اثبات کسبوکار، فیلترینگ، جریمه، حکم زندان، دریافت مجوزهای رنگارنگ و غیره. اینها خلاصه یک دهه برخورد نظام قضایی و اقتصادی کشور با کسبوکارهای نوپای کشور است. تقلای استارتآپهایی که میکوشند زیر تمام این فشارها همچنان کار کنند، تقلایی که یا زنده بودن و ادامه کار را برای آنها تضمینمیکند یا قربانی میدهد، نفس میگیرد و امید را از دلشان میرباید و در بسیاری از موارد انتخاب کشور دیگری را برایشان به همراه دارد. اگر در ایران زندگی میکنید، حتماً این جمله هاروکی موراکامی را که میگوید: «چیزهای عجیب خیلی ساده اتفاق میافتند، ما نمیدانیم چرا ولی خب اینطور است دیگر.» خوب درک میکنید، مخصوصاً اگر کسبوکاری آن هم از نوع نوپا داشته باشید. برای نمونه درست است که خیلی عجیب مینماید، اما خیلی ساده بعد از بیش از سه سال فعالیت شیوهنامه ساماندهی و کاهش شکایت دستگاههای اجرایی از کسبوکارهای نوپا که جلوی فیلتر بدون ضابطه استارتآپها از سمت دولت را میگرفت و بخشی از دولت با اصرار و پیگیری توانسته بود آن را به تصویب برساند، بنا بر شکایت معاون سابق امور فضای مجازی دادستانی کل کشور توسط دیوان عدالت کشور باطل میشود؛ این یعنی ارسال درخواست فیلترینگ بدون هماهنگی نهاد کلی دولت از سوی یک دستگاه اجرایی به قوه قضائیه، راحتتر میشود. یا در حالی که قوه قضائیه در بخشنامهای از احضار مدیران عامل شرکتها به خاطر بررسی پرونده شکایت به نهادهای قضایی جلوگیری میکند، همچنان برخی از بخشهای قضایی بدون حضور مدیرعامل پرونده شکایت شرکتهای استارتآپی را بررسی نمیکنند. از طرفی در حالی که قوه قضائیه از سال گذشته سعی کرده با چرخشی ۹۰ درجهای به سمت تعامل با استارتآپها بیاید و کارگروه رفع موانع کسبوکارهای نوپا را تاسیس کند، توییت رفتن به زندان مدیرعامل یک شرکت فینتکی یا حکم ۱۰ساله برای مدیر یک پلتفرم ویدئویی منتشر میشود. انگار کسی در جایی نشسته و همه چیز را...
سال ۸۵ و با انتخاب رشته دانشگاهی که نقشی در آن نداشتم وارد حوزه روزنامهنگاری شدم و حالا عاشق این کارم. ۱۲ سال است که به صورت تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات کار میکنم؛ ۸ سال از این مدت به کار در تحریریه روزنامههای دنیای اقتصاد و ایران گذشت و با روزنامههای سرمایه، هممیهن، همشهری و اعتماد نیز همکاری داشتم. از سال ۹۷ مسیر فعالیتم تغییر کرد و در نهایت رسیدم به تحریریه پیوست.