پروندهای درباره دیپلماسی فناوری؛ زبان سیاست در دنیای دیجیتال
در جهان امروز، فناوری فقط ابزاری برای ارتباط یا تولید نیست و به یکی از…
۸ آذر ۱۴۰۴

تخمین زده میشود که ۷۰ درصد ارزش جدید تولیدشده در اقتصاد طی دهه آینده، بر مبنای مدلهای کسبوکار پلتفرمی مبتنی بر دیجیتال خواهد بود. فناوریها و روندهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، مدیریت دادهها، تجارت دیجیتال، حقوق دیجیتال و تهدیدات سایبری، روابط بینالملل را از نو تعریف میکنند. بااینحال، گسترش اقتصاد دیجیتال چالشهای چشمگیری را نیز آشکار میکند. در میان همه موارد، دستیابی به پهنای باند جهانی به سرمایهگذاری حدود ۴۳۰ میلیارد دلاری نیاز دارد و برای شمول دیجیتال بسیار مهم است.
در عین حال، پیشرفت سریع اتوماسیون یا خودکارسازی، تهدیدی برای جابهجایی شایان توجه نیروی کار است که بهطور بالقوه تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۲۰ درصد مشاغل در اقتصادهای پیشرفته و ۱۰ درصد مشاغل در کشورهای نوظهور را تحت تاثیر قرار میدهد. بهعلاوه، سرعت این تحولات از ظرفیت فعلی سازوکارهای همکاری جهانی برای سازگاری و پاسخگویی موثر فراتر میرود.
در پاسخ به این چالشها، کشورها در حال گنجاندن استراتژیهای دیجیتال در برنامههای اصلی سیاسی و اقتصادی خود هستند. علاوه بر این، آنها شروع به پذیرش دیپلماسی فناوری کردهاند و به لزوم یک رویکرد مشارکتی برای نمایندگی و حمایت موثر از منافع خود در اقتصاد دیجیتال جهانی اذعان دارند.
دیپلماسی فناوری، چه در سطوح دوجانبه و چه چندجانبه، مفهومی فراتر از مهار قدرت فناوری برای برقراری روابط بینالمللی قویتر و مقاومتر است. علاوه بر این مفاهیم، گفتوگویی درباره مقررات استاندارد، چارچوبهای متقابل و پروژههای مشترک برقرار میکند که به نفع همه ذینفعان درگیر است. همچنین ابزاری کلیدی برای ارتقای منافع کشورها و نهادها در اقتصاد دیجیتال به شمار میرود و با ادغام منابع به تقویت نوآوری و غلبه بر پیچیدگیهای چشمانداز دیجیتال کمک میکند.
با اذعان به اینکه در این عصر جدید دسترسی دیجیتال یک حق است نهفقط یک امتیاز، دولتها باید فوراً همکاری دیجیتال را در سطح منطقهای و بینالمللی در اولویت قرار دهند. اهمیت دیپلماسی فناوری در سالهای آینده صرفاً افزایش خواهد یافت و بینالمللیشدن و گسترش آن برای ایجاد همافزاییهای مشترک و رشد پایدار ضروری خواهد بود.
با وجود این پیشرفتها، دسترسی به دیپلماسی فناوری همچنان دشوار است. بسیاری از کشورهای کمدرآمد بهدلیل منابع و تخصص محدود، عقب ماندهاند. چنین شکافی، این کشورها را در معرض خطر بهحاشیهراندن از بحثهای انتقادی درباره اقتصاد دیجیتال قرار میدهد و شکاف دیجیتالی را تشدید میکند. این در حالی است که اقتصادهای کمترتوسعهیافته از قبل هم بهطور نامتناسبی تحت تاثیر خطرات دیجیتال قرار گرفتهاند.
برای مثال، ۶۴ درصد جمعیت کشورهای کمترتوسعهیافته به اینترنت دسترسی ندارند، درحالیکه این رقم در کشورهای پردرآمد هشت درصد است. این شکاف فقط مربوط به اتصال نیست بلکه به دسترسی و توانایی و فرصت مشارکت در رشد اقتصاد دیجیتال و تسریع آن ارتباط دارد.
درحالیکه چالشهای دیجیتال بهطور نامتناسبی بر جمعیت اقتصادهای کمدرآمد و حاشیهنشینترین ذینفعان تاثیر میگذارد، این کشورها بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند که در صحنه دیجیتال جهانی شنیده شوند و در مباحث فناوری جهانی شرکت کنند.
دیدگاهها و تجربیات آنها در پرداختن به چالشهای دیجیتال بسیار ارزشمند است. چون بینشهای منحصربهفرد و راهحلهای دنیای واقعی به دست میدهند که متناسب با شرایط و نیازهای خاص آنهاست.
برای اینکه دیپلماسی فناوری واقعاً موثر باشد باید فراگیر عمل کند و دیدگاههای متنوع را از دولتها، بخش خصوصی، جامعه شهروندی و دانشگاهها گرد آورد. مهم است که اطمینان حاصل کنیم اقتصادهای کمدرآمد و متوسط به میزان مساوی در این گفتوگو مشارکت دارند. این دیدگاههای متنوع در پرداختن به چالشها و فرصتهای منحصربهفرد ناشی از شکاف دیجیتالی بسیار مهم هستند.
دیپلماسی فناوری باید به بالاترین سطوح سیاسی ارتقا یابد و در کنار سایر مسائل مهم جهانی مانند تغییرات اقلیمی و توسعه اقتصادی قرار گیرد. نهادینهکردن دیپلماسی فناوری حتی در سطح رهبران به نفع همه است. چندین طرح در حال پیشبرد دیپلماسی فناوری فراگیر هستند. سازمان همکاری دیجیتال (DCO) که در سال ۲۰۲۰ تاسیس شد، بر تسریع رشد فراگیر اقتصاد دیجیتال از طریق تقویت همکاریهای جهانی چندجانبه در اقتصاد دیجیتال تمرکز دارد. توافقنامه چارچوب دیجیتال آسهآن (The ASEAN Digital Framework Agreement) که در سپتامبر ۲۰۲۳ آغاز شد، با هدف ایجاد یک اقتصاد دیجیتال منسجم و فراگیر در منطقه تدوین شده است. در نوامبر ۲۰۲۳، بریتانیا میزبان اولین اجلاس جهانی ایمنی هوش مصنوعی بود که زمینه را برای مدیریت بینالمللی هوش مصنوعی فراهم کرد.
برای تقویت بیشتر دیپلماسی فناوری جهانی، مشارکت در طرحهای ابتکاری همکاری دیجیتال باید گسترده و فراگیر باشد. این به معنای مشارکت نهتنها دولتها، بلکه بخش خصوصی، دانشگاهها، جامعه مدنی و گروههای به حاشیه راندهشده یا آسیبپذیر مانند زنان و جوانان نیز هست. علاوه بر این، دیپلماسی فناوری نباید به مذاکرات دوجانبه یا چندجانبه محدود شود. بلکه باید طیف وسیعتری از فعالیتها، از جمله ظرفیتسازی، اشتراکگذاری دانش و توسعه استانداردها و چارچوبهای مشترک را هم دربر بگیرد.
این رویکرد کمک میکند تا مطمئن شویم که همه کشورها، فارغ از وضعیت اقتصادیشان، بتوانند به میزان معناداری در اقتصاد دیجیتال جهانی مشارکت کنند.
از آنجاکه ما در چهارراه یک چشمانداز دیجیتال با تحول سریع ایستادهایم، نیاز به دیپلماسی جامع فناوری هرگز تا این حد ضروری نبوده است. با اتخاذ یک رویکرد فراگیر و گسترش دامنه دیپلماسی فناوری، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که همه ملتها در شکلدهی به آینده دیجیتال نقش دارند. این فراتر از رشد اقتصادی است چون به تضمین برابری، امنیت و پایداری در عصر دیجیتال ما ارتباط دارد. آینده اقتصاد دیجیتال جهانی ما به تواناییمان در همکاری، نوآوری و عبور از این چالشها با کمک یکدیگر بستگی دارد.
پینوشت: این گزارش در ۲۸ دسامبر ۲۰۲۳ منتشر شده است.