تمبرها؛ روایتی از تاریخ که با توکنسازی به داراییهای دیجیتال تبدیل میشوند
تمبرهای پستی که سالها حافظه تاریخی و فرهنگی ملتها بوده، حالا وارد دنیای دیجیتال شدهاند.…
۳۰ آبان ۱۴۰۴
۱ آذر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۸ دقیقه

بازار رمزارز ایران در سالهای اخیر با افزایش چشمگیر تعداد توکنهای قابل معامله، تصویری از آزادی انتخاب و دسترسی گسترده ساخته است. کاربر با فهرستی روبهروست که گاه از صدها دارایی رمزنگاریشده تشکیل شده و تصور میکند هرکدام برخوردار از نقدشوندگی، امنیت و پشتوانه کافی است. اما آنچه در ظاهر گسترده و بینظم بهنظر میرسد، پشتصحنهای دقیق، پرریسک و گاه ناهمگون دارد. پشتصحنهای که در آن صرافیها با رویکردهای متفاوت به لیستینگ، عمق بازار، ریسک حقوقی و نگهداشت شبکه، تصمیمهایی میگیرند که مستقیما بر رفتار بازار و دارایی کاربران اثر میگذارد.
به گزارش پیوست، برای بسیاری از کاربران، لیست شدن یک توکن جدید در صرافی، فرآیندی ساده و مبتنی بر اضافهکردن نام یک دارایی به فهرست معاملات است. اما روایت مدیران صرافیها نشان میدهد که این تصمیم در مرکز مجموعهای از بررسیهای فنی، حقوقی و عملیاتی قرار دارد.
ثنا شمسافر، پروداکتلید والکس، بر این نکته تأکید میکند که اضافهکردن هر توکن، تنها به معنای فراهمشدن امکان معامله نیست. او میگوید «پذیرش یک کوین، پذیرش یک ریسک اکوسیستمی است» و توضیح میدهد که این پذیرش باید با سنجش سه محور اصلی یعنی تقاضای بازار، وضعیت پروژه و الزامات حقوقی همراه باشد. شمسافر تأکید دارد که تا کنون و در میان حدود ۴۰۰ کوین و توکنی که والکس پشتیبانی میکند هیچگاه تقاضای کاربران بهتنهایی مبنای تصمیمگیری نبوده و هر توکن باید از منظر امنیت سرمایهگذاری و شفافیت پروژه مورد بررسی قرار گیرد.
این نگاه، در گفتوگوی محمد حکیمی، مدیرعامل رمزینکس، با بعد فنی پررنگتری همراه میشود. او معیار نخست صرافی خود را «قابلاتکا بودن ساختار توکن» معرفی میکند و توضیح میدهد که «قرارداد توکن نباید قابلیت تغییر داشته باشد» و ناشر نتواند بهصورت ناگهانی تغییرات اساسی اعمال کند. از نگاه او این موارد حتما یکی از مهمترین فیلترهای رمزینکس برای لیست کردن حدود ۴۰۰ توکن و کوین بوده است. حکیمی نمونههایی را یادآور میشود که در آن پروژهها بدون اطلاع قبلی نسخههای جدید منتشر کرده یا قرارداد قبلی را رها کردهاند. وضعیتی که میتواند دارایی کاربران را عملا بیارزش کند و صرافی را مجبور به فرآیندهای سنگین عملیاتی نظیر اسنپشات و مهاجرت داخلی سازد.
در نقطه مقابل، در گفتوگو با میلاد سیفی، مدیر عملیات آبانتتر، نگاه دیگری طرح میشود. آبانتتر بهعنوان یک پلتفرم مبتنی بر OTC، فرآیند لیستینگ را بر اساس نقدشوندگی در بازار جهانی تعریف میکند. سیفی توضیح میدهد که معیار اصلی برای آنها حجم معاملات در بازار بینالمللی و امکان فراهمکردن معامله بدون صف برای کاربر است. در این مدل، لیست شدن توکن کمتر به ساختار فنی و بیشتر به روندهای بازار جهانی وابسته است. رویکردی که باعث شده تعداد نمادهای پشتیبانیشده در آبانتتر از هزار دارایی عبور کند.
با وجود این تفاوتها، هر سه مدیر بر یک نکته مشترک تاکید دارند. لیستینگ نقطه پایان نیست. آغاز نظارتی است که باید برای حفظ دارایی کاربر ادامه یابد.
حکیمی نیز از چالشهایی یاد میکند که در زمان هک قرارداد گالا یا مهاجرتهای غیرشفاف پروژهها رخ داده و بار عملیاتی سنگینی به صرافی تحمیل کرده است. هرچند از نگاه مدیرعامل رمزینکس، نبود امکان واریز و برداشت توکن و محدود بودن به معاملات درون پلتفرمی خود یک ریسک برای کاربران است و همه کوین و توکنها باید قابلیت واریز و برداشت داشته باشند.
شمسافر از دشواریهای پشتیبانی شبکههای جدید میگوید. از اینکه پروژههایی که بلاکچین اختصاصی دارند نیازمند بررسی دقیق، پایداری شبکه و مانیتورینگ مستمر هستند. همچنین از نگاه او هم امکان واریز و برداشت کوین و توکنهای قابل معامله برای کاربران از جمله مواردی است که باید به صورت پایدار در دسترس باشد.
سیفی نیز اشاره میکند که برخی توکنها بهدلیل کارمزدهای بالا یا مشکلات شبکهای، امکان فعالسازی واریز و برداشت ندارند و برای آنها، تنها معامله داخل پلتفرم فراهم میشود.
پس از عبور یک توکن از مرحله پذیرش اولیه، موضوع مهمتری شکل میگیرد. اینکه بازار آن چگونه ساخته میشود و قیمت چگونه شکل میگیرد. اینجا تفاوت میان رویکردهای سه صرافی بهوضوح نمایان میشود. والکس و رمزینکس بر مدل P2P تکیه دارند. مدلی که در آن دفتر سفارش داخلی نقش اصلی را در تعیین قیمت ایفا میکند. آبانتتر اما در نقطه مقابل قرار دارد و نقدشوندگی را مستقیما از بازار جهانی میگیرد.
در والکس، شمسافر توضیح میدهد که کنترل قیمت صرفا با سفارشهای داخل پلتفرم انجام نمیشود. برای جلوگیری از انحرافهای غیرطبیعی، آنها پارامتر Fair Price را اضافه کردهاند. سازوکاری که قیمت جهانی مجموعهای از صرافیهای معتبر را پایش میکند و بر اساس میانگین آنها، چارچوبی برای قیمتگذاری داخلی میسازد. او میگوید که این پایش به صورت مستمر در جریان است و اگر تفاوت قیمت داخلی با میانگین جهانی به سطح خطر برسد، تیم عملیاتی اقدام میکند تا کاربر بهسبب کمعمقی یا رفتار هیجانی بازار دچار زیان نشود. شمسافر اشاره میکند که نظارت دائمی بر قیمت و حجم، بخشی جداییناپذیر از مدیریت بازار در والکس است.
در رمزینکس، حکیمی تصویر متفاوتی ارائه میکند. او میگوید که عمق بازار تنها با اتکای به سفارشهای خرد ایجاد نمیشود و حضور معاملهگران حرفهای، بازارسازهای داخلی و APIها نقش تعیینکننده دارد. در این مدل، شبکهای از فعالان بزرگ بازار با سفارشهای لحظهای، دامنه نوسانات را محدود میکنند و به بازار امکان میدهند تا واکنش طبیعیتری نسبت به تغییرات قیمت جهانی نشان دهد. حکیمی تأکید میکند که پیش از لیست کردن توکنهای جدید، تیم بررسی میکند که آیا ظرفیت ساخت عمق واقعی وجود دارد یا خیر. زیرا در غیر این صورت، حتی یک معامله متوسط میتواند قیمت را جابهجا کند و بازار ناپایدار بسازد.
در نقطه مقابل، آبانتتر اساسا دفتر سفارش داخلی ندارد. سیفی توضیح میدهد که در این مدل، کاربر هنگام خرید یا فروش مستقیما با قیمت بازار جهانی مواجه میشود و عمق از بیرون تأمین میشود. او میگوید «قیمتها همان قیمت بازار جهانی است و اختلافی نمیافتد» و تأکید میکند که صرافی نقش واسطه دارد و تراکنشها را بر اساس نقدشوندگی خارجی انجام میدهد.
سه روایت مختلف نشان میدهد که «نقدشوندگی» بسته به مدل عملیاتی معناهای متفاوتی دارد. در والکس، نتیجه ترکیب دفتر سفارش و پایش جهانی است. در رمزینکس، حاصل حضور بازیگران بزرگ و معاملاتی که با APIجریان دارند و در آبانتتر، تابع مستقیم بازار بینالمللی.
از اینرو کاربری که در سه پلتفرم مختلف قیمت تقریبا مشابهی میبیند، شاید گمان کند ساختارها یکساناند، اما در حقیقت مسیر رسیدن به این نقاط قیمتی کاملا متفاوت است. تفاوتی که در مواقع نوسان شدید، هک شبکهها یا توقف موقت بلاکچینها آشکار میشود و اثر مستقیم بر تجربه کاربر دارد.
مسیر لیستینگ تنها با عبور توکن از فیلترهای فنی یا ایجاد بازار داخلی پایان نمییابد. در گفتوگوها روشن میشود که صرافیها ناگزیرند نقش داور حقوقی را نیز ایفا کنند. نقشی که در نبود مقررات شفاف، بر دوش خود صرافیها افتاده است.
شمسافر از این زاویه میگوید «برخی کوینها نظمپذیری ندارند یا حتی امکان طی کردن پروسه قانونی شدن ندارند» و به همین دلیل پیش از هر بررسی فنی کنار گذاشته میشوند. این نگاه نشان میدهد که در والکس، ریسک حقوقی هموزن ریسک فنی است و توکنهایی که ممکن است در آینده مسئلهساز شوند، حتی با وجود تقاضای بالای کاربران، وارد فهرست نمیشوند.
سیفی این موضوع را با مثالهای مشخص روشنتر میکند. او میگوید آبانتتر تاکنون دو توکن «ترامپ» و «ملانیا» را حذف کرده است، زیرا «گیر حقوقی» داشتهاند. همچنین روایت او از ملاحظات دیگری نیز پرده برمیدارد. از جمله اینکه برخی توکنها به دلیل نام یا لوگوی نامناسب، از نظر شرعی یا قانونی قابل معامله نیستند. این اظهارات نشان میدهد که صرافیها باید مرز باریکی را میان تنوع دارایی و رعایت حساسیتهای حقوقی و فرهنگی طی کنند.
حکیمی نیز به نمونههایی اشاره میکند که در آن پروژهها بهصورت غیرشفاف نسخههای جدید ارائه داده یا مالکیت قرارداد را تغییر دادهاند. او توضیح میدهد که چنین اقداماتی نهتنها ریسک اقتصادی دارد، بلکه پیامدهای حقوقی نیز میتواند برای صرافی ایجاد کند. زیرا در صورت بروز مشکل، کاربر صرافی را پاسخگو میداند، نه تیم ناشر توکن. همین مسئله باعث شده رمزینکس بسیاری از توکنها را بهدلیل نبود شفافیت یا امکان دستکاری، از ابتدا وارد فهرست نکند.
این سه روایت در مجموع تصویری از بازاری را نمایش میدهد که در آن صرافیها ناخواسته در موقعیت تنظیمگر قرار گرفتهاند. نبود دستورالعمل مشخص برای لیستینگ، سبب شده تصمیمگیری درباره مشروعیت و ریسک حقوقی هر توکن، در سطح صرافی انجام شود.
این فرآیند پنهان، نقش مهمی در شکلگیری ویترین صرافیها دارد و توضیح میدهد چرا برخی توکنهای پرطرفدار جهانی در بازار ایران غایباند و برخی داراییها ناگهان از فهرست حذف میشوند.
گستردگی ویترین صرافیها ممکن است نشانه رشد بازار بهنظر برسد، اما گفتوگوها نشان میدهد که تنوع زیاد بهتنهایی معیار کیفیت نیست.
تفاوت رویکرد صرافیها برای تعریف مسیر لیست کردن توکنها نشان میدهد که هرچند ویترین صرافیها ممکن است از نظر ظاهری مشابه باشد، اما کیفیت پشت آنها وابسته به تصمیمهایی است که کاربر نمیبیند.
بازار زمانی ارزشمند است که نقدشوندگی واقعی، امنیت شبکه و شفافیت پروژه پشت آن قرار داشته باشد. تنوع زیاد اگر با عمق کم، ریسک بالای قرارداد یا حساسیت حقوقی همراه باشد، نهتنها فرصت ایجاد نمیکند بلکه میتواند دارایی کاربران را در معرض خطر قرار دهد.
ویترین گسترده تنها لایه سطحی این بازار است. لایهای که در زیر آن شبکهای از تحلیلها، حساسیتها و مسئولیتهای پنهان قرار دارد. اما سلامت واقعی بازار زمانی تضمین میشود که این تصمیمها با دقت گرفته شوند و تنوع نه از سر رقابت، بلکه حاصل انتخابهای سنجیده باشد.