توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
نبرد میان تاکسیهای اینترنتی و بازیگران سنتی بازار حمل و نقل شهری به مرزی سرنوشتساز رسیده است و در کمال تعجب برای اولین بار طی این چند سال کفه کمی به سمت صلح نزدیکتر شده. از یک طرف تاکسیهای اینترنتی خودشان را به عنوان یک بازیگر حذفنشدنی از این بازار تثبیت کردهاند و نه تنها تعداد کاربران بلکه تعداد بازیگران این حوزه به خصوص در سایر شهرهای بزرگ کشور از مرز بودن یا نبودن گذشته. از سوی دیگر وزیر جوان ارتباطات نفوذ بیشتری در کابینه یافته و نه خودش و نه تیمش علاقهای به زمین خوردن یکی دو بازیگر استارتآپی دیگر ندارند و در نهایت ترکیب سرمایهگذاری و کابینه مدیریتی این شرکتها آنقدر صاحب نفوذ شده که بتوانند با جرات و مهارت بیشتری در مقابل یکی از بزرگترین جریانهای گردش خرد مالی کشور قد علم کنند.
در سمت مقابل، شهرداری پشت سر تاکسیهای سنتی و اتحادیه رو به افول آنها صفآرایی کرده و ورود وزارت کشور و نیروی انتظامی به این عرصه توانسته است تضمین کند که شاید طرف مقابل وزیر جوان را دارند و دست این طرف هم از برگهای برنده خالی نیست و حالا دیگر بحث بر سر درصد و دادن حقالسهم بازیگران سنتی و نگه داشتن فضای مانور برای بازیگران جدید است نه بر سر هستی و نیستی آنها. همین چرخش هم دست طرف سنتی را برای داشتن نظر مردمی که خودشان هم دستکم یک تجربه ناخوشایند از این نسل جدید رانندگان دارند پر کرده است. دیگر نظارت جای مالکیت را در استدلال این سمت میدان گرفته است.
حالا در این میان آنچه وزنه صلح را سنگینتر میکند تغییر فصل است. بخشی از این تغییر فصل مدیون ترافیک پاییزی و معضلات همیشگی پایتخت در این برهه است که مدیریت شهری و تاکسیهای اینترنتی را بیسروصدا ناچار میکند به جای نبرد به فکر روبهرو شدن در لشکر مسافران مدارس و دانشگاه باشند و این بدون بازی جدی میان تاکسیهای اینترنتی و حملونقل عمومی شهر ممکن نیست که فشار برای صلح را بیشتر میکند، اما تغییر فصل در شهرداری تهران هم مولفه بعدی به نفع صلح است.
نسل جدید مدیران فناور شهری که تجسم آنها را میتوان در سازمان فناوری اطلاعات شهرداری دید آگاهاند که گذشته از جزئیات که بحق مورد تاکید شهرداری است، ایستادگی در برابر موج کسب و کارهای نو و دیدن شهر به چشم یک پدیده صرفاً ملموس دیگر جوابگوی دوران مدرن نیست و در نهایت شهرداری باید برای مدیریت شهری خود پوست بیندازد و برای حتی بارقهای از درآمد و شفافیت بیشتر تنها شانسش در همین راهکارهای جدید است. به همین خاطر است که این فصل و نسل جدید شهرداری، که تلاش میکند با تشکیل نهادهایی نه تنها زبان فناوری و سیاست بلکه زبان وزارت ارتباطات و استارتآپها را هم خوب بشناسد، یک منطقه بیطرف در این جنگ ایجاد کند.
تشکیل شورای راهبردی تهران هوشمند با وزنی قوی و مساوی از چهرههای شاخص صنفی، سرمایهای، سیاسی و ارتباطی در دل شهرداری و از آن سو تشکیل شورایی نزدیک به همین نیت در وزارت ارتباطات نشان میدهد حالا بدنه این دو لشکر تمایل دارند با حداقل قربانی به صلح برسند و میدانند برای این صلح فرصت چندانی ندارند. بازنده اصلی هم در این میان همان معدود افراد، نهادها یا گروههایی هستند که نان خود را در آشوب و جنگ میبینند و اگر جنگی نباید، دیگر نیازی به آنها هم نیست. این است که حالا بلندترین صداهای اعتراض نه از این دو طرف که از همان عده قلیل پرآشوب به گوش میرسد.
میگویند در جنگ هیچ برنده و بازندهای وجود ندارد و فقط کسی که اسلحه میفروشد برنده است. شما در کدام طرف جبهه هستید؟ پرونده این شماره خدمت و تجارت را بخوانید.