skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

روزگار هجرت

آرش برهمند تحریریه

۶ اردیبهشت ۱۴۰۰

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۸۹

تاریخ به‌روزرسانی: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

هر بازاری بالاخره یک مشت ابن‌الوقت هم برای خودش دارد. کسانی که با کت و شلوار و ادعاهای ملی می‌آیند و بعد از خرج بودجه‌ها با شلوار جین فاز انتقاد برمی‌دارند و می‌روند. آنها که فروتنانه با پیراهن مردانه می‌آیند و با ردا، بار خودشان را برای آینده می‌بندند و اوج می‌گیرند. کسانی که با کراوات و ته‌لهجه فرنگی می‌آیند و با شلوار ورزشی یک‌شبه فرار می‌کنند.
از این مثال‌ها کم نیست ولی وقتی به یک دهه اخیر استارت‌آپی ایران نگاه کنید می‌بینید که لابه‌لای این تک‌شاخ‌ها و آن تک‌روها و این مشهورها و آنها مهجورها داستان کسانی هم هست که به هر ضرب و زوری شده مانده‌اند، دوام آورده‌اند، پوست ‌انداخته‌اند و باقی‌ مانده‌اند تا یا خود چیزی بسازند یا دست‌کم آجری برای ساختمان‌های باقی بازیگران شوند؛ داستان یک دهه استارت‌آپی ایران تا ۱۴۰۰ داستان همه این بادبرده‌ها و برباد‌رفته‌هاست.
پرونده پیش روی شما در اولین شماره پیوست سال جدید کوشیده است از خلال تاریخ‌ها، آدم‌ها، وقایع و گفت‌وگوها نگاهی دوباره به چهره بازاری بیندازد که هنوز در گام نخستین خود است و طی همین ۱۰ سال نیز برای همیشه چشم‌انداز اقتصاد، سیاست و اجتماع ایرانی را دگرگون کرده است. در این بازخوانی سه مسیر از اتفاقات همراه ما بوده‌اند:
مسیر سرمایه که ابتدا از چند صندوق خاموش بومی شروع شد، با ورود بازیگران کاربلد چندملیتی به اوج رسید و در برخورد با مشت محکم امنیتی سقوط کرد و جای خود را سرانجام به بازیگرانی از جنس اپراتورها و صندوق‌های حاکمیتی داد که هر دو هم با کمی اغماض در نهایت به ریشه‌های مشترکی می‌رسند.
مسیر قضایی که از انکار اولیه ابتدا به مشاجره و سرانجام به مباحثه میان کسب و کارهای جدید و بازیگران حقوقی رسید و حالا سرانجام با تغییراتی مداوم ولی اندک‌اندک در رویه قضات در حال حرکت به سمت یک ادبیات مشترک است. هرچند این حوزه نیز در کنار منفعت‌طلبی کسب و کارها و دغدغه‌های امنیتی از آفت سیاسی‌کاری مدیران هر دو سو با چاشنی هیاهوسالاری در امان نیست.
در نهایت هم در مسیر بازار، پس از دوران پرتب و تاب اولیه که نتیجه آخر هفته‌های استارت‌آپی در اقصی نقاط کشور بودند، حالا تولد گروه‌های بزرگ فناوری چهره زشت و زیبای خودش را نشان می‌دهد. جایی که انحصار در بازاری قحطی‌زده از یک طرف راه را برای ورود بازیگران جدید دشوار می‌کند ولی از سوی دیگر در غیاب صندوق‌های خطر‌پذیر خصوصی همین غول‌ها هستند که جور تولد بازیگران جدید و نوآور را در بازار به دوش می‌کشند.
بی‌شک می‌توان با همین نوشته یا کل تحلیل‌های این پرونده خواندنی موافق نبود، ولی انکارشدنی نیست که حتی در سخت‌ترین و تاریک‌‌ترین روزهای سال‌های دشوار اخیر این فرزندان بازار فناوری اطلاعات ایران بودند که در میان برچسب‌های سودجویی، سازشکاری، محافظه‌کاری، بی‌خیالی و ماجراجویی باز هم تمام فشارهای مالی، رقابتی و قضایی را تاب آوردند و مجراهایی بخشی از زیست و زیست‌بوم آنلاین را برای ساکنان این کشور باز نگاه داشتند.
این بخش واژگون‌کننده از اقتصاد ایران چنان نبرد دشواری را دوام آورده است که در پایان این نگاه تاریخی نه تنها باید برندگان و بازماندگان آن را تشویق و تحسین کرد بلکه باید با بازماندگان و حتی سودجویانش هم مهربان بود، چراکه قاضی تاریخ برای قضاوت نقش هر یک از ما در آینده این بازی هنوز بسیار جوان است. به ویژه با آنهایی که دوباره در انتظار وزش بادهای موافق پشت این درهای باز مهیای بازگشت می‌شوند. این پرونده را با ما همراه باشید.

این مطلب در شماره ۸۹ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۸۹ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/9wq
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو