توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
به پشت سرم که نگاه میکنم کارناوالهای انتخاباتی سراسر میدان ولیعصر را در بر گرفتهاند. دو کامیون با بلندگو و عروسکهای رقصان و خندانی که با لباسهای محلی پرچمهایی را تکان میدهند و جمعیتی که خسته از یک روز خاکستری دیگر، گرسنهی چند دقیقه سرگرمی مجاز، دور این کانونهای تند رنگ و صدا جمع شدهاند. برایم تکراری است. تقریباً هر وقت به پشت سر نگاه میکنم صحنه تکراری است. فراتر از حیات اجتماعی این تکرار فرساینده شعارها و سکوتها در زندگی حرفهای هر یک از ما هم کم نیست.
مبارزه با فساد هم یکی از پررنگترین شعارهای انتخاباتی در طول دوره مبارزه انتخاباتی هفت کاندیدای باقیمانده این دوره بود. شعاری که بدون اشاره به برنامهای برای اجرایی شدن فقط دهان به دهان از سوی کاندیداهای مختلف بیان میشد و بیشتر ابزاری برای حمله به دولت مستقر یا سایر کاندیداها بود. فراتر از بازی سیاست یکی از راههای- و شاید تنها راهکار- مبارزه با فساد پیادهسازی دولت الکترونیکی و ایجاد شفافیت به لطف آن در بخشهای مختلف است.
وقتی صحبت از مبارزه با فساد اداری به میان میآید با چنان پدیده فراگیر و پویایی طرف هستیم که اگر واقعاً میلی به انجام آن باشد، باید دیدگاهی نظاممند برای آن داشت و رویکرد سیستماتیک اقتضا میکند راهکارهای اجرایی آن نیز روی میز قرار گیرد. در غیر این صورت چنین حرفهایی یا در حد شعار باقی میماند یا بیشتر رنگ تهدید و بگیروببند به خود میگیرد و در تمامی شرایط میتوان نسبت به برخورد با فساد به دیده شک و تردید نگریست.
دولت الکترونیکی قرار بود با تغییرات فرایندی و تغییر نگرش به نوع سرویسدهی و مالکیت سرویسها مانع بروز فساد در بخشهای مختلف شود. این نگاه هرچند طی سالهای گذشته بارها از زبان مسئولان و سیاستمداران شنیده شده و تمامی آنان از دولت الکترونیکی به عنوان ابزار و نماد مبارزه با فساد حمایت کردهاند اما به دلایل مختلف که شاید یکی از آنها چسبندگی به فرایندهای کاری یا فساد پنهان ریشهدوانده در بخشهای مختلف باشد پیادهسازی دقیق آن ممکن نشده.
همهگیری و الزام به ارائه خدمات الکترونیکی در نهایت بخشهای مختلف را وا داشت تا از چسبندگی تاریخی خود بگذرند و با آزادسازی بخشهایی از سرویسهایشان مقدمات ارائه بخشی از خدمات به صورت الکترونیکی را فراهم کنند، اما هنوز مقاومتهایی در برابر گسترش سرویسهایی که دیگر هیچکس به صورت علنی با آن مخالفت نمیکند وجود دارد.
تجربه دو دهه نوشتن درباره خدمات و دولت الکترونیکی در رسانهها این حقیقت تردیدناپذیر را به من و هر فعال دیگر این بازار و صنعت نشان داده است. تظاهر و حتی تمایل به شفافیت برای موفقیت در سلامت دیوانسالاری کافی نیست و توسل به ابزار و ساختار مناسب که تجلی آن در خدمات الکترونیکی است شاید تنها فرصت برای رهایی از ساختاری رو به اضمحلال باشد.
بلوار را که به سمت خانه قدم میزنم از پشت سرم صدای آهنگها و شعارها دورتر و دورتر میشود. از کمی دورتر فقط چند آدمک در حال پایکوبی دیده میشود و بس.