خوبی دارند. دید بسیار وسیعی در زمینه خدمات‌رسانی و توسعه دارند. شدیداً به بسترسازی معتقد هستند زیرا در بستر مناسب است که رشد و توسعه اتفاق می‌افتد. خصوصیات اخلاقی‌ایشان با صبر فراوان و انعطاف زیادی که دارند و مخصوصاً مثبت‌اندیشی و مثبت‌نگری‌ایشان در تحولات مختلف یکی از نکاتی است که مثال‌زدنی است.

نکته‌ای مانده است که بخواهید بگویید؟

من فکر می‌کنم افراد محدودی در دنیا هستند که وجودشان تماماً خیر و برکت برای بقیه مردم باشد. کسانی هستند که بدون تبعیض نور می‌افشانند و بقیه از نورشان استفاده می‌کنند و در سایه آن پیشرفت می‌کنند بدون آنکه شناخته شوند زیر نور چه افراد مهمی پیشرفت کرده‌اند. بدون شک دکتر تابش یکی از همان ستاره‌ها و کسانی هستند که باعث خیر و برکت برای من و هم‌نسلان من و سایرین شده‌اند.

فهرست سایر مطالب یادنامه دکتر تابش 
آرش برهمند: تابش ابدی یک ذهن پاک 
دکتر تابش: حالا نوبت جوان‌ها است

 
بخش اول: آغاز راه 
حسین معصومی همدانی: آدم‌ها را خوب می‌شناسد 
علی‌اصغر اسکندربیاتی: دکتر تابش خودباور است 
بیژن ظهوری زنگنه: خیلی به جوان‌ها اعتماد می‌کرد 
علی اصغرزاده پارسا: خصیصه تابش، مردم‌داری است

 
بخش دوم: در دانشگاه صنعتی شریف 
سعید سهراب‌پور: حیف که دکتر تابش در ایران نیست 
سیاوش شهشهانی: ایشان بسیار اهل عمل است 
ناصرعلی سعادت: دغدغه‌اش بیکاری فارغ‌التحصیل هاست 
محمد قدسی: چهره برجسته‌ای در المپیاد داشتند 


بخش سوم: المپیادی‌ها 
احمد مرشدیان: دلمان تنگ شده است 
امید نقشینه: یکی از وجوه تمایزشان صبر بود 
امین خسروشاهی: محیط رشد افراد را آماده می‌کرد 
روزبه پورنادر: ایشان حقیقتاًً جای پدر ما بودند 
سعید ایران فرد: دلسوزترین استادی که شناخته‌ام 
علی زواشکیانی: مدام در حال فکر و ایده جدید هستند 
علیرضا زارعی: درخواست دانشجویان بی‌پاسخ نمی‌ماند 
محمد مهدیان: مدیون ایشان هستیم 
رضا محمدی قایق‌چی: به ما اعتماد می کرد 
زهرا عمرانی: ساکن قاره هفتم
https://pvst.ir/ivz

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو