تاکسیهای اینترنتی بینشهری در محاصره قانون؛ از تداخل مجوزها تا محدودیت تبلیغات
تغییرات پیشنهادی کمیسیون عمران درباره تاکسیهای اینترنتی، با واکنش متفاوت نهادهای دولتی مواجه شده و…
۲۵ آبان ۱۴۰۴
۲ آذر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
میلاد منشی پور بعد از تجربه در شکلگیری پلتفرم تپسی، اینبار سراغ یکی از سنتیترین بخشهای بازار جهان رفته است؛ بازاری که با وجود گردش مالی عظیم، هنوز با روشهای پنجاهسالپیش کار میکند. استارتآپ «ایر» قرار است خریدوفروش ملک را با تکیه بر هوش مصنوعی بازتعریف کند؛ منشیپور که موسس و فروشنده مشهور تپسی است برای رویداد TEDx دانشگاه شریف به تهران آمده بود، در حاشیه سفر کوتاه دوبی–تهران به استودیو ویکست در کارخانه نوآوری آزادی آمد تا درباره امید، ماندن و ایران حرف بزند. او به صورت شفاف میگوید: «ایران را نه هوش مصنوعی و نه هیچ فناوری دیگری نجات نخواهد داد؛ شاید وقتش باشد ایران مثل یک استارتآپ اداره شود.»
دبی باهم در مورد استارتآپ جدیدت که در حوزه املاک هست صحبت کردیم، استارتآپی که قرار است حوزه املاک را با استفاده از مشاوران املاک و مبتنی بر هوش مصنوعی متحول کند. برامون توضیح میدهی که قرار است دقیقا چه کاری انجام دهی؟
«Air» مخفف « AI real tour» است و ترجمه آن همان مشاور املاک مبتنی بر هوش مصنوعی می شود. در این استارتآپ سعی میکنیم تا مدل خریدوفروش سنتی املاک در دنیا که حالا با روشهای بسیار سنتی انجام میشود را متحول کنیم؛ چرا که خرید و فروش املاک در همه جای دنیا و حتی در دبی هم با روشهای سنتی دنبال میشود. البته این نکته گفتنی است که در سمت دولت امارات این حوزه به دلیل پیشرفتهای دولت الکترونیکی به صورت مدرنتری انجام میشود و انجام معامله بسیار ساده است؛ اما نوع خرید و فروش کماکان همان شکلی را دارد که پنجاه سال قبل انجام میشد برای مثال نه داده درستی وجود دارد نه قیمتهای شفافی وجود دارد.
در اصل میخواهی این امکان را فراهم بکنی که افراد هوشمندانهتر ملک را انتخاب کنند؟
ایر سعی میکند که مبنای تصمیمگیری را متحول کند تا افراد دیگر با ترس و استرسهای کوتاه مدت ناشی از تگناهای اقتصادی تصمیمگیری نکنند. خرید و فروش املاک با ابزار هوش مصنوعی به دو دلیل برای من جذابیت داشت؛ یکی این که به حوزه هوش مصنوعی مولد بسیار علاقهمند هستم و میخواستم در این حوزه ورود کنم. البته حوزه املاک برای ورود با ابزار هوش مصنوعی بسیار جذاب است چرا که این حوزه به خودی خود بسیار سودده است. از سویی دیگر نیز فعالان این حوزه نیازمند ایجاد مدلها و روشهای تازه برای پیشبرد فعالیتهایشان هستند.
کاری که ایر انجام میدهد میتواند روی شغل فعالان فعلی حوزه املاک و مستغلات تاثیرگذار باشد؟ مانند تاثیری که تپسی یا تاکسیهای اینترتی بر آژانسها گذاشتند؟
زمانی که از ایران خارج میشدم یکی از دلایل جدی و اصلی من برای رفتن انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور بود زیرا میدانستم سالهای سختی پیش رو است. دومین دلیل هم که البته در این باره کمی مزاح میکنم، این بود که همیشه با رانندگان تاکسی برای قیمت و مسیردهی دچار چالش میشدم؛ اما این تجربه شخصی باعث تولد تپسی شد. دقیقا بخاطر تجربه مشابه که در حوزه املاک در دبی داشتم ایده ایر شکل گرفت. در واقع وقتی به دبی آمدم و به دنبال مسکن بودم متوجه شدم که در حوزه املاک در دبی خلاهای زیادی وجود دارد. برای مثال مشاوران املاک نه دادههای درستی از وضعیت بازار داشتند و نه حتی برای تصمیمگیری درست به مشتریان کمکی میکردند این درحالی است که در این شهر خود حوزه املاک بسیار توسعهیافته است.
عکسالعمل بازار به ایر چه بوده است؟ این را میدانیم که تا کنون یک بار جذب سرمایه داشتهاید.
مدلهای کسبوکاری مبتنی بر هوش مصنوعی مولد با مدلهای کسبوکاری که پیش از این پلتفرمهایی مانند اسنپ و تپسی و دیجیکالا و غیره را به وجود آوردهاند بسیار متفاوت هستند؛ در مدلهای پیشین یک پلتفرم وجود دارد و یک عرضهوتقاضا که باید مدیریت شود تا سودده شود. اما همه چیز زمانی که با ابزار هوش مصنوعی به یک حوزه آفلاین ورود میکنید متفاوت است؛ به این شکل که باید مدل عملیاتی و مدل کسبوکاری یک حوزه آفلاین را تغییر داد و بخش عمدهای از فعالیتهای جاری این کسبوکار را با ماشین جایگزین کرد. در نتیجه حوزه انتخابی به خودی خود سودده هست چالش جذب سرمایه وجود ندارد. اما نکته اینجاست که این کسبوکار آفلاین چگونه از حالت سنتی خارج میشود و با کمک ماشین رشد نمایی آن افزایش مییابد و در نهایت وابستگی نیز به انسانها کمتر میشود. از سویی دیگر نیز انسانها میتوانند روی نقاط انسانی کسبوکار مانند برقراری ارتباط و فهم و درک مشتریان و غیره تمرکز کنند؛ درواقع انسانها روی مواردی تمرکز میکنند که مهارت بیشتری در آن دارند. نکات اخیر در هر سرویس و خدماتی که انسانها با آن درگیر هستند مصداق دارد.
آیا این حوزه را راهاندازی کردید چون کسب سود در این حوزه بر خلاف تاکسیهای اینترنتی شکل خرد ندارد و سودها کلانتر و راحتتر به دست میآیند؟
نخست این که راهاندازی هیچ کسبوکاری راحت نیست. حتی فکر میکنم ورود به حوزه املاک قسمت سخت داستان ما است. بسیاری از افراد در حوزه املاک و در کشورهای مختلف کسب سودهای خوبی دارند اما ایر تصمیم گرفت که خلاف جریان حرکت کند و نکته جذاب این حرکت هم این است که ایر با فناوری قلب یک کسبوکار را هدف قرار داده است. هنگامی که این مدل به صورت کامل پیادهسازی شود نتیجه این خواهد بود که در هر حوزهای میتوان با همین رویکرد ورود کرد. اما به گمان من مدلی که در ایر وجود دارد هیچ وقت نمیتواند در ایران کارکرد داشته باشد زیرا این مدل نیازمندیهایی دارد که دستیابی به آنها در ایران یا حتی در برخی نقاط اروپا امکان پذیر نیست.
چنین مدل کسبوکاری نیازمند وجود زیرساختهای حاکمیتی است؟
بله دقیقا؛ که البته در ایران و در بسیاری دیگر از کشورها وجود ندارد اما خب این مدل در بسیاری دیگر از کشورها نیز قابلیت پیادهسازی را دارد. یکی از حوزههایی که میتوان با ابزار و رویکرد هوش مصنوعی به آن وارد شد حوزه درمان و پزشکی است و من بسیار امیدووار هستم که حوزه درمان با استفاده از این فناوری بسیار ارزانتر شود و همه مردم دنیا و مردم ایران بتوانند خدمات ارزان
پیش از این درباره هوش مصنوعی مولد گفته بودید که این فناوری میتواند نقش تسلیحاتی داشته باشد. بعد از جنگدوازدهروزه نیز به هوش مصنوعی بیش از پیش اهمیت داده شد.
نخست این که حمله به ایران قابل پیشبینی بود. این را باید بدانیم که حتما کشورهایی مانند چین و آمریکا و دیگران از فناوری در جنگها استفاده میکنند و اکنون پیشرفتهترین نوع استفاده از هوش مصنوعی در امور نظامی است البته نباید این سادهسازی مسئله برای مسئولان پیش آید که چون کشورهای دیگر فاصله زیادی با ایران در استفاده از فناوری دارند پس ایران نمیتواند حرف زیادی برای گفتن داشته باشد؛ خیر این طور نیست همه چیز هم فناوری نیست در جنگ اخیر شصت درصد فناوری در حمله دخیل بوده است و نباید به این شکل سادهسازی شود.
بعد از جنگ موجی در ایران به وجود آمد و سازمانها و نهادهای متفاوتی با محوریت هوش مصنوعی شروع به کار کردند یا در دستور کار قرار گرفتند و حتی بودجههای زیادی هم برای این حوزه در نظر گرفته شد.
این افراد باید بپذیرند که همه چیز هم هوش مصنوعی نیست. اما واقعیت این است که هوش مصنوعی مانند دیگر ابزارهای ساخت بشر حتما مورد استفاده کشورها و نهادهایی قرار میگیرد که به دنبال جمعآوری قدرت و ثروت هستند. اما احتمالا هوش مصنوعی نیز در ادامه مسیر خود و به مرور، راه آزادانهتری پیدا میکند؛ اما فعلا در این دوره شاهد تقابلهایی بین مردم معمولی با افرادی خواهیم بود که از هوش مصنوعی برای جمعآوری ثروت و قدرت استفاده میکنند. البته این تقابل چندان پیچیده هم نیست در دورههای مختلف در موضوعات دیگر شاهد آن بودهایم. اما سوال اینجاست که کشوری مانند ایران چه طور میتواند از هوش مصنوعی استفاده کند یا از آن کمک بگیرد؟ پاسخ من این است که نمیتواند.
با توجه به آموزههای تجربه تپسی فکر میکنید مسیر هوش مصنوعی در ایران چه طور خواهد بود؟
در یک سال اخیر همیشه با این سوال مواجه بودهام که باید چه مسیری برویم که هوش مصنوعی برای ایران نقش نجاتدهنده را داشته باشد؟ پاسخ من این است که چنین چیزی از اساس ممکن نیست. در یک سال گذشته هم هیچگاه روی این موضوع تمرکز نکردهام که مبحث فنی مانند هوش مصنوعی میتواند کشور را نجات دهد.
شما به عنوان فرد فنی شناخته میشوید اما دیدگاه شما به هوش مصنوعی به عنوان یک نجات دهنده نیست؟
ایران نمیتواند از هیچ ابزاری استفاده کند که از وضعیت فعلی خارج شود. کمی به عقب برگردیم متوجه میشویم در حال حاضر ریشه اصلی مشکلات کشور سیاستهای خارجی است. اگر مشکل سیاست خارجی حل نشود، هیچ اتفاقی که در مسیر حل مشکلات داخل کشور باشد نیز رخ نمیدهد. مشکل نه رانت است و نه نداشتن فناوری؛ حتی توانمند نبودن مسئولان هم چالش اصلی و ریشه اصلی مشکلات داخلی نیست. مشکل این است که روابط ایران با دنیا نامشخص است.
آیا خروج خودتان از ایران در حالی که همیشه سخنرانیهای خودتان از ماندن و ساختن هستند با یکدیگر در تناقض و تضاد نیستند؟
موضوعی که امیدوار هستم بتوانم آن را انجام دهم این است به افراد نسبت به وطن خود بیحس و بیاهمیت نشوند. فکر میکنم هیچوقت خودم نسبت به کشورم بیتفاوت نبودهام. زمانی که تازه مهاجرت کرده بودم نه دلیلی برای بازگشت به کشور داشتم و نه فکر این را میکردم که برگردم، اما بعد از مدتی که گذشت فهمیدم من نمیتوانم کشورم را به طور کامل ترک کنم؛ چنین حسی را در همه افرادی که مهاجرت کردهاند دیدهام تنها واکنشها به این حس متفاوت است وقتی هم که به کشور برگشتم سختیهای زیادی کشیدم اما این معنای وطن است. معنی وطن یعنی افراد پشت هم را خالی نکنند چرا که آدمها شایسته هیچ چیز نیستند مگر این که برای آن چیز تلاش کنند.
یکی از مواردی که در گفت و گوهای دوران بورسی شدن تپسی مطرح کردید این بود که ارزان فروختن تپسی و حتی رضایت رانندگان به کرایههای کم به این دلیل است که به بازار جهانی متصل نیستیم. چرا که پلتفرمهای مشابه در کشورهای حاشیه خلیج فارس خیلی بیشتر از تپسی ارزشگذاری میشوند.
بله تاکسی اینترنتی کریم ارزشگذاری بیشتری نسبت به تپسی را تجربه کرد. مدیرعامل فعلی کریم از همکاران قدیم من بود. اعدادی که در روزهای اخیر مدیرعامل کریم در یک گفت و گوی دوستانه به من اعلام کرد نشان دهنده این بود که هنوز حتی تعداد کاربران کریم از تپسی کمتر است. اما سه و نیم میلیارد دلار معامله شد اما تپسی در نهایت ۵۰ میلیون دلار ارزشگذاری شد. یا طلبات که شبیه اسنپفود است ۱۰ میلیارد دلار ارزشگذاری شد اما همین حالا هم اسنپفود شاید ۸۰ میلیون دلار ارزشگذاری شود. دلیل این موضوع ناتوانی شرکت یا مصرفکنندگان نیست بله تنها یک دلیل دارد و آن هم امید به آینده در کشور است. وقتی امید به آینده کم شود بر اساس فرمولهایی که در محاسبات تاثیر میگذارد ارزشگذاری هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
از فرایند شکلگیری تپسی چه چیزی یاد گرفتید؟
من متوجه شدم تنها راه موفقیت در کار کردن این است که بدانید ذینفعان چگونه فکر میکنند. در مسئله بورس متوجه شدم که فاصله قابل توجهی بین شرکتها و حاکمیت به وجود آمده است. البته که تحلیل مدیران شرکتها نیز از این که چرا به بورس وارد نمیشوند نیز غلط است در کنار این که تصورات حاکمیت هم از شرکتهای خصوصی درست نیست. برای تپسی البته شرایط ورود به بورس بسیار هم سختتر بود چرا که با سنگاندازیهای اسنپ مواجه بودیم. برای مثال در شب IPO با یک هجمه توییتری مواجه شدیم. اما تنها چیزی که باعث موفقیت تپسی برای ورود به بورس شد این بود که دغدغه حاکمیت را هم درک کردیم. تنها راهی که حاکمیت برای کنترل اوضاع میداند استفاده از روشهای سلبی است ما هم میخواستیم منافع تپسی را حفظ کنیم و برای رسیدن به موفقیت تنها این دو موضوع را به یکدیگر نزدیک کردیم تا به وجه مشترک برسیم. حتی بعد از IPO شدن هم بامشکلاتی روبرو بودیم برای مثال فقط سهم داران حرفهای میتوانستند سهام تپسی را بخرند. اما در ادامه خودشان به این نتیجه رسیدند که این محدودیت را بردارند.
اگر به عقب برمیگشتید در مورد تپسی چه کاری را انجام نمیدادید؟
احتمالا در دورههای اول جذب سرمایه، سرمایه بزرگتری جذب میکردم.
گفتید یک فناوری خاص مشکلات کشور را حل نمیکند و تغییر در تفکر کمککننده است. آن فکر تازه چیست؟
بیشتر از یک فکر خاص باید درباره روشهای تازه صحبت شود. روشهای کشورهای دیگر در کشورداری برای ایران جواب نمیدهد. اما روشی که برای ایران کاربرد دارد رویکرد استارپآپی است باید روابط حاکمیت با خارج و روابط مردم داخل را با کشور به صورت دیگری تنظیم کرد.