توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
موضوع استفاده سیستم آموزشی کشور از اپلیکیشن شاد و در کل، آموزش مجازی در این روزها بارها محل بحث بوده و احتمالاً در آینده نیز این بحثها ادامه خواهد یافت. در این میان، مسالهای که مغفول مانده و کمتر دربارهاش سخنی به میان میآید تامین هزینههای این سیستم است.
از نگاه مردم عادی، دولت موظف است هزینهها را بر عهده گیرد؛ اما توجه نمیشود که خزانه دولت چشمهای نیست که از زیر زمین بجوشد. نه در ایران و نه در هیچ جای دیگر دنیا دولت پولی ندارد و هرچه دارد از بودجه عمومی است. بودجه عمومی یعنی پولی که به همه مردم یک کشور تعلق دارد و بدین ترتیب وقتی میگوییم دولت پول فلان کار را تامین کند، یعنی میگوییم دولت از جیب تکتک ما هزینه کند.
در مورد اخیر، هزینه دسترسی دانشآموزان و معلمان به اپلیکیشن شاد موضوعی بود که از ماهها پیش نگرانیهایی را در میان افراد مختلف به وجود آورده بود و در نهایت اعلام شد استفاده از شاد رایگان است. اما واقعیتی که عموم مردم در نظر نمیگیرند این است که دولت نمیتواند به اپراتورهای غیردولتی دستور دهد خدمات خود را رایگان در اختیار شهروندان قرار دهند. رایگان شدن شاد برای مردم، یعنی دولت باید پول آن را به اپراتورها بپردازد. محل این تامین هزینه کجاست؟ شاید از بودجه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات یا منابع دیگری که به هر صورت تاکنون نهایی نشده است که این یعنی همه مردم ایران هزینه استفاده از شاد را میپردازند؛ چه دانشآموز و معلم باشند و چه نباشند.
این موضوع گرچه در ظاهر حساسیتبرانگیز است، اما در واقع مسالهای است که در قانون اساسی به آن اشاره شده؛ اصل سیام قانون اساسی دولت را موظف کرده است: «وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد.» و رایگان بودن شاد هم میتواند مصداق همین اصل باشد. هزینهای که ما برای آموزش کودکان و نوجوانان میدهیم مانند پولی است که صرف ساخت راه، فرودگاه و پالایشگاه و غیره میشود و در حقیقت، پولی است که با آن آینده را میسازیم.
نکته مهم اما این است که پولی که از بودجه عمومی پرداخت میشود در اختیار چه کسی قرار میگیرد. اینجاست که مشکلات آغاز میشود و رسانههای عمومی و نهادهای نظارتی باید از دولت (اینجا وزارت آموزش و پرورش) سوال کنند که چرا باید این پول به صورت انحصاری در اختیار یک مجموعه قرار گیرد؟ انتخاب یک مجموعه برای ایجاد فضای آموزش مجازی بر اساس چه معیاری انجام شده و قرارداد ۱۵سالهای که بسته شده چه مفادی دارد؟ آیا راهی وجود نداشت که همه اپلیکیشنها و استارتآپهای آموزشی داخلی خدمات خود را عرضه کنند و بدین ترتیب هر کس بر اساس تواناییها و خلاقیتهای خود از این بودجه استفاده کند؟ چرا باید از بودجه عمومی برای تقویت انحصار یک شرکت هزینه شود؟ این تصمیم در وزارت آموزشوپروش گرفته شده یا بخشهای دیگر دولت نیز درگیر آن بودهاند؟
سوالها درباره شاد، آموزش مجازی، مدارس هوشمند، هزینههای صورتگرفته، کیفیت خدماتی که قرار است ارائه شود و غیره زیاد است؛ اما پاسخها فعلاً چندان قانعکننده نیست. شاید در روزهای آینده به جوابهای بیشتری برسیم.