مجالی برای غربتیها
برای بوکمارک این نوشته وارد شوید
«در وطن خویش غریب»؛ شاید این بخش از شعر مهدی اخوان ثالث بیشباهت به حال و روز دیتاسنترداران ایرانی نباشد. شرکتهایی خصوصی که بعد از به نتیجه نرسیدن ساخت دیتاسنترهای دولتی به دلیل ظرفیت کم و کیفیت پایین از طرف خود دولت مجوز فعالیت گرفتند، اما حالا که بخش قابل توجهی از این شرکتها چون همان دولتیها میخواهند دیتا را زیر نظر خود نگه دارند و همچنان به ساخت دیتاسنتر برای خود ادامه میدهند، توسعه کسبوکارشان با معضلات بیشمار همراه شده است. شکل نگرفتن کسبوکار دیتاسنتری به معنای واقعی خود، آن هم در شرایطی که حجم تولید محتوای دیجیتالی در کشور رشد نمایی به خود گرفته و از سویی به دلیل تحریمها کسبوکارهای آنلاین ایرانی امکان استفاده از میزبانان داده مشابه خارجی را ندارند، میتواند در سالهای آینده به یک معضل پیچیده دیگر در صنعت ICT کشور تبدیل شود. همین ماه گذشته وقتی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در رشتهتوییتی رویایی از برنامهها و اهداف دولت تا سال ۱۴۰۴ نوشت یکی از همین اهداف در نظر گرفتهشده تشکیل سه قطب مراکز داده بود. اینکه این سه قطب دیتاسنتری قرار است کجا و چگونه و توسط چه گروهی و بر اساس چه اصولی راهاندازی شوند هنوز مشخص نیست؛ اما آن علامت سوالی که این هدف در ذهن ترسیم میکند به این برمیگردد که آیا قرار است این مراکز داده هم به سرنوشت دهها پروژه ملی دیگر در این حوزه تبدیل شوند که در سکوت و بدون پاسخ روشن از سمت مسئولان وزارت ارتباطات در دولتهای مختلف به فراموشی سپرده شدند؟ اگر اهداف رویایی دیگر دولت تا سال ۱۴۰۴، مانند دسترسی کسبوکارها به اینترنت ۱۰۰مگابیتی، پوشش ۱۰ درصدی اقتصاد دیجیتالی و خردهفروشی آنلاین از کل اقتصاد کشور، گسترش خدمات فیبرنوری برای منازل با سرعت متوسط ۲۵ مگابیت بر ثانیه و دسترسی کاربران به تکنولوژی 5G در شرایط تحریم از خارج و فیلترینگ...
0 نظر