گروه کوچکی از پلتفرمهای بزرگ دروازههای اقتصاد دیجیتالی را کنترل میکنند و این مساله سالانه بیش از دو هزار میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده کمک میکند. اگر فروشندهای کوچک در ایالات متحده آمریکا هستید و میخواهید چیزی را در فضای آنلاین به فروش برسانید، تنها میتوانید از آمازون استفاده کنید. غیر از آن با یک خلاء بزرگ مواجه میشویم و دیگر چیزی وجود ندارد. برای اپلیکیشنهای گوشیهای هوشمند دو بازار وجود دارد: اپاستور اپل و پلیاستور گوگل. جستوجو یعنی گوگل و گوگل یعنی جستوجو؛ حتی عبارت گوگل به معنی جستوجو وارد فرهنگ واژگان شده است. و در بحث رسانههای اجتماعی هیچ چیزی را نمیتوان با فیسبوک مقایسه کرد (اگر توییتر را رقیب جدی فیسبوک میدانید، احتمالاً در اتاق پژواک اطرافیان خودتان به دام افتادهاید). در یکی از مقالههای اخیرم، «پلتفرمهای اساسی»، استدلال کردهام که ما باید این دربانهای اقتصاد دیجیتالی را نوعی تاسیسات اساسی در قوانین ضد انحصارگرایی تلقی کنیم. بر فرض شما صاحب یک شرکت هستید و میلیونها مشتری بالقوه برای محصول جدید خودتان مشاهده میکنید. اما یک مشکل وجود دارد: همه مشتریان در طرف دیگر رودخانه زندگی میکنند و تنها راه رسیدن به آنها استفاده از یک پل خصوصی است. صاحب این پل منحصربهفرد یا از عبور شما جلوگیری میکند یا هزینه زیادی را طلب میکند. خلاصه، اگر چنین وضعیتی پیش بیاید، خط تولید شما و احتمالاً کل کسبوکار شما به سرنوشت بدی دچار خواهد شد. این سناریوی فرضی را با موقعیت توسعهدهندگان اپلیکیشن مقایسه کنید: اپل و گوگل بر کل بازار میزبانی اپلیکیشنهای گوشیهای هوشمند سلطه دارند. آنها به طورکلی 30 درصد از هزینه خریدهای in-app را جمعآوری میکنند؛ یعنی کالاهای دیجیتالی که در داخل یک اپلیکیشن خریداری میشوند (البته اپل به تازگی عقبنشینی کرده و هزینههای دریافتی از توسعهدهندههای کوچک و رویدادها و کلاسهای مجازی را کاهش داده است). این هزینه احتمالاً از...