مصاحبه مکینزی با مایکل دل: تغییر کن یا بمیر
مایکل دل، بنیانگذار و مدیرعامل Dell Technologies، در مصاحبهای با مککینزی از تجربیات چهل ساله…
۱۴ آبان ۱۴۰۳
سعید سهرابپور استاد دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف و قائم مقام سابق بنیاد ملی نخبگان است. او از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹ رئیس دانشگاه صنعتی شریف بود. سهرابپور دارای مدرک دکترا در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه برکلی در
کالیفرنیا در سال ۱۳۵۰ است.
از چه زمانی با دکتر تابش آشنا شدید؟
بنده ۱۳ سال رئیس دانشگاه بودم. مرداد سال ۷۶ از وزارت علوم که معاون و قائممقام بودم به دانشگاه آمدم و مسئولیت دانشگاه را پذیرفتم. در حقیقت وقتی به دانشگاه آمدم دکتر تابش را شناختم. تدریس میکردم. در دانشگاه شریف هر مسئولیتی داشته باشید درستان سر جایش است. ولی آشنایی بنده با دکتر تابش بعد از ورود به دانشگاه بود؛ و آن زمانایشان رئیس دانشکده ریاضی بود تا سال ۷۷. آن حادثه غمانگیز زمستان سال ۷۶ اتفاق افتاد. اتوبوس ما بچهها را برای مسابقه ریاضی برده بود. اول شده بودند و هنگام بازگشت تصادف اتفاق افتاد و متأسفانه هر دو راننده اتوبوس به علاوه شش نفر از دانشگاه شریف و یک نفر از دانشگاه تهران را از دست دادیم. خیلی سخت بود و به ما فشار وارد شد. در همان موقع پنج اتوبوس دانشجویان را به شهرهای مختلف برده بودند و من اطلاعی نداشتم. به آقای دکتر تابش خیلی فشار آمد. خیلی اتفاق تلخی بود. آقای دکتر بعد از دانشکده ریاضی و چهار سال رئیس دانشکده بودن به مرکز کامپیوتر رفتند و خیلی مهم بود و کمک کردند تا ارتقا پیدا کند.
از خصوصیات دکتر تابش این بود که خیلی با دانشجویان نخبه و برتر نزدیک عمل میکرد. آنها را راهنمایی و تشویق میکرد. عادت خیلی خوبی بود. آن زمان صحبت بنیاد نخبگان نبود اماایشان در دانشگاه شریف تقریباً این کار را میکرد. دانشجویان هم دوست داشتند و دورایشان جمع میشدند و پروژههای مختلف را دست میگرفتند. به خاطر دارم برای شرکت نفت گروهی زیر نظر تابش کار میکردند برای استخراج و سازههای داخل چاه نفت که این پروژه سالها ادامه داشت. دکتر تابش آنها را تشویق کرد. گذاشتن دورههای تابستانی برای دانشآموزان برتر دبیرستانها. این برنامهها تابستان برگزار میشد و دانشآموزان علاقهمند میآمدند و آموزش میدیدند. در واقع بنیان المپیاد ریاضی از اینجا گذاشته شد. افرادی مثل مرحومه مریم میرزاخانی و دوستایشان خانم رویا بهشتی و خیلی افراد دیگر همینگونه آمدند و علاقهمند شدند و بعد هم دانشجوی شریف شدند و ادامه دادند و به این مراتب و استادی دانشگاه رسیدند؛ بنابراین علاقهایشان باعث پیشرفت این دانشجویان شد. البته بعد از اینکه آقای دکتر از ایران رفت یک رئیس دانشکده دیگر هم تا حدودی کارهایایشان را پیگیری کرد اما متأسفانه بعد از آن دیگر آنگونه نشد و امروز هم حتی آنگونه نیست. حیف است. دانشکده فیزیک ما هم دورههای تابستانی میگذاشتند برای دانشآموزان ممتاز دبیرستانها. بههرحال مقدمه این موفقیتها در المپیادهای ریاضی و فیزیک به خاطر فعالیتهای این افراد علاقهمند بود. فرد خیلی مهم است که علاقهمند باشد و بچهها را جمع کند. بچهها دور تابش بودند. به خاطر دارم اولین نرمافزار ثبتنام در دانشگاهها را دانشجوهای ما زیر نظر تابش نوشتند و سالها این نرمافزار استفاده میشد. الآن هم دچار تغییراتی شده و کاملتر شده اما اولین بود در کشور. چون ثبتنام دانشجو یک مقوله مفصلی است. بههرحال الآن هم بعضی مواقع برنامههایی برگزار میشود که دکتر تابش نیز در آن مشارکت دارد؛ و ما هم خیلی خوشحال میشویم که باایشان همصحبت میشویم.
واقعاً جای فردی علاقهمند که همه را دور هم جمع کند مانند دکتر تابش اینجا به شدت خالی است. البته المپیادهای ما هم یک مدتی وضعشان خوب نبود الآن دوباره درست شده است؛ زیرا زیر نظر آموزشوپرورش بود. آموزشوپرورش هم گرفتاری زیاد دارد. در نتیجه المپیاد مدتی به طور محسوسی نزول کرد. الآن خانم دکتر یاوری کهایشان هم المپیادی است رئیس این سازمان شدهاند و یکسری افراد خوب در هیأت مدیره هستند. آقای دکتر ستاری هم هستند. امسال نتایجشان بهتر شده است.
بههرحالایشان در استنفورد هستند و باز هم بیشتر دارند با دبیرستانیها کار میکنند و علاقهمندشان میکنند به ریاضی و نرمافزار و هوش مصنوعی و این مسائل. در همین زمینهها کار میکند. حیف که برای دیگران این کار انجام میشود، من تمایل داشتم اینجا بود و برای خودمان میکرد. به یاد دارم مراسمی برای دکتر مهری برگزار شد و همه دوستان از جمله بنده و تابش در آن صحبت کردیم. یک سالنی هم به اسم دکتر مهری گذاشتهاند. از اساتید خیلی قدیمی دانشکده ریاضی هستند. تعداد زیادی از شاگردان دکتر تابش الآن اساتید دانشگاههای کشور و دنیا هستند. مثل رویا بهشتی. کسانی که در آن واقعه مجروح شدند بیشترشان اساتید دانشگاههای آمریکا هستند.
در حال حاضر با دکتر تابش رابطه دارید؟
گاهیایمیل میزنیم. خیلی مرتب نیست. مراسمی باشد آنجا با هم صحبت میکنیم. ولی خیلی دل بنده برایایشان تنگ شده است. بارها به او گفتهام به ایران بیا.
اگر بخواهید مهمترین دستاوردهای دکتر تابش را بگویید، از خاطراتی که ازایشان باقی مانده، چیزهایی که الآن نتیجه حضور دکتر تابش هستند چیست؟
یکسری از دستاوردهایایشان استادهای دانشگاه هستند. یکسری بنیانگذاری مرکز کامپیوتر و پیشرفتهای آن بود. البته بعد ازایشان این پیشرفتها ادامه دارد اما پایهگذاری آن خیلی مهم است.
وجه تمایز استاد تابش را در چه میبینید؟
به نظر بنده یک خصوصیت فردیایشان این است که علاقه خاصی دارد نخبگان و بچههای ممتاز را علاقهمند و جمع کند و سرپرستی و راهنمایی کند. همه این حوصله را ندارند. دانشکده ریاضی دارد دانشجو تربیت میکند اما این علاقهمندی برای راهنمایی بچهها وجود ندارد.
خاطره مشترکی ازایشان دارید؟
دانشگاه شریف برنامه خوبی دارد در فصل بهار. یک روز جمعه تمام اعضای هیأت علمی و خانوادهشان دعوت میشوند. پیکنیک اساتید و خانوادهشان که مهمان دانشگاه هستند. بسیار رسم خوبی است. ادامه دارد همچنان. بسیار اثر مثبتی دارد که اساتید و خانوادههایشان با هم دوست شوند. این جو را در دانشگاههای دیگر نمیبینم. آنجا میدیدیمشان. بزرگترها والیبال بازی میکردند. خاطرات این مدلی داریم ما با هم.
اگر بخواهید پیامی به دکتر تابش برسانید بفرمایید.
اولاً که خیلی دوستت دارم که هیچ. ثانیاً تو را به خدا سری به ایران بزن. خیلی دانشگاه خوشحال میشود اگرایشان بیایند. شاگردهایش همه اساتید دانشگاههای کشور هستند. میتوانند مراسمی بگذارند و همه بیایند وایشان را ببینند. ولی در دانشگاه همه خوشحال میشوند اگر بتواند یک هفته به ایران بیایند.
نکته خاصی مانده که بخواهید بگویید.
انشاءالله که موفق و سلامت باشند به همراه خانواده. آرزوی دیدنشان را داریم.
شما خودتان سمتتان در دانشگاه شریف چه بود زمان دکتر تابش؟
زمانی که من رئیس دانشگاه شدمایشان رئیس دانشکده بودند. بعد از آن هم به مرکز کامپیوتر رفتند و چند سال آنجا بودند.
الآن سمت شما چیست؟
بنده سه سال است که از دانشگاه شریف بازنشسته شدهام. استاد بازنشسته شریف هستم؛ اما قبل از بازنشستگی مامور بودم از دانشگاه به بنیاد ملی نخبگان. مدتی قائممقام خانم دکتر سلطانخواه بودم کهایشان معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد بود. بعد از آن دکتر ستاری رئیس شد و دانشجوی بنده بود؛ بنابراین همچنان قائممقامایشان هم بودم. بعد از بازنشستگی دیگر نمیتوانستم ماموریت از دانشگاه بگیرم به همین خاطر به دکتر ستاری گفتم برای اینکه حوصلهام سر نرود حاضرم کار قبلی خود را انجام دهم. کار من در اینجا این است: مسئول دبیرخانه جذب نخبگان در دانشگاههای وزارتین چه نخبگانی که از خارج آمدهاند چه نخبگانی که در داخل فارغالتحصیل میشوند هستم. کارگروههایی داریم که درصد کمی را به عنوان نخبه انتخاب میکنند و به دانشگاههای مورد علاقهشان معرفی میشوند. تعداد زیادی از اینها استخدام شدند در دانشگاههای مهم مثل استنفورد، MIT و غیره. از دانشگاههای داخل هم داریم که استاد هستند و باعث افتخارند. الآن این کار را دارم که به صورت افتخاری و بدون حقوق انجام میدهم.
فهرست سایر مطالب یادنامه دکتر تابش آرش برهمند: تابش ابدی یک ذهن پاک دکتر تابش: حالا نوبت جوانها است بخش اول: آغاز راه حسین معصومی همدانی: آدمها را خوب میشناسد علیاصغر اسکندربیاتی: دکتر تابش خودباور است بیژن ظهوری زنگنه: خیلی به جوانها اعتماد میکرد علی اصغرزاده پارسا: خصیصه تابش، مردمداری است بخش دوم: در دانشگاه صنعتی شریف سعید سهرابپور: حیف که دکتر تابش در ایران نیست سیاوش شهشهانی: ایشان بسیار اهل عمل است ناصرعلی سعادت: دغدغهاش بیکاری فارغالتحصیل هاست محمد قدسی: چهره برجستهای در المپیاد داشتند بخش سوم: المپیادیها احمد مرشدیان: دلمان تنگ شده است امید نقشینه: یکی از وجوه تمایزشان صبر بود امین خسروشاهی: محیط رشد افراد را آماده میکرد روزبه پورنادر: ایشان حقیقتاًً جای پدر ما بودند سعید ایران فرد: دلسوزترین استادی که شناختهام علی زواشکیانی: مدام در حال فکر و ایده جدید هستند علیرضا زارعی: درخواست دانشجویان بیپاسخ نمیماند محمد مهدیان: مدیون ایشان هستیم رضا محمدی قایقچی: به ما اعتماد می کرد زهرا عمرانی: ساکن قاره هفتم