قسمت هفتاد و ششم
خط قرمز روابطعمومی
۳۰ دی ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۷۶
تاریخ بهروزرسانی: ۴ بهمن ۱۳۹۸
دوراهی زندانی نام مثالی است در تئوری بازیها که توسط آلبرت تاکر معرفی شده است. در این مثال فرض میکنیم که دو زندانی شریک جرم در دو سلول مجزا و ایزوله از هم تحت بازجویی بازپرسی هستند که به هر دوی آنها قول داده اگر زودتر اعتراف کنند در مدت حبسشان کاهش قابلتوجهی لحاظ میکند. این مثال میگوید که اگر هر دوی آنها به این نکته توجه کنند که عدم اعتراف مشترک منجر به آزادی آنها میشود، عقل حکم میکند که سکوت مشترک بهترین راهحل باشد. متاسفانه این مثال سرمشق بسیاری از مدیران کسب و کار و سیاستمداران سراسر جهان قرار گرفته و در بحرانهایی که در آن مقصر هستند مرتکب عدم اعتراف بهموقع و سریع نسبت به اشتباه یا گناه خود میشوند. شاید به این امید که واقعیت همیشه مخفی خواهد ماند و اعتبار آنها در افکارعمومی از هر خدشهای در امان میماند، غافل از اینکه مکانیسم روابط عمومی مانند این مثال کار نمیکند. سالها پیش که در اولین کلاسهای آموزش روابط عمومی در حین کار در یکی از بزرگترین مجموعههای ارتباطات آن زمان شرکت میکردم، اولین و مهمترین اصلی که یاد گرفتم این بود که خط قرمز پیآر، دروغ است. کتمان واقعیت یا پوشاندن آن بزرگترین خودزنی در حوزه برندینگ است، خواه یک شخص معروف باشد، خواه یک کسب و کار. از آن روز به بعد در کار یا در ورکشاپهای آموزشیام سعی کردم این اصل را به سایر فعالان این حوزه، سخنگویان و مدیران کسب و کار منتقل کنم. البته در ظاهر همه دروغگویی را به لحاظ اخلاقی نکوهیده میدانند و این اصل جزو بدیهیات تلقی میشود، هرچند مانند بسیاری دیگر از بدیهیات جدی گرفته نمیشود. برای همین میکوشم به مخاطبان بفهمانم که دلیل پشت آن اتفاقاً به شدت از نگاه منافع کسب و کار مهم است و نه اخلاق! همه این را شنیدهاند که برند هر...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید