برهوتی از آژانس‌های روابط عمومی

خيلي از آنهايي كه در يكي از شاخه‌هاي بازاريابي كار كرده‌اند سريال مدمن (Mad Men) را ديده‌اند، يا اگر نديده‌اند، به آنها توصيه مي‌شود ديدنش. هرچند گفته مي‌شود تاريخچه تاسيس آژانس‌هاي تبليغاتي به ابتداي قرن بيستم مي‌رسد، اما ديدن اين آژانس‌ها در نيويورك دهه شصت قرن بيستم نشان مي‌دهد كه صنعت بازاريابي و تبليغات چگونه در خاستگاه اصلي‌اش شكل گرفت و به دنيا صادر شد. تكاپو و كار بي‌وقفه نقش اصلي سريال يعني دونالد دريپر به همراه تيمش براي بسياري از نيروهاي آژانس‌هاي تبليغاتي امروز هم جذاب است و هم گاهی می‌توانند با آن همذات‌پنداري کنند. وقتي كمپاني‌هاي بزرگ توليد كالاهاي مصرفي در آمريكاي قرن بيستم مسابقه بي‌وفقه و نفسگير بمباران طبقه متوسط با كالاهاي مصرفي را شروع كردند‌ متوجه شدند كه پيروزي در اين رقابت كار آساني نيست. آنها فهميدند كه باید کالاهایشان را ترويج دهند، برای آن تبلیغ کنند و بازار بكر مصرف‌كننده را متقاعد سازند. همان‌جا بود كه نياز به تخصصي به نام بازاريابي به شكل حرفه‌اي احساس شد. آژانس‌هاي تبليغاتي مثل قارچ در خيابان مديسون (Madison Avenue) براي پاسخگويي به اين نياز روييدند و از آن پس علاوه بر آن مسابقه جديدي شكل گرفت بين اين كارگزاران تبليغاتي براي بستن قرارداد با برندهاي بزرگ آن زمان؛ مسابقه‌اي كه نه فقط در ايالات متحده بلكه کماکان در سراسر دنيا ادامه دارد. در كشورمان هم از دهه‌های چهل و پنجاه شمسي كارخانجات توليدي كه بسيارشان وارداتي بودند تبليغات را جدي گرفتند و كم‌كم آژانس‌هاي تبليغاتي در تهران تاسيس شدند. هرچه تبليغات در دنيا سنگين‌تر شد و فضاي رسانه‌اي با تبليغات ريز و درشت شلوغ‌تر، جلب توجه مخاطب هدف كاري سخت‌تر به نظر مي‌رسيد ضمن اينكه طي سال‌ها مردم بازي‌هاي تبليغاتي برندها و آژانس‌هايشان را ياد گرفته بودند و به راحتي گول آنها را نمي‌خوردند. شايد همين‌جا بود كه ارزش روابط عمومي و ارتباطات بيش از پيش مشخص شد؛...