توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
شرایط ویژهای که شیوع ویروس کرونا بر جهان و ایران حاکم کرده است در کنار آثار مخرب خود، فرصتهایی در بخش توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه ترویج کاربری خدمات الکترونیکی فراهم کرده است که صدالبته با برنامهریزی هوشمندانه در سطح کلان و عزم ملی میتوان آن را غنیمت شمرد و با سلسله اقدامات و تصمیمگیریهای بهموقع و موثر، تنزل شاخصهای اقتصادی متاثر از این ویروس منحوس را جبران کرد.
آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ و همزمانی با قرن جدید خورشیدی، وزارت آموزش و پرورش را که در زمره دستگاههای پیشتاز بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه ماموریتی است نیز از این قضیه مستثنی نکرد و در واقع تصمیمات و اقدامات این وزارتخانه راهبردی، کشور را در آستانه تحول مهمی در این عرصه قرار داده است.
ضرورت برگزاری بخشی از کلاسهای مدارس به صورت غیرحضوری به ویژه بر بستر سامانه شاد، فارغ از نام و نوع سامانه، قطعاً درصد قابل توجهی از جمعیت کشور یعنی دانشآموزان و والدین آنها از یک طرف و معلمان و مدیران مدارس را از طرفی دیگر ملزم خواهد کرد که کاربران نسخه جدید این سامانه باشند و در نتیجه اولاً برای نخستین بار یک سامانه پیامرسان بومی با کاربران چند 10 میلیونی که حاصل تلاش متخصصان داخلی است با رفتن به زیر بار به طور جدی محک میخورد و در صورت موفقیت یک اتفاق مهم و مبارک در کشور رقم خواهد خورد. ثانیاً رویههای جدید مدیریتی و آموزشی مبتنی بر اصول مدارس هوشمند به صورت یکپارچه برای کلیه مدارس کشور قابل پیادهسازی و فرهنگسازی خواهد بود. ثالثاً فرهنگ استفاده از خدمات بومی از همان ابتدا در بین دانشآموزان برای سنین بالاتر به یک عادت بدل خواهد شد.
با توجه به گستردگی و پراکندگی مدارس شهری و روستایی و جمعیت بیشمار دانشآموزی در کشور پهناور ایران، اساساً در گذشته اجرای برنامههای نظیر هوشمندسازی مدارس با چالشها و محدودیتهایی روبهرو بوده که برخی از آنها عبارتاند از: کمبود اعتبارات برای تجهیز، نوسازی و بهرهبرداری زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری وزارت و مدارس سراسر کشور به طور برابر، طول عمر نسبتاً کوتاه تجهیزات فناورانه، سرعت پیشرفت فناوری و تغییر نیاز مدارس، یکسان نبودن سطح سواد استفاده از فناوری اطلاعات در بین دانشآموزان و معلمان مدارس کشور، ارائه تعاریف متفاوت از مدارس هوشمند در ادوار مختلف و تشکیلات نامتناسب با نیاز روز.
البته تجربه همکاری وزارت ICT با وزارت آموزش و پرورش در دو دهه گذشته، به غیر از اتصال مدارس که امری سراسری در کشور بوده است، در زمینه تجهیز کلاسها و آزمایشگاههای منتخب با امکانات رایانهای و جانبی، تولید محتواهای الکترونیکی درسی و کمکدرسی، نرمافزارهای سازمانی و ساخت مرکز داده، با توجه به مطلب فوق عمدتاً تنها با هدف حمایت و الگوسازی بخشی از این نیازها بوده است و همانطورکه اشاره شد، تامین اعتبارات چنین طرحهایی لازم است در سطح ملی به میزان قابل قبولی انجام پذیرد.
حال با توجه به محدودیتها و تجارب فوق و همچنین فرصتهای پیش رو، ضروری به نظر میرسد در یک عزم ملی تمام ظرفیتها اعم از دولتی و غیردولتی برای سرمایههای انسانی و آیندهساز کشور و برقراری عدالت آموزشی بسیج شوند. در کنار اهتمام وزارت ICT در فراهم کردن امکان دسترسی سراسری برای دانشآموزان و مدارس کشور به شبکه ملی اطلاعات و همچنین اقدامات سازمان صداوسیما برای تکمیل و جبران خدمات آموزش غیرحضوری به ۳۰ درصد از دانشآموزانی که امکان بهرهبرداری آموزش مجازی را ندارند، در پایان میتوان به پیشنهاد اقدامات زیر با مشارکت وزارت ICT، صمت، اقتصاد و سایر دستگاههای مرتبط با آموزش و پرورش اشاره کرد:
حمایت از صنایع داخلی تولید انبوه گوشی و تبلت ارزان دانشآموزی
استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی در قالب اپراتورهای خدمات آموزشی الکترونیکی
توسعه ایده سیمکارت دانشآموزی برای مدیریت دسترسی به محتوای مناسب.