توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
آغاز سال، دهه و قرن نو بهانهای شد برای یادداشت و مرور چند نکته در خصوص سرمایهگذاری خطرپذیر در دههی ۹۰. شاید دهه گذشته یکی از پرفراز و نشیبترین سالهای اقتصادی کشور در تاریخ معاصر بود ولی در عین حال شاهد راهاندازی و رشد انفجاری کسب و کارهای استارتآپی بودیم.
دهه ۱۳۹۰ خورشیدی در شرایطی آغاز شد که دلار نرخی حدود ۱۱۰۰ تومان داشت، صادرات غیرنفتی کشور در واپسین سال دهه ۸۰، ۳۲ میلیارد دلار و صادرات نفت حدود ۸۰ میلیارد دلار درآمد ارزی برای کشور به ارمغان آورده بود و تولید ناخالص داخلی با ۵/۸ (هشت و نیم) درصد رشد به رقمی نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار رسیده بود.
پس از گذشت ۱۰ سال، امروز دلار در حدود ۲۵ هزار تومان معامله میشود و صادرات غیرنفتی کشور هنوز در محدوده ۳۰ الی ۳۵ میلیارد دلار در سال است و صادرات سالانه نفت نیز با افت شدید، به گفته مسئولان، به رقم حدوداً چهار میلیارد دلار رسیده است. طی این دهه، اقتصاد ما تحت تاثیر شرایط سیاسی عمدتاً تاثیرگرفته از روابط بینالملل و سوءمدیریتهای اقتصادی، دوران متلاطم و در مقاطع زمانی محدود، ثبات نسبی را تجربه کرده است. در این شرایط پرنوسان و نامشخص، کسب و کارها مجبور به انعطافپذیری و کنار آمدن با متغیرهای اقتصادی برای بقا و تثبیت موقعیت خود شدند.
تحت این فضای ناسازگار با سرمایهگذاری خطرپذیر و راهاندازی کسب و کارهای پرریسک، کارآفرینان، سرمایهگذاران و سایر بازیگران حوزه استارتآپی فعالیت خود را با الگو گرفتن از مدلهای موفق بینالمللی و اتکا به زیرساختهای توسعهیافته مانند پرداخت الکترونیکی و گسترش نفوذ اینترنت در کشور آغاز کردند و روش جدیدی در انجام فعالیتهای تجاری کشور ارائه دادند. این دیدگاه جدید که همراه با راهحلهای نوین و نوآورانه برای چالشهای روزمره مشتریان بود، به سرعت مورد استقبال مصرفکنندگان قرار گرفت. این شرکتها توانستند طی سالهای متوالی بازار هدف خود را متحول سازند و سهم قابل توجهی از آن بگیرند. امروزه برخی از شناختهشدهترین برندهای ملی متعلق به شرکتهای استارتآپی هستند و این شرکتها نقش چشمگیری در زندگی مردم خصوصاً در شهرهای بزرگ دارند.
در این سالها سرمایهگذاران این حوزه نیز دچار چالشهای جدی بودند. افت تقریباً ۹۶ درصدی ارزش پول ملی در دهه ۹۰ و رویارویی با ریسکهای ریز و درشت سیستماتیک، سرمایهگذاران علاقهمند به حوزه استارتآپی را با چالشهای جدی در خصوص یافتن توجیه اقتصادی برای سرمایهگذاری در این فضا مواجه کرد. بسیاری از آنان فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآورده و سرمایهگذاری جدیدی انجام ندادند. اما بازار ایران، با جمعیت ۸۰ میلیونی جوان و آشنا به تکنولوژی و ظرفیتهای متعدد طبیعی و انسانی، فرصتهای جذابی را پیش روی سرمایهگذاران این حوزه قرار میداد که بهرهمندی از آن نیاز به پذیرش ریسک بالا و صبر و حوصله فراوان داشت. برخی از سرمایهگذاران که توانستند از این فرصتها استفاده کنند به موفقیتهای قابل قبولی در این زمینه رسیدند و در همین دوران پرتلاطم، بازده بالاتری نسبت به بازارهای موازی کسب کردند. این در حالی است که ارزش استارتآپهای ایرانی به دلیل ریسکهای متعدد محیطی و نوسانات بالای اقتصادی، نسبت به شرکتهای همطراز خود در سایر کشورها در سطح پایینتری قرار داشت و در صورت تسهیل شرایط سرمایهگذاری از سمت بازارهای بینالمللی، این استارتآپها ارزشی به مراتب بالاتر از ارقام کنونی میداشتند. ولی نکته حائز اهمیت این است که بازده کسبشده عموماً روی کاغذ بوده و تبدیل به جریان نقدی برای سهامداران نشد.
بر این اساس یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی سرمایهگذاران این حوزه نقدشوندگی این داراییهاست. به رغم ارزش بالای سهام استارتآپهای موفق کشور، سرمایهگذاران و کارآفرینان این حوزه موفقیت کمی در خصوص نقدشوندگی سهام و دریافت وجوه نقدی داشتهاند و معاملات صورتگرفته عموماً در مقیاس کوچک یا در چند مورد انگشتشمار با ارزشهای بالاتری اتفاق افتاده است. این مساله یکی از بنیادیترین چالشهای سرمایهگذاری خطرپذیر و یکی از مهمترین دلایل عدم تمایل حضور بیشتر سرمایهگذاران مالی در این حوزه بوده است. نبود امکان نقدشوندگی باعث کند شدن و نقص چرخه سرمایهگذاری خطرپذیر میشود که علاوه بر ایجاد موانع در روند جذب سرمایه مورد نیاز برای راهاندازی، رشد و توسعه استارتآپها، به صورت غیرمستقیم بر اشتغالزایی و فرایند دیجیتالی شدن اقتصاد، که روند طبیعی حرکت به سمت اقتصاد مدرن است، لطمه وارد میکند. راهحل این چالش، همانطور که در اقتصادهای توسعهیافته نیز تجربه شده، عرضه سهام شرکتهای استارتآپی در بازار سرمایه است که امکان خروج یا نقدشوندگی بخشی از سهام را برای کارآفرینان، مدیران کلیدی دارای سهام تشویقی و سرمایهگذاران این شرکتها فراهم میکند.
یقیناً سالهای پیش رو همانند سالهایی که پشت سر گذاشتیم سرشار از فرصتها و تهدیدهایی خواهد بود که در راه توسعه فضای استارتآپی مقابلمان قرار خواهد گرفت. تغییر رفتار بازار و تمایل مصرفکنندگان به استفاده بیشتر از خدمات آنلاین، ارائه خدمات نوین و تسهیل انجام امور روزانه، افزایش خرید و فروش کالا و خدمات روی بسترهای اینترنتی، افزایش نرخ دسترسی به اینترنت همراه و پرسرعت، توسعه زیرساختهای بانکی، حضور شرکتهای بالغ استارتآپی و کسب تجربه بومی، زمزمهها و کارهای انجامگرفته در خصوص پذیرش و عرضه سهام استارتآپها در بازار سرمایه طی سالهای گذشته همه نویدبخش ادامه روند توسعه و ارزشآفرینی حوزه استارتآپی در اقتصاد ایران عزیزمان هستند. در آن سو، ریسکهای مربوط به عدم احترام به مالکیت خصوصی و حاکمیت شرکتی، نوسانات و عدم ثبات اقتصادی، چالشهای مربوط به نیروی انسانی و مهاجرت متخصصان، محدودیتهای رگولاتوری، فیلترینگ، تحریم، سرخوردگی پس از تجربه شکست توسط کارآفرینان کمتجربه و بدتر از همه حس ناامیدی به آینده، تهدیدهای متعددی هستند که شرکتهای استارتآپی و زیستبوم کارآفرینی دیجیتالی با آنها دستوپنجه نرم کرده و خواهد کرد.
به رغم وجود تمامی مشکلات و چالشهای گوناگون، مسیر رشد و توسعه حوزه استارتآپی ایران همانند سایر کشورهای جهان ادامه خواهد داشت و ظهور تکنولوژیهای جدید و امکاناتی که فراهم میکنند تحولات نوینی ایجاد خواهند کرد. با آغاز دهه جدید و درس گرفتن از تجربههای دهه گذشته، با تلاش، پشتکار، استقامت، یادگیری مستمر، بهینهسازی شرایط کسب و کار، نوآوری و غلبه بر حس ناامیدی، میتوان در بازار بکر و سرشار از ظرفیت ایران عزیز انتظار کسب موفقیت و بازده قابل توجه در زمینه راهاندازی کسب و کارهای آنلاین و سرمایهگذاری خطرپذیر داشت. بدون شک این فعالیت منجر به ارزشآفرینی برای تمامی ذینفعان کسب و کار و جامعه خواهد شد.