«میانگین اجرای برنامه توسعه طی ۶ دوره گذشته حدود ۳۰ درصد بوده است.» این نتیجه…
۱۰ آذر ۱۴۰۳
طرح نوآفرین با همه مزایا و موارد مثبت در برخی مواد و تبصرههای مطرحشده قابل بحث است که در این یادداشت به برخی از آنها اشاره میشود.
در ماده یک این آییننامه، تعریفی از شرکتهای مورد حمایت آمده که به نوعی تعریف استارتآپ از نگاه دولتیهاست. طبق این تعریف به هر شرکتی که کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان در سال فروش داشته باشد، کمتر از سه سال فعالیت کرده باشد، سرمایه ثبتی کمتر از ۲۵۰ میلیون تومان داشته باشد، سهامداران در طول سه سال سود برداشت نکرده باشند و البته دستمزد بنیانگذاران آن بیشتر از سه برابر پایه حقوق نباشد، استارتآپ گفته میشود.
با این تعریف، برای هزینههای جاری استارتآپ از هیچ تسهیلات خارج از سامانهای استفاده نمیشود و جذب سرمایهگذار و تقسیم منابع و تسهیم منافع برای خارج نشدن از تعریف استارتآپ در قالب نوآفرین، استارتآپها را کوچک نگه نمیدارد. ضمناً عنوان «درآمد» در بخش ۲ بند الف ماده ۱، ممکن است شائبهبرانگیز باشد و بهتر است از عنوان فروش کالا/خدمات استفاده شود. با توجه به بند ۳ ماده ۱ به نظر میرسد راه دور زدن قانون زیاد است و میتواند شبهه ایجاد کند و امیدواریم در اطلاعرسانی و اجرای آییننامه دقت عمل کافی لحاظ شود.
نکته مهم این تعریف اینکه هیچ تمایزی بین کسبوکارهای کوچک و استارتآپها در آن دیده نشده است. همینطور موضوع مقیاسپذیری که یکی از مهمترین ویژگیهای استارتآپهاست در این تعریف دیده نشده و به نوعی تعریف نوآفرین از استارتآپ کسبوکارهای کوچکی است که حداقل در سه سال گذشته رشد خاصی نداشتهاند. در حالی که استارتآپ کسبوکاری مبتنی بر نوآوری و فناوری است که ویژگی مقیاسپذیری و رشد سریع دارد.
در ماده ۷ این آییننامه آمده که در شرکتهای مورد حمایت، سهامدارانی که کارفرما محسوب میشوند، تکلیفی به پرداخت حق بیمه تامین اجتماعی ندارند. این در حالی است که رئیس سازمان امور مالیاتی ادعا کرده هیچ استارتآپی حتی یک ریال مالیات بر درآمد پرداخت نمیکند و صرفاً مالیات بر ارزش افزوده را پرداخت میکنند و هیچ لایحه خاصی از سوی سازمان فناوری اطلاعات ایران برای سازماندهی مالیات این دسته از کسبوکارها به سازمان امور مالیاتی نیامده است. سوال اینجاست که سازوکار بیندستگاهی و بینسازمانی در مسیر حمایتی از استارتآپها کجا به گره نخواهد خورد؟ آیا ابلاغیه در اجرای سند نوآفرین به همه مراجع ذیربط، تضمینی در تفسیرهای سلیقهای در مسیر اجرا دارد؟ ضمن اینکه بهتر بود به جای حذف این تکلیف، کمک میکردند که با هزینه کمتری این افراد بیمه شوند تا در آینده از این سوابق بهره ببرند.
در ماده ۱۰ فضاهای کاری اشتراکی و شتابدهندهها مانند فضای کار خصوصی به رسمیت شناخته شدهاند و به این ترتیب فضاهای کار اشتراکی میتوانند چندین کد کارگاهی بیمه دریافت کنند. این در حالی است که گاهی مجریان استارتآپ نیازی به داشتن فضای فیزیکی با عنوان دفتر کار در مسیر رسیدن به بلوغ ندارند، ولی نیازمند مشارکت با استارتآپهای دیگر در فضای همافزایی هستند. آیا اشتراک استارتآپها در تعریف کد کارگاهی مشترک صرفاً همافزایی فیزیکی عنوان شده است یا اشتراک خروجی در طرحها؟ آیا ملاک سنجش خودابرازی است؟ ارائه آنلاین اطلاعات شرکتهای تحت پوشش موضوعی است که تاکنون مشخص نیست کدام نهاد آن را طبق یک قانون به طور کامل اجرا خواهد کرد و در این صورت تمهیدات برای اظهارنامههای فعالیت چیست و نظارت برای انتقال همه آنچه در استارتآپ در حال انجام است در ثبت سامانهای چگونه است؟ در این صورت حق کپیرایت و حمایت از بعد معنوی همه جزئیات اجرای طرحها و مالکیت خصوصی ایده با کدام نهاد است؟
نکته آخر اینکه با رونمایی از چند طرح مشابه مثل طرح توانمندسازی تولید و توسعه اشتغال پایدار، که رویکرد توسعه فناوری و شرکتهای دانش بنیان مطرح شده است، آیا موازیکاری و گاهی تقابل در فرایند حمایتی از استارتآپها بین دستگاههای متولی و نظارتی پدید نمیآید؟
در نهایت به گفتههای امیر ناظمی، معاون فناوری اطلاعات وزارت ارتباطات، در مورد طرح نوآفرین اشاره میکنم: «ادعا نمیکنیم این کار صد درصد به نتیجه برسد، اما به نتیجهبخشی آن امیدواریم.» و امیدوارتر خواهیم بود که سازوکار سازمانیافته و منسجمی در هدایت مسیر نوآفرین به سمت شفافیتسازی داشته باشد که دست آقازادهها و رانتخواری و مهمتر از آن، انتخابات و انتصابات گزینشی و سلیقهای در این طرح نقطه تمایز آن از طرحهای شکستخوردهای باشد که در حد ادعای اجرایی باقی ماندهاند.