فقط یک سوم مدارس ظرفیت استفاده از محتوای الکترونیکی دارند
«تنها ۳۳ درصد مدارس ایران ظرفیت استفاده از محتوای الکترونیکی برای معلمان را دارند.» این…
۳ مهر ۱۴۰۳
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
تعدیل نیروی انسانی به دلیل اتوماسیون به نظر میرسد به ایران نیز رسیده است، طبق خبری که در خبرگزاریها منتشر شده است قرارداد ۲۵۰ نفر از کسانی که در بخش فروش بلیت مترو فعالیت میکردند برای سال ۱۴۰۲ تمدید نشده است و مدیران مترو دلیل آن را کاهش فروش نقدی و استفاده بیشتر از دستگاههای خودکار فروش و شارژ بلیت مترو اعلام کردهاند. حال زمان آن رسیده که خودکارسازی مشاغل گریبان ما ایرانیان را نیز تنگتر بگیرد.
خیلی از فرایندهایی که امروز در ایران خودکارسازی میشوند، پانزده تا بیست سال از عمرشان در جهان میگذرد. حالا دیگر اتوماسیون از سادهترین و اولین گامهای تحول دیجیتالی مشاغل به شمار میآید. امروز هوش مصنوعی است که جلودار شده و کمکم جنبههای تکراری کارها را عهدهدار شده، در برخی موارد عملکرد بهتر و کمخطاتری نسبت به انسان دارد و البته در برخی موارد نیز خرابکاری میکند. اما تغییر در راه است، و پیشبینی وضعیتی که در سایه خودکارسازی مشاغل تجربه خواهیم کرد، آنقدرها سخت نیست وقتی دغدغه آینده و نیروی کار را داشته باشیم.
در این سالها اتوماسیون و حذف یا تغییر مشاغل، مناقشات بسیاری را در جایجای دنیا رقم زده است: برای نیروی کار تسویهشده و اخراجشده چه میتوان کرد؟ نیروی کار عظیمی که به واسطه اتوماسیون بیکار میشوند، چگونه میتوانند مشاغل جدیدی را عهدهدار شوند که اتفاقا رضایت بیشتری برایشان به ارمغان بیاورد؟ چگونه میتوان مانع از افزایش نرخ بیکاری و نارضایتی گروههای مختلف شد؟
از طرف دیگر آیا فناوری صرفا بهانهای شده برای تعدیل یا در واقع اخراج نیروها بدون آنکه شرکت یا کسبوکار به زحمت چندانی بیفتد، جز مواجهه با منتقدان؟
خطر از دست دادن شغل به دلیل خودکارسازی مشاغل لزوما بیخ گوش هرکسی نیست، اما روندی هم نیست که بتوان نادیدهاش گرفت. بعضی فعالیتها و شغلها قابلیت خودکار شدن بیشتری نسبت به بقیه دارند، مثلا کارهای فیزیکی قابلیت دارند اتوماتیک شوند، اما کارهایی که نیاز به مهارتهای هیجانی پیچیدهتر دارند، آنقدرها قابل خودکارسازی نیستند.
در مقابل، مهارتهای پایهای شناختی و مهارتهای فیزیکی و دستی در معرض تهدید اتوماسیون قرار دارند. مثلا با غلبه اتوماسیون در بخشهای اداری و دفتری بیمارستان، برخی از وظایف انسانی مثل ارائهصورتحساب حذف میشود.
از طرف دیگر، با خودکارسازی مشاغل، کارها و وظایفی پا به میدان میگذارند؛ مثلا ویفوروم پیشبینی میکند که تا پایان این دهه میلادی، بین سه تا شش میلیون شغل به واسطه اتوماسیون ایجاد میشود. به عبارت دیگر، فناوری فقط ماهیت خیلی از مشاغل را تغییر نمیدهد یا جایگزین نمیکند، مشاغل جدیدی نیز ایجاد میکند که برای فعالیت در آنها باید مهارتهای مناسب، شبکههایی برای دسترسی به این شغلها و همچنین پویایی داشت؛ مسالهای که برخی کشورها در دو دهه اخیر بر آن تمرکز داشتند تا راهحلهایی برای این پرسشها بیابند.
شغلها در عصر صنعت ۴.۰ با سرعت زیادی تغییر میکنند؛ اگر مشاغل فعلی سر جای خود باقی بمانند، به احتمال زیاد شیوهها و روشهای انجام کارشان تغییر میکند؛ زیرا فناوری هر روز ابزاری جدید ارائه میدهد. در چنین شغلهایی که به صورت جزیی خودکار میشوند، سبک کار تغییر میکند: مثلا معلمها قرنها در کلاس درس حاضر شدهاند و درس دادهاند، ابزارهای کارشان همیشه کتاب و دفتر و گچ بوده یا نهایتا ماژیک و وایتبورد. حالا اما رایانهها، موبایلها و در واقع استفاده از پلتفرمها و ابزارهای مختلف جای مهمی را در فرایند تدریس برای خود باز کردهاند.
مهارتآموزی، لزوما قرار نیست بر دوش شهروندان باشد. گذار موفق در چنین بازار پرتلاطمی نیاز به برنامهریزی ارگانهای مختلف دارد؛ دولت، بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد که حضورشان در سالهای اخیر در ایران کمرنگ شده، از بازیگران مهم در چنین وضعیتی هستند.
سازمانها و سندیکاها باید بتوانند مشاوره شغلی برای نیروهای خود ارائه دهند، این امکان را فراهم آورند که افراد به آموزشهای بالقوه مهارتهای جدید دسترسی داشته باشند تا بتوانند مهارتشان را ارتقا دهند و دانش لازم برای کار با سیستمهای اتوماتیک را فرا گیرند. همچنین ممکن است برای گذار به بخشهای جدید نیاز به حمایتهای مالی مثل بیمه یا پرداخت کمکهزینه برای تحصیل یا ارتقای مهارتها مطرح شود.
در بحبوحه استفاده از فناوریهای جدید و حرفها و حدیثها پیش میآید که تعدیل نیروها و اخراجها لزوما به دلیل غلبه فناوریهای جدید نباشد: فناوری بهانهای میشود تا بتوان برخی را تسویه کرد. پروژههای پیمانکاری از جمله جاهایی است که کم از این اتفاقها نمیافتد؛ پیمانکار قراردادی یک یا چند ساله دارد، و با تغییرش به واسطه اتمام قرارداد، عدهای در واقع اخراج میشوند.
حالا با توجه به نبود آمار رسمی، معلوم نیست واقعا فناوری اتوماسیون چه سهمی در اخراج نیروی کار مترو داشته یا صرفا بهانهای دمدستی و راحت به نظر رسیده.