میان نوشتن سرمقاله شماره قبل و این شماره، یک جنگ آمد و رفت؛ یک جنگ…
۴ مرداد ۱۴۰۴
هنوز شعلههای آتش جنگ خاموش نشده بود و عزیزان ما از زیر آوارها بیرون نیامده بودند که صدایی نامبارک از اکوسیستم ICT کشور بلند شد. صدایی که حق ویژهای برای خود طلب میکرد؛ «اینترنت اضطراری» که این روزها در میان کاربران به «اینترنت طبقاتی» شهره شده است، خواستهای بود که برخی شرکتها از دولت داشتند و متاسفانه بخشی از حاکمیت نیز با این خواسته همگام شد.
بر اساس آنچه رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور گفته است، تا امروز حداقل ۵۰۰ شرکت این صنعت خواستار دریافت «اینترنت اضطراری» شدهاند و البته آنطور که بعضی از فعالان این صنعت میگویند، رقابتی عجیب در این زمینه شکل گرفته است.
همان زمان که یکی از مدیران بخش خصوصی در گفتوگویی برای اولین بار این موضوع را عنوان کرد، واکنشهای متعددی در فضای مجازی به راه افتاد و یکی از کاربران در تمثیلی زیبا نوشت: «اینترنت اضطراری برای شرکتها شبیه این است که مردم آب شرب نداشته باشند و کسی بگوید چون کسبوکار من پرورش ماهی است پس باید به من آب بدهید.»
البته آن مدیر با دیدن انبوه واکنشهای منفی از سخن خود بازگشت؛ اما گویا بسیار کسان دیگر در خفا همچنان دنبال این حق ویژه هستند و متاسفانه برخی از نهادهای صنفی نیز تحقق چنین مطالبهای را پی میگیرند. این درست است که نهادهای صنفی باید پیگیر مطالبات کسبوکارها و کاستن از مشکلات آنها باشند، اما در عین حال باید به این نکته توجه کرد که هیچ کسبوکاری بدون مردم، مفهوم ندارد.
انتظار این بود که کسبوکارها و نهادهای صنفی از بحرانهایی که در سالهای گذشته در همین صنعت پیش آمده بود درس بگیرند و توجه کنند که اینترنت به پدیدهای بسیار حساس در میان افکار عمومی تبدیل شده است. سخن گفتن و تلاش برای دستیابی به حقی که عموم مردم از آن محروم هستند، چیزی جز شرمساری برای کل اکوسیستم به دنبال نخواهد داشت.
دریافت یک حق ویژه از سوی فعالان یک صنف، همراهی مردم را از میان میبرد و درست در هنگامهای که یک کسبوکار باید با اتکا به افکار عمومی بحرانها را پشت سر بگذارد، تنها در میانه میدان میماند و در آن زمان انواع و اقسام کمپینهای تبلیغاتی و ارائه توضیحات مکرر، چارهساز نخواهد بود.
رسم نامیمون دسترسی به اینترنت در شرایطی که عموم مردم از آن محروم شدهاند از آبان ۹۸ و تهیه لیست سفید از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بنیان گذاشته شد و شایسته است اکنون و پس از آزمودن این روش، به کناری نهاده شود و صنف ICT نشان دهد در کنار مردم است و اگر آنها از پشت سیمخاردارهای اختلال و قطعی به اینترنت آزاد مینگرند، کسبوکارها نیز دسترسی ویژهای ندارند.
همینجا لازم است یادآوری کنم که متاسفانه از میانه دهه ۹۰ افرادی به اسم خبرنگار به اینترنت بدون فیلتر دسترسی پیدا کردهاند که آن نیز بسیار زشت و ناپسند است و جا دارد وزارت ارشاد چنین حق ویژهای را حذف کند؛ چون همه برابرند و هیچکس برابرتر نیست.