توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
1 . وقتی اتحاد جماهیر شوروی مقابل چشم همگان به چندین تکه تبدیل شد، برخی آن را ناشی از تفاوتهای ساختاری جمهوریهای آن دانستند و تحلیل کردند که این جماهیر از ابتدا هم یکی نبودند؛ اما دیرزمانی نگذشت که یوگسلاوی نیز به سرنوشتی مشابه- و حتی دردناکتر- دچار شد و آنقدر تکهتکه شد که اصطلاح «بالکانیزه» را برای همیشه وارد ادبیات سیاسی جهان کرد. اینجا بود که باید جوابی دقیقتر به این پرسش داده میشد که چرا چنین ازهمگسیختگیای رخ داد؟ این موضوع را میتوان از دو زاویه تحلیل کرد.
نخست از زاویه مردم؛ واقعیت این بود که در طول سالیان، پیوندهای افقی و عمودی میان مردم این کشورها از بین رفته بود- یا شاید از ابتدا وجود نداشت- و تنها چسب قدرت آنان را در کنار یکدیگر نگه داشته بود. به مجرد آنکه این چسب از میان رفت- یا ضعیف شد- گروهها و اقوام به فکر جدایی افتادند و هر کدام به راه خود رفتند.
دوم از زاویه حکومت؛ مردم این کشورها ماندن در ذیل قدرت مرکزی را به خودی خود ارزش مهمی تلقی نمیکردند و در عین حال حکومت آنچنان ناکارآمد بود که هر طایفه احساس میکرد اگر خود زمام امورش را به دست گیرد، وضعیت بهتری خواهد داشت (اینکه بعد از استقلال واقعا وضعیت هر کشور جدید، نسبت به گذشته بهتر شد یا نه، موضوع دیگری است).
نمونه حاضر این موضوع را در عراق میتوان یافت که این روزها کردها و سنیها و شیعیان هر کدام به سمتی میروند و یکپارچگی این کشور را با خطر مواجه کردهاند.
در تحلیل این موضوع گرچه نمیتوان از عوامل خارجی تشدیدکننده اوضاع غافل شد اما قطعا عدم بلوغ سیاسیاجتماعی حکام و مردم، نقش اساسی را ایفا
میکند.
2 . اگر سازمان نظام صنفی رایانهای را مانند کشوری فرض کنیم که حدود 9 سال پیش تاسیس شده، بررسی دورههای مختلف آن نشان میدهد این نهاد مردمی با معضلی از نوع آنچه در بالا ذکر شد، روبهرو است. سه دوره مدیریت افراد مختلف بر سازمان کشوری نشان میدهد هر زمان فردی با کاریزمای قوی در رأس آن بوده، توانسته است همه اعضا و شاخههای مختلف را در کنار یکدیگر حفظ کند و هر زمان این قدرت مرکزی اندکی دچار نقصان شده- به دلایل درونی یا علل بیرونی- اعضای آن به فکر تشکیل نهادهای موازی یا ترک صنف افتادهاند. در حقیقت این چسب قدرت فردی بوده که آنها را کنار هم نگه داشته، نه ارزشمند بودن صنف یا کارآمدی آن در نظر اعضا.
3 . اگر تحلیل فوق را بپذیریم، آنگاه راهی که سازمان نظام صنفی در دوره چهارم خود باید طی کند، مشخص میشود که راهی نیست جز «کارآمدی». در کشوری که نهاد مردمی و کار صنفی به خودی خود ارزش چندانی ندارد، نهادهایی مانند سازمان نظام صنفی رایانهای باید عملکردی داشته باشند که در نظر اعضا، عضویت در آنها مقرون به صرفه باشد. افراد کاریزماتیک گرچه در میان اعضای این صنف (صنف در معنای کلی آن و نه لزوما سازمان) کم نیستند؛ اما زمانه آنها به سر آمده و لازم است یک سیستم کارآمد، اعضا را کنار یکدیگر نگه دارد. شاید روی کار آمدن دولت یازدهم و تغییر فضای کشور بتواند به گروه جدیدی که بر سر کار میآیند، در این راه یاری رساند