امکان ندارد آدم روی برف راه برود و ردپایی نماند. برای ما انسانها برف پانخورده وجود ندارد، همانطور که کاربر اینترنتی وجود ندارد که دادههایش جایی ثبت نشده باشد. همه ما حریم خصوصی میخواهیم، اما در عین حال هیچکداممان حریم خصوصی نمیخواهیم، چون نه میتوانیم و نه میخواهیم از دنیای دیجیتالی جدا باشیم. دنیای دیجیتالی به هر کدام از ما به نوعی گره خورده است، با کار در فضای آنلاین، آموزش مجازی، ردوبدل کردن پیغامها، استفاده از نقشهها پشت فرمان و غیره: لیستی که سر به فلک میکشد. در این میان دادههای ما در فضای آنلاین از جمله در سایتها، اپها، پوشیدنیها و غیره ثبت و ضبط میشود، دادههایی که گاه از آنها محافظت میشود و گاه درز میکنند. اما داستان حریم دیجیتالی فراتر از حفاظت از دادههاست: حریم دیجیتالی یعنی محافظت از دادههایی که خواسته و ناخواسته در دنیای آنلاین به اشتراک گذاشتهایم، یعنی حق و حقوق ما. به عبارت دیگر مساله حریم دیجیتالی، حریم خصوصی فرد و نهادها و سازمانها در فضای آنلاین است، فضایی که تبلیغات و بازاریابیاش کاربر را هدف گرفته است. در این پرونده میخواهیم نگاهی بیندازیم به چیستی حریم دیجیتالی، و سیر مفهوم «حریم» در تاریخ فناوری و قوانین وضعشده در کشورهای مختلف را مرور میکنیم. همچنین وضعیت فعلی بازاریابی را بررسی میکنیم و از رویکرد و نگرشهای مشتریان و نقش اعتماد در اعتبار برند میگوییم. در نهایت به این مساله میپردازیم که آیا حریم دیجیتالی دغدغه گروه معدودی است و میتواند باعث شکاف بیشتر شود یا اخلاق دیجیتالی حرفی برای گفتن دارد؟
با کارشناسی ادبیات انگلیسی و کارشناسی ارشد فلسفه غرب، حتی اگر جفتشان را از دانشگاه علامه گرفته باشی، آنقدرها مجال نداری که در مشاغل مربوطه جای بگیری.
من از سال ۱۳۹۰، به عنوان مترجم وارد حوزه مطبوعات شدم، کمکم نوشتم و بعدتر، با "پیوست" یاد گرفتم که آدم میتواند از قالبها بگریزد و همچنان بنویسد و ترجمه کند. برای من، دنیای فناوری گره خورد به دنیای علوم انسانی.