skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

میراثی غمگین برای مدرسه‌ای ناشاد

آرش برهمند تحریریه

۳۱ شهریور ۱۳۹۹

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۸۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۱ مهر ۱۳۹۹

یک نظر نه‌چندان محبوب ولی اندکی منصفانه‌تر درباره آنچه از ابتدای امسال زیر پوست آموزش الکترونیکی ایران می‌گذرد این است که نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن شبکه دانش‌آموزی شاد انداخت.
فارغ از آنکه امروز آموزش الکترونیکی مدارس تبدیل به مصاف نسل جدید مدیران ارتباطاتی کشور شده تا هم حساب‌هایشان را در دعواهای اپراتوری با هم تسویه کنند و هم نشان دهند که چه کسی دست بالاتر را در آینده مخابراتی و اطلاعاتی یا حتی سیاسی کشور دارد، باز مشکل آموزش الکترونیکی مدارس فراتر از زیرساخت و نرم‌افزار و وزارت ارتباطات و همراه اول و روبیکا بر سر جای خود باقی است: عناوین درسی ضعیف، معلمان بی‌انگیزه و دانش‌آموزانی بحران‌زده را نمی‌توان به مدد یک اپلیکیشن و سیم‌کارت ویژه دانش‌آموزی و چند گیگابایت رایگان از شبکه ملی اطلاعات درسخوان کرد.
بخش متمول جامعه ابزارها و امکانات متنوعی برای آموزش خصوصی، از راه‌دور و در خانه دارد و موج‌های دگرگونی آموزش و مهارت‌آموزی به سرعت به این بخش‌های کشور رسیده و در اختیار داشتن پول و ابزارهای گران‌قیمت به آنها این امکان را داده است که دیگر جز رعایت ظاهر انگیزه‌ای برای بازگرداندن کودکان به مدرسه‌های واقعی یا مجازی نداشته باشند.
بخش فقیرتر جامعه هم که مثل همیشه در خم همان کوچه اول است؛ دسترسی به ابزارهای فناوری با قیمتی اقتصادی غیرممکن شده. خود خانواده‌ها سواد دیجیتالی کافی برای راهبری آموزشی کودکان ندارند. فناوری که هیچ، حتی خود آموزش هم دیگر در سبد خانوار سهم بزرگی ندارد و حتی اگر نخواهیم بدبین باشیم، نمی‌شود انکار کرد که در جامعه ما ارزش اقتصادی و فرهنگی درس ‌خواندن در برابر تلاش برای بقای خانواده‌های آسیب‌پذیر رنگ می‌بازد.
در این میان قشر بسیار کمرنگ و رو به انقراض متوسط شهری ناگزیر است مثل همیشه کمربندهایش را محکم‌تر ببند و همان راهکاری را در برابر گزینه الکترونیکی آموزش رسمی کشور پیشه کند که تقریباً همه این سال‌ها ناچار شده در برابر همه کاستی‌های دولتی و اجرایی پیاده کند؛ یعنی دورویی. همان‌طور که پیش از این ناچار بوده جسم کودکان را به کلاس‌های درسی بفرستد تا آموزش اجباری را رعایت کند ولی بیرون مدرسه به ضرب خود والدین، معلم خصوصی، پیگیری و کلاس‌های فوق‌العاده آنها را درسخوان کند، حالا هم باید همان گزینه‌‌های مسکوت را با اینترنت بین‌المللی، منابع درسی غیررسمی و معلم‌های مجازی پی بگیرد. این وسط به زنجیره ریا فقط یک اپلیکیشن جدید و چند ابزار با قیمتی کمرشکن اضافه شده. دست‌کم شاید کمی مراقبت از امنیت و سلامت فیزیکی بچه‌ها در حصار امن خانه راحت‌تر شده باشد که باید آن را هم در نهایت با خطرات آنلاین بودن در سنین پایین، تعدیل کرد.
مانند همیشه آنها که بینش و روش بهتری در اختیار دارند از کرونا هم فرصتی برای بهره‌وری از سطح بالاتر آموزش با کلاس جهانی و منعطف برای خود می‌سازند و آنها که سقف مدرسه روی سرشان خراب می‌شود، بخاری مدرسه چهره‌هایشان را از جهان پاک می‌کند و از تعرض معلم و ناظم جان سالم به در نمی‌برند به قعر شکاف دیجیتالی فرو می‌افتند.
همان‌گونه که افزایش قیمت خانه و خودرو تقصیر سایت‌های آگهی نبود، همان‌طور که ترافیک شهری تقصیر تاکسی‌های آنلاین نیست، با همان دیدی که تورم افسارگسیخته تقصیر فروشگاه‌های آنلاین به شمار نمی‌آید، این میراث غمگین آموزشی کشور هم نمی‌تواند و نباید گناه یک پیام‌رسان و شبکه باشد.

این مطلب در شماره ۸۳ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۸۳ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/8ni
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو