رئیس قوه قضائیه: فضای مجازی در هیچ کشوری به صورت آزاد و رها نیست
رئیس قوه قضائیه، کاهش محدودیتهای برخی از شبکههای اجتماعی که برای ملت و کشور شامل…
۲۹ آبان ۱۴۰۳
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۸ فروردین ۱۴۰۲
در این مطلب میخوانید
محدودیت اینترنت برای کسبوکارها یک تهدید واقعی است و مداخلاتی که روی دسترسی به اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی طی ماههای گذشته انجام شده اثرات نگرانکنندهای روی کسبوکارها داشته است.
در این میان تجارتهای خرد مانند کسبوکارهای خانگی و روستایی که به لحاظ منابع دارای وضعیت آسیبپذیرتری هستند در مقابله با این محدودیتها بیشتر آسیب میبینند. صرفنظر از اینکه این تصمیمات از سوی افرادی گرفته میشود که فاقد تجربه راهاندازی کسبوکار و دغدغههای معیشتی هستند، آنچه نگرانکننده است تکرار تصمیماتی است که پیشتر نیز روی تلگرام اثرات سو خود را نشان داده بود و اینک، کسبوکارهای کوچک اینستاگرامی باید هزینه آن را پرداخت کنند.
متأسفانه علیرغم افزایش محدودیتهای اینترنتی در ایران، نهادهای صنفی و نمایندههای بخش خصوصی نیز، ناتوان و سرخورده، فاقد توان چانهزنی در این شرایط هستند.
در این مطلب تاثیر برخی از محدودیتهای غیرقانونی، قانونی و فراقانونی اینترنت روی کسبوکارها را مرور میکنیم. برای آگاهی از ابعاد جهانی محدودیتهای اینترنت میتوانید گزارش وضعیت جهانی قطعی اینترنت در سال ۲۰۲۲ و گزارش جهانی از سانسور، فیلترینگ و شنود اینترنت را بخوانید.
محدودیتهای اینترنت باعث کاهش و قطع دسترسی کسبوکارها به مشتریان بالقوه میشود. این موضوع میتواند کاهش فروش و درآمد را به همراه داشته باشد و فرصتهای توسعه کسبوکار را از بین ببرد.
یکی از مهمترین مزیتهای اینترنت حذف محدودیتهای جغرافیایی است و با فیلترینگ، دامنه فعالیت یک کسبوکار به موقعیت فیزیکی او محدود میشود. ضمن اینکه در قرن بیستویکم برخی جنبههای کسبوکار مانند بازاریابی، پشتیبانی، ارتباط با مشتری و خدمات پس از فروش علاوه بر کسبوکارهای کوچک، در تجارتهای بزرگ نیز از طریق اینترنت و ابزارهای آن مانند شبکههای اجتماعی انجام میشود.
تصمیمات خلقالساعه برای محدودیت اینترنت نه تنها زیرساختهای ایجاد شده توسط یک کسبوکار را تغییر میدهند بلکه انطباق با شرایط جدید، هزینههای عملیاتی را به کسبوکارها تحمیل میکند. تغییر روشهای ارتباطی و آنچه در حوزه مشتریان ساخته شده نیاز به سرمایهگذاری در فناوری، زیرساختها یا فعالیتهای جدید دارد. موضوع فقط هزینه راهاندازی و اجرا نیست بلکه فرآیندهای جدید و شیوههای تازه باید از ابتدا طراحی و راهاندازی شوند. این قضیه علاوه بر اینکه سودآوری یک کسبوکار را تهدید میکند، میتواند بقای آن را هم تحت تأثیر قرار دهد.
فیلترینگ، دسترسی به تامینکنندگان، تنوع گزینهها و انتخاب قیمت مناسب را غیرممکن میکند. کسبوکارهای ایرانی تجربه محدودیت از طریق اینماد، درگاه پرداخت، روشهای انتقال وجه و مواردی از این دست را هم دارند که آن را نیز میتوان به نوعی ایجاد محدودیت اینترنت برای کسبوکارها دانست که هزینه آن را تجارتها پرداخت میکنند. به عنوان مثال در گزارشی که قبلا از سوی تریبون منتشر شد نشان میدهد بزرگترین چالش حوزه سئو فیلترینگ است.
گفته میشود کسبوکارهای موفق در ایران یا تحریمی هستند یا فیلتری. این نظریه حتی با نگاهی بدبینانه هم درست نیست هر چند که این رویهها در رشد تجارتها مؤثر بوده است.
گفته میشود کسبوکارهای موفق در ایران یا تحریمی هستند یا فیلتری. این نظریه حتی با نگاهی بدبینانه هم درست نیست هر چند که این رویهها در رشد تجارتها مؤثر بوده است. با این حال نمیتوان انکار کرد که الگوبرداری از تجارتهای موفق خارجی و ترجمه آن به مدلهای بومی با نوآوریهای ایرانی در شکلگیری انبوهی از کسبوکارهای کوچک و بزرگ تأثیر گذار بودهاست. فیلترینگ دسترسی به بسترهای زمینهساز خلاقیت و الگوبرداری را محدود میکند. علاوه بر این هزینه آزمایش و راستیآزمایی ایدههای جدید را به شدت بالا میبرد.
فیلترینگ دسترسی به مشتری را کاهش میدهد و این نبود دسترسی یا حداقل، قطع ارتباط در زمان مقتضی، منجر به از دست دادن اعتماد بین مصرفکنندگان و کسبوکارها میشود. اعتبار یک تجارت کوچک که به مرور زمان و با صرف هزینه ایجاد میشود به راحتی آسیب میبیند.
بحران اعتماد عموماً با نگاه کوتهاندیشانه نادیده گرفته میشود اما این نکته کوچک، همان مانع بزرگی است که تاکنون علیرغم ماه عسلی که برای شبکههای اجتماعی داخلی تدارک دیده شده، جلوی توسعه پلتفرمهای بومی را گرفته است. نمیتوان با روحیه غیرمشارکتی و یکجانبه، دسترسی به یک سری پلتفرم را محدود کرد و بدون ارزش افزوده با چهرهای منصفانه، یک سری گزینه ناخواسته تحمیلی را در اختیار کاربران قرار داد.
محدودیت و فیلترینگ میتواند فضای بیاعتمادی را در کل اکوسیستم آنلاین ایجاد کند. کاربران به دلیل نگرانی در مورد نظارت، حفظ حریم خصوصی دادهها و امنیت، نسبت به اشتراکگذاری اطلاعات شخصی، انجام معاملات آنلاین یا درگیر شدن با خدمات آنلاین احتیاط میکنند.
کاربران به دلیل نگرانی در مورد نظارت، حفظ حریم خصوصی دادهها و امنیت، نسبت به اشتراکگذاری اطلاعات شخصی، انجام معاملات آنلاین یا درگیر شدن با خدمات آنلاین احتیاط میکنند.
محدودیتهای اینترنت اعتماد بین مشاغل، شرکا و تامینکنندگان را هم مخدوش میکند. وقتی کانالهای ارتباطی محدود میشوند یا نظارت دولتی پررنگتر از گذشته است، کسبوکارها برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس یا همکاری در پروژهها دچار تردید میشوند.
بدیهی است که بحران اعتماد مواردی مانند کاهش کارایی، توقف توسعه و نوآوری را به همراه دارد.
این کاهش اعتماد فقط میان کاربران و کسبوکارها نیست. تغییر مداوم مقررات و سیاستها میتواند یک محیط تجاری نامطمئن ایجاد کند و برنامهریزی بلندمدت را برای کسبوکارها دشوار کند. این عدم اطمینان در نهایت اعتماد به محیط نظارتی را از بین میبرد و کسب و کارها را از سرمایهگذاری یا توسعه منصرف میکند.
محدودیت در اینترنت میتواند مانع از همکاری بین کسبوکارها، توزیعکنندگان و تامینکنندگان شود. کافی است آشفتگی فعلی در روشهای ارتباطی فیلترشده و فیلترنشده در انواع گزینههای داخلی و غیرداخلی را مشاهده کنید. بدیهی است که امکان ارتباط مؤثر در فقدان گزینههای اصلی مانند تلگرام، اینستاگرام و واتساپ کاهش پیدا میکند.
تحریمهای طولانی در سالهای متمادی باعث شده چشمانداز روشنی برای ارتباط با کسبوکارهای خارجی نداشته باشیم. با این حال همان معدود ارتباطات کنونی نیز تحت تأثیر این روشها است. ارتباط بصری در پلتفرمهای فیلتر شده به سختی امکانپذیر است و نمیتوان تصویر نادرستی که از ضعف یک کسبوکار ایجاد میشود را نادیده گرفت.
بهدنبال این مشکلات، چالش ارتباط با مخاطبان بینالمللی منجر به از دست رفتن فرصتها برای مشارکتهای جهانی، همکاری و دسترسی به بازارهای بینالمللی شود.
همکاری نیروی محرکه نوآوری است، زیرا کسبوکارها را قادر میسازد دیدگاهها، مهارتها و منابع مختلف را برای توسعه ایدهها و راهحلهای جدید پیدا و ترکیب کنند.
دسترسی محدود به ابزارهای مشارکتی نیز همکاری با اعضای تیم یا مشتریان را تهدید میکند بسیاری از کسب و کارها برای انجام امور روزمره خود به خدمات ابری، ابزارهای مدیریت پروژه و پلتفرمهای اشتراک فایل و امثالهم وابسته هستند. محدودیتهای اینترنتی میتوانند دسترسی به این ابزارها را مسدود یا محدود کنند. در چنین شرایطی حفظ بهرهوری و کارایی تیم دشوار خواهد بود.
همکاری نیروی محرکه نوآوری است، زیرا کسبوکارها را قادر میسازد دیدگاهها، مهارتها و منابع مختلف را برای توسعه ایدهها و راهحلهای جدید پیدا و ترکیب کنند. محدودیتهای اینترنت میتواند مانع از این فرآیند مشارکتی شود. برای ایجاد چالش برای نوآوری، شاخصهایی مانند رقابتپذیری کاهش مییابد.
مشاغل کوچکتر به طور شدیدتری تحت تأثیر محدودیتهای اینترنت قرار میگیرند، زیرا آنها معمولاً منابع کمتری برای مقابله یا سازگاری با قوانین پیچیده و ناگهانی دارند. همچنین تجارتهای خرد در رقابت با شرکتهای بزرگتر و با سابقهتر در این شرایط به آسانی حذف میشوند. موضوع تنها از بین رفتن چند شخصیت حقوقی کوچک نیست. این کسبوکارها معمولاً نوآوری بیشتری در مقایسه با سازمانها دارند و حذف آنها منجر به آسیب به جریان خلاقیت در برخی بازارها خواهد شد.
سرکوب وسوسه یک دنیای آزادتر با محدودیتهای کمتر برای کار و زندگی آسان نیست. به همین دلیل دسترسی محدود به فرصتها و منابع به آسانی منجر به فرار مغزها میشود، متخصصان با استعداد ترجیح میدهند در کشورهایی با محدودیتهای اینترنتی کمتر کار میکنند.
اینترنت فقط یک ابزار ارتباطی نیست در بسیاری از مشاغل نزدیک به نیمی از زمان روزانه افراد در فضای اینترنت سپری میشود جایی که علاوه بر کار محلی برای سرگرمی و ارتباط است.
کاهش ظرفیت نخبگان میتواند چالش کسبوکارها در جذب و حفظ استعدادهای برتر را تشدید کند و در نهایت بر توانایی آنها برای نوآوری و رشد تأثیر بگذارد. در برخی صنایع مخصوصا فناوریهای نوین، معضل فرار مغزها یک چالش کلیدی است که در آینده میتواند ضعفهای عمیق راهبردی ایجاد کند.
کافی است به روند رشد هوش مصنوعی در کشور نگاهی بیاندازید تا علیرغم معدود شرکتهای پرتلاشی که در این حوزه فعال هستند، بحران نیروی انسانی را به وضوح مشاهده کنید. نیروی متخصص ترجیح میدهد انرژی و عمر خود را به جای تکاپو برای اتصال به اینترنت روی سرمایهگذاری برای آینده صرف کند.
یکپارچگی در توسعه یافتگی و برخورداری بخشهای مختلف جامعه از فرصتهای موجود یکی از بدیهیترین اصول عدالت اجتماعی است. محدودیتهای دولت در اینترنت میتواند شکاف دیجیتالی را تشدید کند و دسترسی به منابع و فرصتهای آنلاین را برای مشاغل خصوصاً در مناطق روستایی یا محروم دشوارتر کند. این مشاغل در رقابت با فعالانی که در شهرهای بزرگ حضور دارند بهطور بالقوه دارای منابع کمتر و دایره فعالیت محدودتری هستند. در چنین شرایطی همان منابع محدود کسبوکارهای خرد خانگی و روستایی به جای اینکه به اهداف کسبوکار اختصاص پیدا کند صرف تسهیل محدودیتها میشود. محدودیتهای اینترنتی میتوانند توانایی آنها را با ممانعت از دسترسی به بازارهای بزرگتر به شدت کاهش میدهد.