توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
سالها پیش بود که وزارت پست و تلگراف و تلفن، نام خود را به وزارت فناوری و اطلاعات تغییر داد و همه امیدوار و چشمانتظار که مدیریت و سیاستگذاری فناوری اطلاعات در دولت آیا یکپارچه خواهد شد یا خیر. از آن پس این وزارتخانه سالها نام فناوری اطلاعات را به همراه داشت؛ اما وزرای مختلفی که در آن نقشآفرینی کردند همیشه با فناوری اطلاعات فاصله زیادی داشتند و جای خالی وزیری که اول کاربر اینترنتی باشد- و نگرانیهای این بخش را به درستی درک کرده- سپس به پست وزارت رسیده باشد در این وزارتخانه همیشه خالی بود.
حضور آذری جهرمی در وزارت فناوری و اطلاعات به عنوان جوانترین وزیر کابینه دولت دوم آقای روحانی حداقل امیدی به جوانان این کشور داد که شرط سن از حلقه خودی و غیرخودی دولتها برداشته شده و میتوان امید داشت روزی دولت از افرادی تشکیل شود که با دغدغههای دهه شصتیها بیشتر آشنا باشند.
متاسفانه سطح انتظارات ما از دولت آنقدر کاهش پیدا کرده که شاید همین یک دلیل را بتوان برای حمایت از جهرمی کافی دانست؛ اما کارنامه جهرمی چیست؟
به نظر من ایشان انسانی دقیق و ریزبین و باسیاست هستند و شاید بهترین تعریف این باشد که اصل اول برای ایشان انجام شدن کاری است که در برنامه دارند که این خود برای یک دولتمرد و وزیر نکتهای مثبت قلمداد میشود. وزیری که فراتر از حرف به عملگرایی علاقه دارد.
در بعدی دیگر، جهرمی اینقدر از استارتآپها گفت که تمام دولت استارتآپی شد. یعنی گفتمان جاسوس خارجیها در دولت به «استارتآپها ما را نجات میدهند» تغییر کرد. در کل کارنامه جهرمی کارنامهای است که باید با شرایط امروز آن را دید و نمره داد.
مقایسه اقدامات دولت- که بخشی از این اقدامات توسط وزارتخانه تحت مدیریت ایشان انجام میشود- یا اقدامات دولتهای خارجی و وزارتخانههای خارجی شاید امری درست نباشد، اما نباید نقد را نیز کنار گذاشت و همواره باید اقدامات ایشان و وزارتخانه تحت مدیریت ایشان نقد شود.
شاید مثال «در شهر کوران آدم یکچشم پادشاه است» مثال درستی نباشد، اما نباید فراموش کرد که تا سه سال پیش اکوسیستم استارتآپی ایران درگیر شبنامه و تنگنظریهای مختلف از بخشهای مختلف بود. نباید فراموش کرد که تا همین یک سال پیش، دولت بزرگترین شاکی بخش خصوصی در سرویسهای آنلاین بود .اگر بخواهیم آذری جهرمی را نقد کنم، باید بگویم تکیه کردن بر یک سازمان نیمهدولتی مثل سازمان نظام صنفی و اینکه فراموش شده که گویا انجمنها و اتحادیههای دیگری هم بودهاند که در این سالها تلاش کردهاند و چهبسا گامهای مثبتی در این خصوص برداشتهاند.
نقد دیگر، نگاه ماندگاری دولت است. هر دولت و هر وزیری اقداماتی مثبت در طول سالهای گذشته انجام داده، اما وقتی زیرساختهای لازم برای ادامه آن فعالیتها طراحی نشده با تغییر وزیر و دولت، متاسفانه شاهد بودهایم که تمام نقشهها از هم پاشیده و تمام فعالیتهای مثبتی که انجام شده، بدون رسیدن به نتیجه از مسیر خود منحرف شدهاند. مثالهای زیادی در بخشهای دولتی برای این موضوع وجود دارد. و در خصوص فعالیتهای وزارت فناوری اطلاعات هم باید به این موضوع اشاره کرد که طرحهایی مانند نوآفرین، فقط تا زمانی که آقای جهرمی در مسند وزارتخانه باشند قابل دفاع و شاید قابل اجرا باشد و متاسفانه با تغییر وزیر و دولت امکان دارد این طرحها به خودی خود به مانعی برای توسعه کسبوکارها تبدیل شوند.