سه راهکار نجات اقتصاد دیجیتال از نگاه مدیرعامل ارتباط فردا؛ امنیت، سرمایه انسانی و نقدینگی
پایداری سیستمهای بانکی و کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال، حمایت از نیروهای انسانی و مدیریت نقدینگی و…
۸ مرداد ۱۴۰۴
۸ مرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
۲۲ مرداد ۱۴۰۲ مدیرمسئول کیهان در یادداشتی از لزوم «سلب صلاحیت» برخی مدیران پلتفرمها سخن گفت و دو سال بعد بنیانگذار و رئیس هیات مدیره «دیوار» اعلام کرد شرط پذیرش این شرکت در بازار سرمایه، «عدم حضور» او عنوان شده است. البته در این دو سال، تغییر سهامداریهای دیگری نیز رخ داده است که نشان میدهد درخواست کیهان، در حال اجابت است.
به گزارش پیوست، توییت حسام آرمندهی، رئیس هیات مدیره و بنیانگذار «دیوار» درباره شرط پذیرش این پلتفرم در بازار سرمایه، با واکنش فعالان بخش خصوصی روبهرو شد و البته تا این لحظه هیچکدام از مقامات ارشد و میانی دولت در این رابطه سخنی نگفتهاند. انتشار این خبر گرچه برای فضای رسانهای ایران تازگی داشت؛ اما چنین روندی پیشتر برای یکی دیگر از سهامداران سرشناس شرکتهای استارتآپی رخ داده بود و تنها به صورت عمومی اعلام نشده و در جلسات خصوصی دهان به دهان شده بود.
سرآوا و مدیر سرشناس آن (سعید رحمانی) از سالها پیش، خط قرمز نهادهای امنیتی بودند و بارها گفته شده بود تا زمانی که آنها در لایه سهامداری استارتآپی باشند، امکان تبدیل شدن به سهامی عام وجود ندارد و حتی برخی همکاریهای دیگر نیز معلق خواهد شد. اکنون دامنه این محدودیت، گسترش یافته و بنیانگذار و مالک اصلی پلتفرم نیز رسیده است.
محدود شدن فضای کسبوکار و احساس خطر برخی مالکان کسبوکارها نسبت به از دست رفتن دارایی خود، آنها را به سمت سهامی عام شدن ترغیب کرد. تصور میشد اگر مردم عادی سهامدار استارتآپها شوند، دیگر نمیتوان به سادگی در کار آنها دخالت کرد یا مدیرانشان را تغییر داد؛ اما این تصور، باطل بود.
در میانه دهه ۹۰ و زمانی که نسل اول استارتآپهای ایرانی کمکم در حال شکلگیری بودند، دو سرمایهگذار اصلی در بازار میدانداری میکردند؛ گروه اینترنت ایرانیان (IIG) و سرآوا. گروه اینترنت ایرانیان در سالها بعد طی فرآیندی، بخشی از سهام خود را به MTN آفریقایی واگذار کرد. شریک آفریقایی ایرانسل که برای خروج سود خود از ایران دچار مشکل شده بود و سرمایهگذاری در استارتآپ موفقی به نام «اسنپ» مسکنی برای کاهش ارزش سرمایهاش بود. اما سرآوا پارس و مدیران ارشدش در منازعات سیاسی دچار مشکل شدند. دیجیکالا و کافهبازار مهمترین استارتآپهایی بودند که با سرمایه سرآوا اوج گرفتند و البته تا همین امروز بابت همان سرمایه، هزینههای بسیار دادهاند؛ حتی زمانی که خواستند وارد بازار سرمایه شوند.
دی ماه ۱۴۰۱ مدیرعامل ایرانسل به عنوان سهامدار اصلی اسنپ گفت که به این تاکسی اینترنتی تکلیف شده است وارد بازار سرمایه شود؛ اما در سالهای آینده چنین اتفاقی رخ نداد و به نظر میرسد اسنپ و سهامدارانش فعلاً ترجیح میدهند وارد پروسه سخت، طولانی و غیرشفاف سهامی عام شدن، نشوند. البته فعالیت زیر سایه امن ایرانسل و سهامداران اپراتور دوم در اتخاذ این تصمیم، بیتاثیر نیست.
در سمت دیگر ماجرا، استارتآپهای گروه سرآوا، سالهای سختی را پشت سر گذاشتهاند. سختیهایی که حتی پس از خروج سعید رحمانی از کشور و کمفروغ شدن چراغ سرآوا نیز ادامه یافته است و ماجرا نه به خروج این شرکت از لایه سهامداری استارتآپها که ورود برخی از خودیها کشیده شد.
تپسی به عنوان اولین استارتآپی که موفق شد با پشت سرگذاشتن راهی دشوار وارد بازار سرمایه شود، اولین جایی بود که تغییرات در لایه سهامداری را نشان داد. این تاکسی اینترنتی، پذیرش قطعی ورود به بازار سرمایه را در دی ماه ۱۳۹۹ دریافت کرد؛ اما روند عرضه عمومی سهامش تا خرداد ۱۴۰۱ به طول انجامید. فرآیند عرضه عمومی سهام تپسی در ظاهر، رسیدن به آییننامهای ۱۷ بندی بود؛ اما در باطن، ستاد اجرایی فرمان امام ۱۷ درصد سهام آن را خریداری کرد.
هرچند مدیران تپسی ارتباط میان سهامی عام شدن و سهامداری ستاد اجرایی را تایید نکردند؛ اما وقتی این روند برای دیگر شرکتها نیز تکرار شد، جایی برای تکذیب باقی نماند.
مدتی بعد از عرضه عمومی سهام، گروه گلرنگ حدود ۷۰ درصد سهام تپسی را خرید و میلاد منشیپور به عنوان همبنیانگذار و مدیرعامل از این شرکت خارج شد. و هماکنون او در یکی از کشورهای همسایه، استارتآپی جدید تاسیس کرده است.
روزگار برای دیگر همقطاران منشیپور، سختتر از او بود.
در پاییز ۱۴۰۱ حمید محمدی مدیرعامل دیجیکالا، ساختار سهامداری و مالکیت گروه تجارت الکترونیک دیجیکالا را در توییتر خود منتشر کرد که عبارت بود از: ۳۳.۱۲ درصد همبنیانگذاران (حمید و سعید محمدی)، ۳۲.۶۷ درصد صندوق سرمایهگذاری اروپایی (IIIC)، ۲۵.۶۴ درصد به شرکت سرآوا پارس، ۴.۴۶ درصد سهام تشویقی مدیران و کارکنان کلیدی و ۴.۱۱ درصد سایر شرکتهای سهامدار (شرکتهای لیلیان مد تجارت، بازار آتی آرا، پامگرانات اینوستمنت ای-بی، کیا آسا تجارت توس و پارس گستر دینا).
زمستان همان سال برخی سایتهای اینترنتی عکسهای منتشر شده در صفحات شخصی کارکنان دیجیکالا را با اتهام ترویج بیحجابی بازنشر کردند. تیر ماه سال بعد، برخی خبرگزاریها نیز به جمع سایتهای منتشر کننده عکسها پیوستند و سرانجام در اول مرداد ماه، دیجیکالا برای چند روز پلمب شد.
چند روز بعد انتشار عکسی از کارکنان پلتفرم طاقچه بر آتش حاشیهها افزود تا در نهایت، روزنامه کیهان به میدان آمد و خط اصلی را نشان داد.
۲۲ مرداد روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم حسین شریعتمداری مدیرمسئول این روزنامه با عنوان «سکوهای مجازی یا دولت موازی؟!» نوشت: «نیم نگاهی به عملکرد شاخصترین نمونههای سکوهای مجازی که پُر مراجعهترینها نیز هستند، بیندازید! چه میبینید؟! قانونگریزی، تخلفات پیدرپی، همراهی با دشمنان مردم این مرز و بوم، کوککردن ساز بیگانگان علیه وطن خویش… اگر وجود پلتفرمهای خدمترسان ضروری است، که هست، چرا از سکوهای قانونگریز سلب صلاحیت نمیشود و مدیریت آنها به افراد صاحب صلاحیت و تحت نظارت مستقیم مراکز ذیربط واگذار نمیشود؟! مگر امکانات و ظرفیتهای مورد استفاده آنها متعلق به نظام نیست؟! بنابراین چرا مالکیت و مدیریت آنها در اختیار نظام نباشد؟! میفرمایند به نیروی کارآزموده نیاز است. بسمالله! مگر مدیران کنونی این پلتفرمها شقالقمر میکنند؟! توان و هوشمندی نیروهای متعهد و پا به رکاب ایران اسلامی را دستکم نگیرید. و بالاخره گفتنی است که خوشبختانه زمزمههایی برای تحقق این خواسته در میان مسئولان شنیده میشود.»
گرچه در روزهای بعد تریبونهای رسمی، «سلب صلاحیت» مدیران استارتآپها را تکذیب کردند؛ اما مرداد دو سال بعد مشخص شد «زمزمههایی» که به گوش کیهان رسیده بود، حقیقت داشتند.
بهمن ۱۴۰۲ در حالی که شایعه خرید سهام دیجیکالا از سوی همراه اول در اکوسیستم پیچیده بود، مدیرعامل بزرگترین فروشگاه اینترنتی کشور به خاطر تصویر چاپ شده روی یک لیوان، بازداشت شد. مسعود طباطبایی مدیرعامل دیجیکالا چند ساعت بیشتر در بازداشت نماند و خبر معامله با همراه اول نیز تکذیب شد؛ اما مرداد ۱۴۰۳ همراه اول در سایت کدال، خرید ۴۰ درصد از سهام دیجیکالا را افشا کرد. در حقیقت، همراه اول سهام «سرمایهگذاری سرآوا پارس» را خرید و سرآوا از ترکیب سهامداری دیجیکالا خارج شد. پنج ماه بعد شرکت بورس تهران اعلام کرد هیات پذیرش اوراق بهادار با پذیرش دیجیکالا در بورس موافقت کرده است. هرچند هنوز سهام این شرکت به صورت عمومی عرضه نشده است.
همان روزها که دیجیکالا توانست موافقت هیات پذیرش بورس را دریافت کند، اعلام شد با خروج سرآوا از جمع سهامداران هلدینگ هزاردستان، کافه بازار نیز مجوز پذیرش در فرابورس را دریافت کرده است. این پایان ۴ سال تلاش برای IPO شدن بود که فقط پس از خرید ۱۲.۰۹ سهام سرآوا ممکن شد. اما مشکل این بود که سهام سرآوا را دیگر مالکان هلدینگ هزاردستان خریده بودند و بدین ترتیب ترکیب مورد نظر برای ورود به بورس ایجاد نشده بود.
اوایل بهمن ۱۴۰۳ هزاردستان اعلام کرد کل سهام کافهبازار را به تپسل فروخته است و از آن پس دیگر خبری درباره بورسی شدن این شرکت منتشر نشد؛ اما «دیوار» دیگر شرکت زیرمجموعه هزاردستان به تلاشهای خود برای عرضه عمومی سهام ادامه داد. تلاشهایی که اکنون مشخص شده است علیرغم نظر حسام آرمندهی بنیانگذار و رئیس هیات مدیره این شرکت انجام میشد.
دهه آخر اسفندماه ۱۴۰۳ قرار بود جلسه هیات پذیرش دیوار در بورس برگزار شود؛ اما شب قبل از جلسه، لغو شد. این خبر را اشکان آرمندهی، مدیرعامل دیوار اعلام کرد. آرمندهی در این باره با صدور اطلاعیهای گفت: «بنا بر اعلام مسئولان شرکت بورس این تصمیم به این دلیل گرفته شد که اطلاعات سپاه برای صدور تاییدیههای لازم پاسخ شفافی نداد.»
این موضوع حداقل در رسانه مسکوت ماند تا اینکه ۵ مرداد حسام آرمندهی در اکانت شخصی خود در ایکس اعلام کرد شرط موافقت با ورود دیوار به بازار سرمایه، خروج او از ترکیب سهامداری عنوان شده و بدین ترتیب دیوار از ورود به بورس انصراف میدهد. آرمندهی در توییت دیگری نوشت: «من مدتهاست مخالف حضور دیوار در بورسم و مدیرعامل بورس هم در جریان بوده. اما بههرحال این شرکت بیش از هزار سهامدار دیگه داشته که شاید کشف قیمت و معاملات برخط سهامشون براشون مهم بوده. #بازارچه_بورس_تهران شوخی بیمزهای بیش نیست و همه اکوسیستم باید اهداف بلندپروازانهتری رو دنبال کنه.»
او همچنین تصویری از گفتوگوی مکتوبش با سعید رحمانی را منتشر کرد که رحمانی برایش نوشته است: تبریک عرض میکنم. join the club».
این آشکارترین پیامی است که تاکنون در واکنش به خرید سهام تپسی و دیجیکالا از سوی مدیران استارتآپها منتشر شده است.
آنچه از مرداد ۱۴۰۲ تا مرداد ۱۴۰۴ گذشت نشان میدهد دامنه ممنوعیتها از سعید رحمانی و شرکت سرآوا به دیگر فعالان اکوسیستم گسترش یافته است. ممنوعیتهایی که پیش از این نیز وجود داشتند؛ اما صاحبان کسبوکارها ترجیح میدادند با سکوت از کنار آنها رد شوند و سرمایه خود را نجات دهند.