صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
ناکامی تاریخی صنعت سلامت ایران در پوستاندازی به کسبوکارهای نو یا آنچه در اصطلاح استارتآپهای سلامت خوانده میشوند بیشتر از آنکه ناشی از سختگیری وزارت بهداشت در حکم رگولاتور مسلط این فضا یا حتی خود کسبوکارها به جرم نداشتن نوآوری و جسارت باشد، ناشی از فقدان سه عامل حیاتی است.
درگیری با رگولاتور برای استارتآپهایی که واقعاً قصد واژگونسازی مدل تثبیتشده فعلی را داشته باشند و بخواهند ارزشی حقیقی خلق کنند کموبیش اجتنابناپذیر است. بالاخره پس از آنچه دیجیکالا در عرصه خردهفروشی آنلاین انجام داده و اسنپ در زمینه حمل و نقل و سفارش غذا پیاده کرده یا تاثیر آپارات و فیلیمو بر سرگرمی خانگی حالا دور از ذهن نیست که مطب و درمانگاه و به ویژه داروخانهدار هم حدسهایی بزنند. بلایی که سر آژانس و پاساژدار و سینمادار و دیگران آمده دیر یا زود سر آنها هم خواهد آمد و امروز فقط به ضرب قدرت سنتی و پنهان شدن پشت قانون میتوان چند صباحی از آن گریخت. پس چه چیز این حوزه را از توسعه سریع آن هم در دوره شیوع کرونا دور داشته است؟
یک بازیگر جدی خارجی: تجربه بینالمللی از سوی سرمایهگذاران خارجی و صبر و منابع آنها برای شکل دادن به کسب و کارشان در ایران حقیقتی است که بر هیچ ناظر بیطرفی پوشیده نیست. نقش سرآوا و راکت اینترنت در شکلدهی به همین چند خط تثبیتشده استارتآپی هرچند بیانتقاد نیست ولی سبب شده است که بازیگران این عرصه پوست بیندازند و قدرتمندتر و جسورتر شوند. اگرچه چند شرکت بزرگ بهداشتی و داروسازی تاکنون به این عرصه در ایران علاقه نشان دادهاند ولی خبری از حضور جدی این بازیگران برای متعادلتر شدن بازی قدرت در این عرصه نیست.
یک وزیر که دکتر نباشد: بسیار گفته شده، شنیده شده و تاکید شده است که سپردن عنان صنعت و بازار بهداشت و درمان کشور به کسانی که لزوماً پزشک باشند دید درستی نیست. این دید نه تنها خود هرم تصمیمگیری را در شرایط فعلی بازار ذینفع میکند بلکه ناگزیر وزیر و کادر مدیریت اطرافش را وا میدارد تا به جای دغدغه بازار و شهروندان، سودای محافظت از منافع صنفی و تجاری خود را داشته باشند و این در جایجای تصمیمات کند، پراکنده و سپردن کار به متولیان به وضوح نمود مییابد. نه تشکلها، نه وزارت ارتباطات و نه حتی دفتر توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صمت نتوانستهاند این انحصار قدرت را تعدیل کنند.
یک جان ارزشمند: حقیقت تلخ پشت این تاخیر و تعلیل در زمینه استارتآپهای سلامت کم نیست. فناوری لاجرم با خود شفافیت، تغییر چارچوبهای رایج و تعاملی شدن ارتباط با کاربران را به ارمغان میآورد و حقیقتاً کارنامه وزارت بهداشت از ابتدای همهگیری کرونا تاکنون هر روزه ثابت کرده که از آمار مرگومیر روزانه گرفته تا توزیع واکسن خبری از شفافیت و تمایل به تکثرگرایی و پاسخگویی نیست. افکار عمومی به ندرت اعداد و سیاستهای وزارت بهداشت را باور میکند و پیامکهای طنزآمیز وزیر بهداشت به مردم با خیال شکست کرونا یا اعلام قرنطینههای عجیب با سیاست و منطق متضاد هم نشان داده حتی در زمینه اطلاعرسانی دیجیتالی وزارت بهداشت حرفی برای گفتن ندارد.
آمار مراکز واکسن را پیکهای موتوری بلد یا کاربران نشان منتشر میکنند و تنها تریبون آنها در شبکههای اجتماعی یک سخنگوی سابق با ادبیات پرخاشجو است. گره کور استارتآپهای سلامت وقتی در ایران باز خواهد شد که به حکم اخلاق یا دستکم تجارت واقعاً سلامت تکتک شهروندان حائز اهمیت باشد.