skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پرونده‌ای درباره مراکز داده در ایران؛ جزیره‌های پایتخت‌نشین

۹ مهر ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۵ دقیقه

شماره ۱۲۷

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۴ مهر ۱۴۰۳

وضعیت مراکز داده در ایران و اقتصاد آنها موضوعی جدا از کلیت اقتصاد و صنعت کشور نیست. همچنان که در بخش‌های دیگر موضوع توسعه نامتوازن و ناترازی خودنمایی می‌کند، اینجا نیز بی‌برقی، نبود مگادیتاسنترها و جمع شدن تقریباً تمام دیتاسنترهای عمومی در تهران کم‌کم تبدیل به معضل شده است. وجود اسناد متعدد در زمینه نگهداری داده نیز نتوانسته است گره‌ای از مشکلات باز کند و شاید حتی خود به مشکلی جدید تبدیل شده است. در همین حال توان اندک بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری نیز معمولاً در نبود یک نقشه راه مشخص، صرف ایجاد جزایری کوچک، کم‌ظرفیت و با استاندارد پایین می‌شود.

سایر مطالب این پرونده را می‌توانید در لینک‌های زیر بخوانید:
وضعیت مراکز داده در ایران؛ قطعی برق دیتاسنترها را فلج کرد
مدیرعامل آسیاتک: غلط است که هر شرکتی برای خودش دیتاسنتر بسازد
مراکز داده عمومی همگی در تهران متمرکز شده‌اند؛‌ دیتاسنترها در انحصار پایتخت
مدیرعامل فناپ زیرساخت: خدمات مرکز داده در کشور ما مقرون‌به‌صرفه نیست
دشواریِ روشن‌ نگه داشتن چراغ دیتاسنتر در ایران؛ درباره مهم‌ترین مشکلات صنفی مراکز داده در کشور
چشم‌انداز مراکز داده در خاورمیانه، پرتعداد و متمرکز

جزایر پراکنده

اولین مشکل این است که آماری از تعداد و ظرفیت دیتاسنترهای اختصاصی و عمومی کشور وجود ندارد. هیچ‌کس نمی‌داند بخش‌های حاکمیتی چه تعداد دیتاسنتر دارند؛ اما بدتر اینکه حتی نمی‌دانیم خصوصی‌ها در این زمینه چه می‌کنند. آمارگیری از دیتاسنترهای موجود نه‌تنها در تلاش رسانه‌ها که در فراخوان سازمان نظام صنفی رایانه‌ای نیز شکست خورده است و دارندگان مراکز داده با چنین اطلاعات ساده‌ای مانند امنیتی‌ترین موضوعات برخورد می‌کنند. این در حالی است که تقریباً هر ماه خبری از هک اطلاعات یک شرکت بزرگ یا کوچک منتشر می‌شود و در آخرین نمونه، زمزمه هک اطلاعات بیش از ۲۰ بانک، تیتر یک رسانه‌ها شد. در غیاب اطلاعات موثق، می‌توان تخمین زد ده‌ها مرکز داده کم‌ظرفیت در زمین شرکت‌های خصوصی، خصولتی و بانک‌ها وجود دارد که برخی از آنها اصلاً استفاده نمی‌شوند. همچنین برخی از بانک‌ها که زیرمجموعه‌هایی مانند شرکت پرداخت الکترونیکی، بیمه و… دارند نیز برای هر کدام از بخش‌های خود یک دیتاسنتر راه انداخته‌اند.

کوچک بودن دیتاسنترها هم اتلاف منابع در سمت سازمان‌هاست و هم افزایش هزینه‌های عمومی در زمینه برق و تجهیزات و… اما مثل پدربزرگ‌ها که دوست داشتند سند خانه‌شان زیر سرشان باشد یا مادربزرگ‌ها که ترجیح می‌دادند پس‌اندازشان در بالش زیر سرشان باشد، مدیران ایرانی هم ترجیح می‌دهند اطلاعات‌شان دو طبقه پایین‌تر از دفتر کارشان نگهداری شود.

استان‌های صفر

تجمع شرکت‌ها و بنگاه‌های تجاری در پایتخت سبب شده است همین دیتاسنترهای پراکنده و کم‌ظرفیت یا مراکز داده متوسط عمومی نیز در شهر تهران و اطراف آن متمرکز شوند. در بزرگ‌ترین استان‌های کشور که از نظر اقتصادی وزنه‌ای محسوب می‌شوند، نمی‌توان اثری از دیتاسنترهای عمومی دید و اگر مراکز داده شرکت زیرساخت نبود، اطلاعات آن استان‌ها در تهران میزبانی می‌شد. این در حالی است که تهران هم از نظر احتمال زلزله، ریسک بالایی دارد و هم قیمت زمین در آن بسیار بالاست. با وجود این مشکلات، زمانی که با فعالان بخش خصوصی در استان‌های دیگر گفت‌وگو می‌کنیم، متوجه می‌شویم شرایط زیرساختی و همکاری مدیران دولتی در استان‌های حتی بزرگ کشور آنچنان بد است که تهران با همه مشکلاتش، بهشت محسوب می‌شود.

برق نیست

تامین برق و ناترازی انرژی امروزه به مشکلی سراسری تبدیل شده است تا جایی که برخی از دیتاسنترها در تفاهمی با شرکت برق، چندین ساعت در روز داوطلبانه برق خود را قطع و از ژنراتور استفاده می‌کنند. آن هم در وضعیتی که آلودگی هوای تهران، به‌ندرت از وضعیت هشدار پایین‌تر می‌آید. اما وضعیت برق و تامین دیگر زیرساخت‌های مورد نیاز در استان‌ها و شهرهای دیگر بسیار بدتر از تهران است به گونه‌ای که طرح ایجاد قطب مراکز داده در نقاط مختلف کشور، تقریباً متوقف مانده است و غیر از فرودگاه پیام، در دیگر نقاط، خبری از پیشرفت کار منتشر نمی‌شود.

اسناد بی‌پایان

در کنار اینها، اسناد بالادستی متعددی در حوزه ICT وجود دارند که بر ایجاد و توسعه مراکز داده تاکید می‌کنند. در سند طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات برای افق ۱۴۰۴ اهدافی عملیاتی برشمرده شده که یکی از آنها «ایجاد حداقل سه قطب مرکز داده در سه استان و ایجاد نقطه حضور بین‌الملل در منطقه ویژه ارتباطات و فناوری اطلاعات» است. اما بندهای این سند به‌جز آن دسته که مربوط به محدودسازی دسترسی کاربران به اینترنت و پلتفرم‌های بین‌المللی می‌شوند، تاکنون اجرایی نشده‌اند.

همچنین در کنفرانس زیرساخت اطلاعاتی کشور که اواخر مرداد ۱۴۰۲ در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات برگزار شد، چهار سند در حوزه زیرساخت اطلاعاتی رونمایی شد. عنوان این اسناد عبارت‌اند از: سند راهبردی توسعه رایانش ابری جمهوری اسلامی، سند الزامات طراحی و توسعه زیرساخت‌های شبکه ملی اطلاعات، سند الزامات طراحی و توسعه قطب مراکز داده و سند اصول حاکم بر خدمات مراکز داده و خدمات ابری. اما این اسناد به صورت عمومی منتشر نشدند و در اختیار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار دارند، بدین‌ترتیب نه از مفاد آنها اطلاعاتی در دست است و نه از میزان تحقق اهداف احتمالی.

در نهایت ماده ۱۰۷ قانون برنامه هفتم «دستگاه‌های اجرایی» را مکلف کرده است «به ‌منظور هوشمندسازی و تحقق دولت الکترونیک»، «مراکز داده اصلی و پشتیبان خود را به زیرساخت یکپارچه ابری دولت هوشمند متصل نمایند». و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز موظف شده است «تا پایان سال اول برنامه با اولویت استفاده از الگوی مشارکت عمومی- خصوصی نسبت به ایجاد، تقویت و استقرار زیرساخت یکپارچه‌ ابری دولت هوشمند اقدام نماید».

اجرای این برنامه از سال جاری آغاز شده است.

نتیجه وضعیتی که به طور خلاصه بازگو شد، تجمیع دیتاسنترهای عمومی در تهران است که همین‌ها نیز مشکل تامین برق دارند. قطب‌های مراکز داده که در دولت‌های مختلف تعریف شده‌اند یا به حالت تعلیق درآمده‌اند یا با تاخیر زیاد اجرایی می‌شوند. مراکز داده‌ای که می‌توانستند تا هزار رک توسعه یابند اکنون با کمتر از ۳۰۰ رک فعالیت می‌کنند، چون برق ندارند. قطب‌های مراکز داده در استان‌های مختلف گاهی در مرحله تامین زمین باقی مانده‌اند. مشروح این نکات در پرونده این شماره آمده است.

این مطلب در شماره ۱۲۷ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۲۷ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/j3k

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو