قسمت هفتاد و پنجم
چرا پیآر خرد جمعی بردار نیست؟
۴ دی ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۷۵
تاریخ بهروزرسانی: ۶ بهمن ۱۳۹۸
ما ایرانیها فکر میکنیم ذاتاً در بعضی موضوعها صاحبنظریم. یکی از آنها کارشناسی تصادفات در خیابانهاست. مسائل کلان اجتماعی و اقتصادی نیز از همان دستهاند. البته همه حق دارند در مورد همه چیز نظر بدهند. حتی ممکن است فکر کنند در آن متخصصاند. ولی قاعدتاً باید سازوکاری کارشناسانه پس از شنیدن همه نظرات خودش نظر قطعی را اعمال کند. معمولاً هم اینطور است. پلیس کارشناس تصادفات در محل حاضر میشود و نظر قطعی را میدهد. جامعهشناسان و اقتصاددانان تحلیلهای نهایی خود را عملی میکنند. حقوقدانان و وکلا لایحه خود را خودشان مینویسند و همچنین پزشکان نسخه خود را. منطق حکم میکند که در کسب و کارها همین روال برقرار باشد و در بسیاری از موارد هم چنین است. اما مثال نقض هم کم نیست. یکی از آنها روابط عمومی است. تجربه سالها کار کردن در این حوزه به نگارنده نشان داده در موارد معدودی روابط عمومی را یک نهاد تخصصی میبینند که باید به کارشناسانش واگذار شود. حتی اگر در مقام کلام آن را تخصصی ببینند، در عمل همه به آن ورود میکنند و انتظار دارند به نظرشان عمل شود. بد نیست دلایل این عارضه یک بار مرور شود. اهمیت: روابط عمومی به طور مستقیم با برند یک سازمان در ارتباط است و هرگونه کاستی در آن میتواند به قیمت زمین خوردن ارزش آن در نزد مخاطب تمام شود. پس طبیعی است که با بروز کوچکترین بحران همه خود را ذینفع میدانند و به میدان انتقاد و ارائه راهکار برای روابط عمومی میآیند. به ظاهر آسان: همیشه به نظر میرسد کار روابط عمومی فرایندی بسیار آسان دارد. بنابراین چرا هر شخص با هر موقعیتی در یک سازمان نحوه مدیریت اجرای آن را نداند؟! جذابیت: روابط عمومی در ارتباط با رسانهها میسر میشود و حضور در رسانهها و دیده شدن میل درونی خیلیهاست. پس شاید دوست داشته باشند با آنها مصاحبه...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید