در کف هر کس اگر شمعی بدی اختلاف از گفتشان بیرون شدی داستانی تاملبرانگیز در دفتر سوم مثنوی جناب مولانا جلالالدین محمد بلخی در مورد فیلی آمده که هندیان در خانهای تاریک به تماشا گذاشته بودند. مردمی که بدون چراغ برای دیدن این حیوان عظیمالجثه و قدرتمند آمدند، هر کدام دستی بر آن کشیدند و از آنچه لمس کرده بودند تصویری برای خود ساختند. 800 سال از روایت این داستان گذشته و هنوز این ماجرا برای هر پدیدهی تازهای که با آن روبهرو میشویم تکرار میشود. اقتصاد هوشمند نیز از این موضوع مستثنی نیست. البته ابهام در معنای اقتصاد هوشمند مخصوص فعالان اقتصادی در ایران نیست و تقریباً در سرتاسر دنیا هر کس به فراخور نیاز و شرایط خود تعریفی از اقتصاد هوشمند را برمیگزیند و ترویج میکند. این مفهوم در زمینههای متعددی نظیر طراحی و توسعه شهر هوشمند، توسعه اقتصادی، برنامهریزی استراتژیک و حتی برندسازی در شهرها و تبلیغات برای رونق صنعت گردشگری در هر گوشه از دنیا استفاده شده است. در برخی تعاریف، اقتصاد هوشمند را معادل اقتصاد دیجیتالی قلمداد میکنند. اما به نظر میرسد دقیقتر آن است که اقتصاد دیجیتالی را بیشتر ناظر بر توسعه زیرساختهای دیجیتالی در اقتصاد برشمرد و از سوی دیگر، اقتصاد هوشمند را نیز باید دستاورد کنشگری تمام بازیگران اقتصاد و انجام تمام اقدامات، تعاملات و تراکنشها بر مبنای زیرساختهای دیجیتالی و البته همراه با «بینش دیجیتالی»به شمار آورد. با این تعبیر، اقتصاد هوشمند نتیجه تکامل و بالغ شدن اقتصاد دیجیتالی است و میوه مزرعهای است که در خاک و آبی که از اقتصاد دیجیتالی تامین شده نمو کرده که با افزودن کمی بینش دیجیتالی به زیرساختهای آن میتوان زیستبوم اقتصادی نوآفرینتر، سبزتر و کاملتر فراهم کرد. برخی فناوری هوش مصنوعی، اقتصاد اشتراکی، کلاندادهها، زنجیره بلوکی، قراردادهای هوشمند، اینترنت اشیا و ... را روندهای موثر بر توسعه اقتصاد هوشمند میدانند، اما آنچه امروز...