۹ آبان ۱۴۰۳
ایران، سکوی پرتاب!
یک دهه از ظهور اولین کسب وکارهای حوزه فناوریهای نوین مالی (فینتک) در ایران میگذرد، استارتآپها در شرایطی پرپیچوخم و دشوار توانستند راه حیات خود را یافته و رشد کنند، اما تصور حضور هیچ یک از شرکتهای فعال حوزه فینتک در سایر کشورهای منطقه برای ما آرزوی نزدیکی نیست و شرکتها اغلب یا به ادامه فعالیت در ایران فکر میکنند یا به مهاجرت از ایران! شاید اولین دلیلی که به ذهن میرسد تحریمهای ایران و منزوی شدن تجاری ما در جهان باشد، اما با توجه به تجربیات چند سال اخیر نمیتوانم سادهانگارانه این فکر را باور کنم، چون فاصلهای جدی با واقعیت مساله دارد. بخش خصوصی ما به خصوص در حوزههای فناورانه مالی با شرایطی در داخل کشور مواجه هستند که فعالیت فرامرزی هرگز به فکرشان خطور هم نخواهد کرد. شرکتهای ما سالهاست دچار پدیده تحریم داخلی، دولتیسازی اجباری، جنگ نابرابر با اقتصاد غولپیکر دولتی و حاکمیتی، قربانی شدن در میان کارزار رقابت نهادهای حاکمیتی و دولتی موازی هستند؛ به بیان دیگر شرکتهای دانشبنیان و فناور ما فرزند خانوادهای با شرایط نابسامان دائمی هستند. مهمترین ریشه این شرایط عدم اصالت و اولویت توسعه و رشد اقتصادی برای بدنه حاکمیت است و دلایل آن هم اول نفت، دوم امکان چاپ پول، سوم امکان فعالیت اقتصادی نهادهای دولتی و چهارم دخالت مستقیم دولت در بازار است. در واقع دولت نه تنها نیازی به توسعه اقتصاد بخش خصوصی ندارد بلکه آن را در راستای منافع خود نیز نمیبیند. طی ۱۰ سال گذشته شرکتهای فناور مالی با محدودیتهای فراوان، انحصار، قیمتگذاری نابرابر برای بخشهای نیمهدولتی یا دولتی بازار و با مساله رانت اطلاعاتی و قابلیت تصمیمسازی ناعادلانه در بخش دولتی مواجه بوده است. ما به رغم وجود نیروی انسانی نخبه در این حوزه نه تنها فضای رشد سریع و جهانی شدن را برای کسبوکارهای حوزه فینتک فراهم نکردیم بلکه هر زمان یکی از شرکتهای...