توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
«اختراع کشتی، اختراع غرق شدن کشتی است.» این جمله مشهور از پل ویریلیو فیلسوف معاصر، مشهور و پربحث فرانسوی شرح حال امروز آنچه است که نه تنها بر بازار فناوری اطلاعات ایران که بر رسانههای آن گذشته است؛ سالی که در آن تکنولوژی کشتی بود.
در یک تحلیل سریع نمیتوان تردید کرد که اهمیت حیاتی ارتباطات و همه وابستگان آن از بانکداری گرفته تا تجارت الکترونیکی، دسترسی به اینترنت و حتی نیروی انسانی متخصص فنآور در بازه یک سالی که از همهگیری گذشته مشخصتر از همیشه است. بالاخره سنتیترین بخشهای تجارت و دولت ایران هم ناچار شدهاند بر یک پسوند «الکترونیکی» تکیه کنند و هرچند کند، نیمبند و تشریفاتی همه چه شتابان و چه وجب به وجب به سمت الکترونیکی شدن پیش بروند؛ احراز هویت الکترونیکی، اکران الکترونیکی، پرونده قضایی الکترونیکی، سلامت الکترونیکی و دهها e دیگر که برای این بازار به میراث خواهند ماند و هرچند بسیاری هنوز در ابتداییترین و لختترین حالت ممکن خودشان هستند ولی در نهایت همین راه یافتن اندکی نور شفافیت و انتخاب به این حوزهها هم خود گامی است که پیش از این طاعون مدرن امکانناپذیر به نظر میرسید ولی این فقط یک روی سکه است. رشد توجه ناگهانی به این بخش از صنعت و بازار باعث شد بسیار از ترکهای پنهان این بخش از اقتصاد به شکافهای آشکار زیر فشار عمومی تبدیل شوند. کسب و کارها در حالی ناگزیر از افزایش عرضه بودند که سرمایه، زیرساخت، نیروی انسانی و حتی تجربه کار در چنین مقیاسی به ندرت در بازار وجود داشت. در سمت حاکمیت قوانین، روابط و رقابتهای درون قدرت به چنین نیاز ناگهانیای عادت نداشت و زیر فشار تحریم و رکود مرگبار اقتصادی منابع کافی هم برای توسعه یا اراده مکفی برای واگذاری به بخش خصوصی در میان نبود. صنعت ارتباطات ایران نه سرمایه و ابزار کافی برای توسعه تهاجمی داشت و نه شرایط بینالمللی اجازه ورود تجربه و پول خارجی را میداد.
مهمتر از همه شهروندان برای چنین تمرکزی بر سرویسهای تمام الکترونیکی مهیا نبودند. ابزار یا در دسترس نبود یا بسیار گران بود. فرصت کافی برای آموختن عمیق سواد دیجیتالی وجود نداشت و اگر تا پیش از این جا ماندن از قطار الکترونیکیشدن پر دردسر بود، این بار اگر شهروند تبدیل به کاربر نمیشد خطر مرگ او را تهدید میکرد. این شد که تقریباً تمامی خدمات ملی در حوزه آموزش، درمان، سرگرمی و حتی پخش آنلاین بیش از آنکه نمادی از قدرتنمایی فناوری باشند در قالب تجربهای جانکاه و پردستانداز برای رسیدن به حداقلهای دیجیتالی درآمدند. در این میانه جنگ قدرت بین دستگاهی، انگ زدن به معدود کسب و کارهای موفق رو به رشد دیجیتالی، پروندههای مبهم قضایی برای کارآفرینان فضای جدید و فیلترنگ نیز آشکارا کمکی به بهبود فضا نکرد. در یک کلام، تعادل میان عرضه و تقاضا در این بازار به نحوی خطرناک بر هم خورد و انگشتشماری تاکنون از آن جان به سلامت بردهاند. همینجاست که آن بدبینی عمیق ویریلیو به سرانجام جامعه اطلاعاتی گویی هر لحظه بیشتر تعبیر میشود.
برای ماهنامه محبوب ما هم جریان چندان مجزا نبود. توسعه حیاتی و بهموقع سایت پیوست، رشد مداوم و محسوس شبکههای اجتماعی و توسعه منابع درآمدی این رسانه باعث شد ما بهروزتر، توانمندتر و رویینتر از همیشه به میدان نبرد برویم؛ اما در مقابل غلبه بر چالشهای دورکاری، کاهش ارتباطات و منابع چهره به چهره و بازتعریف پروسههای کاری زیر فشارهای روانی و اجتماعی بسیار کار طاقتفرسایی بود که بدون تیمی وفادار، قدرتمند و حرفهای ممکن نمیشد. این موازنه شکننده میان عرضه و تقاضا تا همین آخرین شماره سال ۹۹ به لطف همین مبارزان خستگیناپذیر رسانه ممکن شده است. ما یک سال دورکاری کردیم ولی هرگز از شما دور نشدیم.
شماره پایانی زمستان تقدیم شما. بهاری شاد و سلامت را آغاز کنید.