مصاحبه مکینزی با مایکل دل: تغییر کن یا بمیر
مایکل دل، بنیانگذار و مدیرعامل Dell Technologies، در مصاحبهای با مککینزی از تجربیات چهل ساله…
۱۴ آبان ۱۴۰۳
محمد مهدیان بعد از گرفتن دو مدال طلا در المپیادهای کشوری ریاضی و کامپیوتر، مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی و نقره کامپیوتر را به دست آورد و وارد دانشگاه صنعتی شریف شد تا در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کند. او دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تورنتو گذراند و مدرک دکترای خود را از دانشگاه امآیتی گرفت. او اکنون در گوگل فعال است.
چطور با دکتر تابش آشنا شدید؟
آشنایی ما با دکتر تابش زمان المپیاد بود. زمانی که در دبیرستان دانشآموز بودم؛ و در دوره اول المپیاد کامپیوتر انتخاب شدم. آن زمان به همت دکتر تابش و دکتر قدسی حضور ایران در مسابقات جهانی المپیاد آغاز شد و همین کار بزرگی بود در دورهای که اغلب دانشآموزان دبیرستانی اطلاعات خوبی راجع به برنامهنویسی نداشتند و حتی دسترسی به کامپیوتر هم نداشتند و به همین دلیل کار بزرگی بود که المپیاد کامپیوتر را آغاز کردند. با مسألههای ریاضی الگوریتمی آدمها را انتخاب کردند و بعد از آن دوره فشردهای برای برنامهنویسی و شرکت در المپیاد جهانی گذاشتند. در این ماجرا بود که با دکتر تابش آشنا شدم و هم در دوره المپیاد و هم بعد از آن در دانشکده ریاضی باایشان برخورد داشتم. بعد از اینکه از ایران خارج شدم هم ارتباطم را باایشان حفظ کردم. هم از طریق اینترنت و هم زمانی که به ایران سفر میکردم سعی میکردمایشان را یا در دانشکده ریاضی یا در مرکز محاسبات ببینم. بعد کهایشان به آمریکا آمدند چند سالی در یک منطقه زندگی میکردیم و بیشتر میدیدمشان. گاهی دربارهایدههای استارتآپیشان صحبت میکردیم. چند سالی است که به نیویورک آمدهام و متأسفانه چون یک جا زندگی نمیکنیم فرصت کمتری پیش آمده که حضوری ببینمشان؛ اما هنوز هم اینترنتی و با پیام در تماس هستیم.
وجه تمایزایشان را نسبت به سایر اساتید در چه میبینید؟
خصوصیت مهمی که در دکتر تابش توجهم را جلب کرده این است که برایایشان آدمها خیلی مهم هستند. مهمتر از همه چیز، مهمتر ازایدهها، مهمتر از قوانین و مقررات؛ یعنی در دوره دانشگاه مخصوصاً زمانی کهایشان رئیس دانشکده ریاضی بودند هرکسی که مشکلی با بوروکراسی دانشگاه داشت نزدایشان میرفت. به عنوان رئیس دانشکده ریاضی کار خیلی از بچهها را در پروسه اپلای کردن، کارهای فارغالتحصیلی، درس و کارهای مختلف راه انداختند. وقتی به مرکز محاسبات هم رفتند تحولاتی ایجاد کردند. این کار را اینگونه انجام دادند که تعدادی از بچههای صاحب توانایی بالا را به این مرکز بردند و کار را به دست این بچهها دادند. قبل از آن در مرکز محاسبات دانشجو کار نمیکرد. جوری شد که بچهها فرصت خوبی در این مرکز پیدا کردند و هم اینکه خود سرویسهای مرکز محاسبات دچار دگرگونی شد. خلاصه اینکه من و خیلی دیگر از فارغالتحصیلان دانشگاه شریف به خاطر راههایی که برایمان باز کردند از المپیاد تا اپلای کردن مدیونایشان هستیم. کمکهایی که به ما کردند در مسیرهای مختلف و به طور کلی رفتارهای محبتآمیز و پدرانهشان با همه بچهها.
فهرست سایر مطالب یادنامه دکتر تابش آرش برهمند: تابش ابدی یک ذهن پاک دکتر تابش: حالا نوبت جوانها است بخش اول: آغاز راه حسین معصومی همدانی: آدمها را خوب میشناسد علیاصغر اسکندربیاتی: دکتر تابش خودباور است بیژن ظهوری زنگنه: خیلی به جوانها اعتماد میکرد علی اصغرزاده پارسا: خصیصه تابش، مردمداری است بخش دوم: در دانشگاه صنعتی شریف سعید سهرابپور: حیف که دکتر تابش در ایران نیست سیاوش شهشهانی: ایشان بسیار اهل عمل است ناصرعلی سعادت: دغدغهاش بیکاری فارغالتحصیل هاست محمد قدسی: چهره برجستهای در المپیاد داشتند بخش سوم: المپیادیها احمد مرشدیان: دلمان تنگ شده است امید نقشینه: یکی از وجوه تمایزشان صبر بود امین خسروشاهی: محیط رشد افراد را آماده میکرد روزبه پورنادر: ایشان حقیقتاًً جای پدر ما بودند سعید ایران فرد: دلسوزترین استادی که شناختهام علی زواشکیانی: مدام در حال فکر و ایده جدید هستند علیرضا زارعی: درخواست دانشجویان بیپاسخ نمیماند محمد مهدیان: مدیون ایشان هستیم رضا محمدی قایقچی: به ما اعتماد می کرد زهرا عمرانی: ساکن قاره هفتم