توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
تاکنون اشکالات فراوانی بر وضعیت شبکه ملی اطلاعات و گزارشهای پیرامونی آن گفته و نوشته شده است. عمده این ایرادات بر ابعاد خدمات، استقلال، مدیریت و امنیت شبکه بوده و کمتر توجهی به مباحث اقتصادی و اجتماعی آن شده است. اگرچه شبکه ملی اطلاعات بر اساس تعریف شورای عالی فضای مجازی زیرساخت ارتباطی کشور بوده و از لایههای بالاتر (لایه خدمات و محتوا) جدا در نظر گرفته شده است، اما این موضوع باعث تقلیل معماری شبکه ملی اطلاعات به فیبر و سوئیچ نشده و توسعه آن نیز به معنای سیم و فیبرکشی صرف نخواهد بود. به عبارت دیگر، زیرساخت ارتباطی فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران دارای ویژگیهایی است که آن را از زیرساخت ارتباطی دیگر کشورها متمایز میکند و این ویژگیها به طور شفاف در سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات ذکر شده است. توسعه شبکه ملی اطلاعات در نهایت باعث بهرهمندی از مزایای اقتصادی صنعت و زیستبوم فضای مجازی کشور خواهد شد. اما توسعه اینترنت بازاریابی خدمات خارجی را تسهیل میکند، باعث جذب مخاطب داخلی به آنها میشود و در نهایت منجر به رشد اقتصاد دیگر کشورها خواهد شد. با تحقق شبکه ملی اطلاعات (مطابق سند تبیین الزامات) ارائهدهندگان خدمات به جای نگرانی در تامین زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی، بر توسعه خدمات و مدیریت کسب و کار خود متمرکز میشوند. از جمله خدماتی که شبکه ملی اطلاعات باید برای لایههای بالاتر تامین کند میتوان به احراز هویت، رمزنگاری و خدمات ارتباط امن، شبکه توزیع محتوا، پشتیبانی از هوشمندی تجاری و فرهنگی در لایههای مختلف شبکه و خدمات اشاره کرد.
رشد چشمگیر گسترش شبکه ارتباطات سیار در سالیان اخیر و ارتقای آن به نسلهای سوم و چهارم تاثیر بسزایی بر رضایت کاربران داخلی گذاشته است. نتیجه این گسترش و ارتقا، افزایش کاربران اینترنت و چندین برابر شدن مصرف پهنای باند اینترنت در کشور بوده است. به عبارت دیگر طی این سالها به جای توسعه شبکه ملی اطلاعات به توسعه اینترنت مشغول بودهایم و این توسعه، به جای ابتنا بر فرهنگ و اقتضائات اجتماعی صرفاً «فیبرکشی» و «ارتقای نسل ارتباطی» بوده است. این در حالی است که در سند تبیین الزامات، توسعه شبکه ملی اطلاعات منوط به رعایت آمایش سرزمینی و رعایت اقتضائات فرهنگی و اجتماعی بوده است. البته معنای این عبارت آن نیست که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات متولی فرهنگ فضای مجازی است، ولی حتماً ناقل این معنی است که «تعامل مدیریتشده و استفاده سودمند از اینترنت مستلزم توجه جدی به مباحث و مسائل فرهنگیاجتماعی در فرایند توسعه است».
از سوی دیگر، عدم توسعه همزمان و مناسب زیرساختهای اطلاعاتی (از قبیل مراکز داده، شبکههای توزیع محتوا و خدمات ابری) بر کمتوفیقی خدمات داخلی در جذب کاربران ایرانی افزوده و واگذاری زمین رقابت به خدمات خارجی را در پی داشته است؛ به بیان دیگر ما علاوه بر توسعه اینترنت، ظرفیت خود را در اختیار خدمات خارجی قرار داده و کاربرانمان را به استفاده از خدمات خارجی تشویق کردهایم. این موضوع به مرور استفاده از خدمات خارجی را بین کاربران داخلی افزایش داده و رشد نمونههای داخلی موفق را با چالش جلب رضایت روبهرو خواهد کرد. مزید بر این، خوداتکایی و خودگردانی شرکتها و استارتآپهای داخلی با چالش جدی مواجه هستند. باید به این نکته توجه داشت که مدل تجاری خدمات داخلی عموماً بر تبلیغات یا درآمد ناشی از واسطهگری استوار بوده و این بازارها نیز در حال اشباع هستند. مهمترین دلیل این مشکل به ناکارآمدی نظام اقتصادی زیرساخت ارتباطی کشور برمیگردد. اگرچه چندنرخه شدن ترافیک (با توجه به داخلی یا خارجی بودن) یکی از کارهای شایسته تقدیر در این چند سال است، اما تا زمانی که مدل تجاری شبکه ارتباطی کشور «فروش اینترنت» باشد تولید ترافیک داخل و توسعه خدمات داخلی بهصرفه نخواهد بود.
در نتیجه، توسعه زیرساخت ارتباطی در این چند سال نه تنها موجب افزایش مخاطرات فرهنگیاجتماعی در مناطق مختلف بوده، بلکه باعث تقدیم جامعه کاربری بکر و پرظرفیت ایران به ارائهدهندگان خدمات خارجی و تضعیف زیستبوم اقتصاد دیجیتالی ایران شده است. لذا شبکه ملی اطلاعات را باید به عنوان یک کل واحد و دارای مجموعهای از ویژگیهای فرهنگیاجتماعی و اقتصادی (علاوه بر مدیریت، استقلال و امنیت) دید و از نگاههای تکبعدی و محدود به آن پرهیز کرد. در غیر این صورت هرگونه توسعه در نهایت به نفع ارائهدهندگان خدمات خارجی تمام خواهد شد.