صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
جامعه ایرانی امروز به لحاظ خبری در فضای خاصی است. جامعهای که نه تنها یک سال کامل زیر بار اخبار مداوم تحریم و تورم کوبیده شده بلکه اخبار هراسناکی از سقوط هواپیما گرفته تا قطعی اینترنت را هم با تلفات روحی و روانی بسیار تاب آورده و از میانه سال پیش با تراژدی طنزآمیز خبرهای خوب هم دست به گریبان است. خبرهای خوبی که یک زمان ماشین خودران هستند و یک زمان پهپاد پستچی و حالا در ماههای اخیر هم که به خبر خوب هستهای و تسلیحاتی ارتقا پیدا کرده است. واکنش عمومی از جوکهای افسارگسیخته شبکههای اجتماعی تا فرو افتادن بورس و بالا رفتن قیمت ارز نشان میدهد که گوش جامعه نه تنها از این اخبار خوب پر است بلکه دیگر رویکردی بدبینانه و حتی شکاکانه به اخبار جدید دارد که به جای بوی خوشی، بوی عطری مصنوعی و ماشینی میدهند. ماجرای احراز هویت آنلاین در ایران یکی از خبرهایی است که در همین میانه گم شده است.
از یک سو ذاتاً بازار تجارت الکترونیکی ایران برای بلوغ خود نیاز به رگولاتوری شفافتر و بدون شک شناسایی کاربران دارد که بتوان از پلتفرمهایی مانند دیوار، شیپور، باما و هر بازارچه دیگری که تبلیغات، خوراک یا کالایش را خود مردم تهیه میکنند استفاده کند و آشفتگی بازار سیمکارت و موضوع ثبتنام سیمکارتها اجازه نمیدهد صرفاً یک پلتفرم بتواند بر اساس شماره موبایل کسبوکار خود را تضمین کند، و از یک طرف کاربر ایرانی عادت کرده است از هرگونه شناسایی در مجاری شخصی و تجاری خود نهایت پرهیز را کند. مشابه این دوگانگی در موضوع حساس شبکه ملی اطلاعات هم وجود داشت که از یک سو تمام تحلیلهای فنی و شبکه نشان میداد ایران ناگزیر است برای پایداری و حتی صرفهجویی گردش اطلاعات داخلیاش را هم مدیریت و سنگربندی کند و از سوی دیگر همه تحلیلگران آزاد نگران بسته شدن اینترنت و احیای مفهوم مهیب اینترنت ملی بودند.
در این میان اینکه زیرساخت احراز هویت کاربران شاهکار باشد یا امتا یا هر بازیگر دیگری تنها یک رقابت درون قدرت برای دسترسی به اطلاعات و البته احتمالاً کنترل جریان مالی قابل توجه پلتفرمهای آگهی آنلاین است؛ اما در نگاه کلانتر این اختلافات و شاید رقابت میان قوای مجریه و قضائیه نباید تاثیر سرنوشتسازی بر روند لاجرم احراز هویت کاربران بگذارد چراکه به عنوان یک مثال موازی طی یک ماه میلیونها کاربر آنلاین برای خرید و فروش در بورس احراز هویت شدند که بخش عمدهای از آنها هم به دست یک استارتآپ دانشبنیان بود. طبیعتاً همین یک نمونه نشان میدهد وقتی فرمان حاکمیت در حال چرخش به سمت موفقیت یک پلتفرم باشد و آن را به نفع مصالح کلان خود ببیند، دیگر نیازی به رقابتهای برادرانه نیست. دیر یا زود همه این بازیگران باید در بازار رو به رشد آگهیهای آنلاین سهیم شوند و اینجاست که حاکمیت فضای مجازی ما باید از خود بپرسد، چرا کاربرانی که به راحتی میلیاردها داده شخصی را طی زندگی خود به کمپانیهای جهانی میسپارند حتی برای حفظ امنیت تجاری و اقتصادیشان هم از ورود به سامانههای امنیتی احراز هویت وحشت دارند. وقتی خبرهای خوش تلخاند، امنیت هم بوی تهدید میدهد.