اتوبوس در ایستگاه نگه داشت و اغلب مسافران کارتبلیت خود را روبهروی دستگاه گرفتند و…
۷ مهر ۱۴۰۴
هر کلانشهر را میتوان کشوری کوچک به شمار آورد؛ جایی که همه عناصر یک نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در مقیاسی فشردهتر جریان دارد. تهران اما تنها یک شهر بزرگ نیست؛ با جمعیتی نزدیک به ۱۰ میلیون نفر و جایگاهی در میان کلانشهرهای دنیا، تصمیمات و سیاستهای آن نهتنها بر سرنوشت پایتخت، که بر مسیر توسعه یا عقبماندگی بسیاری از استانها و حتی تصویر جهانی ایران اثر مستقیم میگذارد.
تهران در مقاطعی نشان داده است که توان دیدهشدن در سطح بینالمللی را دارد. سال ۲۰۰۸ شهرداری تهران در میان شهرداریهای برتر جهان قرار گرفت، سال ۲۰۱۱ در فهرست ۱۰ شهر برتر دنیا جای گرفت و سال ۲۰۲۱ نیز جایزه جهانی شهر هوشمند را در بخش «حکمروایی و اقتصاد هوشمند» دریافت کرد. این موارد نشان میدهد اگر ارادهای پیوسته و مدیریتی آیندهنگر بر مدیریت شهری حاکم باشد، تهران میتواند به الگویی برای شهرهای مشابه در جهان بدل شود. اما پرسش اصلی این است: چرا با وجود چنین ظرفیت و تجربهای، پروژههای کلیدی هوشمندسازی در تهران یکی پس از دیگری متوقف یا نیمهکاره رها شدند؟
پروژههای «تهران هوشمند» و «شهر الکترونیکی» سالها پیش کلید خورد، اما بخش عمدهای از آنها همچنان روی کاغذ باقی مانده است. کیف پول شهری، وایفای شهری، دوچرخههای اشتراکی، مدیریت هوشمند پسماند و بسیاری دیگر از طرحهایی که میتوانستند کیفیت زندگی را دگرگون کنند، در مسیر توقف یا فراموشی قرار گرفتند. حتی پروژه حیاتی حملونقل عمومی هوشمند نیز بسیار بیسروصدا به فراموشی سپرده شد. خدمتی که با یک کد دستوری یواساسدی ساده زمان رسیدن اتوبوس به ایستگاه را نشان میداد دیگر سرویس نمیدهد یا مانیتورهایی که بسیار ساده زمان تقریبی رسیدن اتوبوس به ایستگاه را به نمایش میگذاشتند از سطح ایستگاههای بیآرتی جمع شدند.
در نتیجه امروز ایستگاههای اتوبوس و مترو نهتنها هوشمندتر نشدهاند، بلکه هر روز شلوغتر و پرازدحامتر از قبل به چشم میآیند و هوشمندی که میتوانست بخشی از بار ترافیکی را کنترل کند به فراموشی سپرده شد.
این عقبماندگیها پیامدهایی جدی دارند. توقف پیاپی طرحهای شهری به معنای اتلاف منابع مالی، کاهش اعتماد عمومی و از دست رفتن فرصتهایی است که میتوانست تهران را در ردیف شهرهای پیشرو دنیا قرار دهد. تهران در بهترین حالت توانسته برای مدتی در کانون توجه جهانی قرار گیرد، اما نتوانسته این جایگاه را تثبیت کند و برای خود نگه دارد.
مدیریت شهری تهران دیگر نمیتواند بگوید هوشمندسازی پروژهای لوکس یا صرفاً نمایشی است. در زمانهای که کلانشهرهای دنیا با تکیه بر فناوری، بهرهوری شهری و کیفیت زندگی را ارتقا دادهاند، ادامه وضعیت فعلی تنها به معنای عمیقتر شدن شکاف تهران با رقبای جهانیاش خواهد بود.
سرنوشت تهران نهفقط سرنوشت پایتخت، بلکه الگویی برای کل کشور است؛ الگویی که میتواند ایران را به سمت نوآوری و تحول سوق دهد یا آن را در چرخهای از عقبماندگی گرفتار کند.