رئیس امور هوش مصنوعی و توسعه دولت هوشمند سازمان اداری و استخدامی: باید نظام یکپارچه ایجاد کنیم
عمر پیادهسازی دولت الکترونیکی در ایرن به اوایل دهه ۸۰ بازمیگردد اما واقعیت آن است…
۷ مهر ۱۴۰۴
محمدهادی زاهدی، مدیر کل فناوری اطلاعات و امنیت فضای مجازی وزارت علوم، با تاکید بر اینکه این وزارتخانه قصد ادغام سامانههای دانشگاهی را ندارد، از طرحی برای یکسانسازی «مدل دادهها» در کل نظام آموزش عالی کشور تا سال ۱۴۰۵ خبر میدهد. به گفته او، راهحل چالشهای ناشی از پراکندگی دادهها و در عین حال پرهیز از خطرات امنیتی تمرکزگرایی، ایجاد یک «کدینگ استاندارد» و «پایگاه اطلاعات پایه» است. این زبان مشترک جدید، تمام موجودیتهای نظام آموزش عالی، از دانشجو و استاد گرفته تا واحدهای درسی، را صاحب کد منحصربهفردی میکند. این طرح که فاز آزمایشی آن در دو دانشگاه آغاز شده، به شرکتهای نرمافزاری ابلاغ شده و قرار است فرایندهایی چون استعلام مدارک تحصیلی، شناسایی متخصصان و تصمیمگیریهای کلان مدیریتی را دادهمحور، شفاف و کارآمد کند.
یکپارچگی سامانههای دانشگاهی امکانپذیر است و در چه سطحی میتواند تحقق یابد؟
سامانههایی که قابلیت ادغام و یکپارچهسازی را دارند باید یکپارچه شوند. در واقع با دو موضوع مواجه هستیم: یکی تجمیع ساختارها و دیگری تجمیع سامانهها. اما ابهامی در این تعریف وجود دارد؛ آیا دانشگاهها مشمول دستگاههای اجرایی میشوند؟ با توجه به قوانین پاسخ منفی است زیرا همه دانشگاهها هیاتامنایی هستند. اما اگر از بعد دیگری نگاه کنیم، دانشگاهها دستگاه اجرایی محسوب میشوند زیرا دستگاههایی هستند که از دولت بودجه دریافت میکنند. بنابراین با فرض این موضوع که دانشگاهها مستقل از یکدیگر هستند هرکدام میتوانند سامانه مخصوص خودشان را داشته باشند و نیازی نیست که وزارتخانه کار تجمیع آنها را انجام دهد. اما در برخی از دانشگاهها که ماهیت غیردولتی دارند مانند دانشگاه آزاد اسلامی اوضاع متفاوت است و اکنون حدود پنج سال است که دانشگاه آزاد مشغول تجمیع سامانههای آموزشی خود است.
تجمیع سامانهها مزایا و معایبی دارد. خوبی تجمیع سامانه جمعشدن داده در یک جای مشخص است که به تشخیص مدل دیتا و حکمرانی دادهمبنا کمک میکند، در نتیجه تصمیمگیری مسئولان نیز دادهمحور خواهد شد و از تصمیمگیری بر اساس تجربه جلوگیری میشود. اما اگر بخواهیم از بعد امنیت سایبری و زیرساخت به آن نگاه کنیم، تجمیع و یکپارچهسازی داده نمیتواند اقدام خوبی باشد زیرا هر زمان بهسمت تمرکزگرایی رفتهایم دچار چالش نیز شدهایم. برای مثال اگر اکنون برای سامانه آموزش دانشگاهی مشکل پیش آید، تنها همان دانشگاه درگیر است اما اگر سامانهها تجمیع شده باشند همه دانشگاهها مشکل پیدا میکنند. البته راهکارهایی برای کمتر آسیب دیدن مراکز داده تجمیعشده مانند ارائه مراکز پشتیبان وجود دارد که «مراکز خروج از بحران» نامیده میشوند اما درهرصورت احتمال بروز حادثه برای مرکز تجمیعشده بیشتر است. یکی از موضوعاتی که بسیار نگرانکننده است و از سویی دیگر مکلف به انجام آن هستم موضوع پنجره واحد خدمات دولت است. هر فردی که بخواهد از هرکدام از مراکز دولتی خدمات دریافت کند باید از طریق این پنجره اقدام کند و احراز هویت شود. اما پیشآمدن مشکل فنی در بخش احراز هویت در دنیای فناوری اطلاعات اتفاق دور از ذهنی نیست؛ بر فرض مثال تصور کنید فرد برای احراز هویت شماره تلفن خود را وارد کرده اما پیامک برایش ارسال نشده است یا اتصال پنجره واحد با سامانههای شاهکار مختل شود، در نتیجه خدماتدهی ۸۰ میلیون نفر ایرانی دچار مشکل میشود.
موضوع اینجاست که هیچوقت نمیتوانیم در حوزه امنیت به اطمینان کامل برسیم چون حتی خود شرکتهای امنیتی دچار حمله سایبری میشوند پس هیچگاه نمیتوانیم اطمینان صددرصد داشته باشیم که حملهای اتفاق نمیافتد. مشکل اینجاست که بر احراز هویت یکپارچه تاکید شده است. در نتیجه از نظر امنیتی بهتر است بهسمت توزیعشدگی حرکت کنیم.
بهتر نیست سامانهها بهطور کلی ساختار یکپارچهتری داشته باشند؟ برای مثال وزارت علوم استانداردی ارائه کند و از دانشگاهها بخواهد آن را در سامانههای خود لحاظ کنند.
در وزارت علوم قصد نداریم سامانه دانشگاهها را با یکدیگر ادغام کنیم؛ چون نه اختیار آن را داریم نه به انجام چنین کاری تمایل داریم. اما علاقهمندیم مدل دادهها را یکسانسازی کنیم؛ بهعبارتی میخواهیم از یک «کدینگ استاندارد» در بین همه دانشگاهها استفاده کنیم. برای مثال اگر دانشجویی بخواهد در دانشگاه دیگر مهمان شود، دریافت کد مهمان در همه دانشگاهها یکسان است. این موضوع درباره سایر موارد همچون فارغالتحصیلی نیز صدق میکند؛ کد یکسان فارغالتحصیلی به وزارت علوم کمک میکند تنها با کد مشخصی آمار تمام فارغالتحصیلان را در یک سال تحصیلی بهدست آورد یا با یک کد تعداد افرادی را که از یک دانشگاه به دانشگاه دیگر رفتهاند بهدست آورد. اکنون حدود دو سال است که کدینگ استاندارد طراحی شده است.
حتی تا یک سطح بالاتر هم ورود کردهایم. هر بازیگری که در نظام آموزش عالی حضور دارد از جمله دانشجو، دانشآموخته، استاد، کارمند، خود دانشگاه، برنامه درسی و گرایش درسی و دیگر موارد همگی باید کد استاندارد داشته باشند. در این زمینه دانشگاهها میتوانند کد دانشجویی مخصوص دانشگاه خودشان را صادر کنند اما بهازای هر دانشجو یک کد از طرف وزارت علوم تولید میشود و دانشجو با کد مد نظر خود وزارت علوم شناسایی میشود؛ وزارت علوم در فعالیت دروندانشگاهی دخالتی نخواهد کرد اما کد استاندارد مخصوص خود را برای هر دانشجو تولید میکند. در نتیجه یک کدینگ استاندارد برای همه موجودیتهای دانشگاهی طراحی شده است؛ برای مثال برنامه درسی ۱۴۰ واحدی رشته زبان و ادبیات فارسی را در نظر بگیرید؛ خود برنامه درسی و درسهای آن تکبهتک کد یکسانی دارد که در تمام دانشگاهها یکی است. در نتیجه یک عنوان درسی با عناوین مختلف در دانشگاههای مختلف ارائه نمیشود بلکه کد مخصوص خود را دارد. یکی از مشکلات ما این بود که دانشگاهها در برخی موارد عناوین درسی را با تغییر جزئی در عنوان درس ارائه میکردند که این اقدام در استعلام مدارک تحصیلی مشکل گسترده به وجود میآورد اما با کدینگ یکسان دیگر این مشکل رفع خواهد شد.
این طرح اجرایی شده است؟
اکنون طراحی کدینگ استاندارد به پایان رسیده است و بهعبارتی هیچ موجودیتی در نظام آموزش عالی نیست که کد مخصوص نداشته باشد. بخشی از این کدها مفهومی و بخش دیگر تصادفی طراحی شده است. بعد از مرحله کدینگ استاندارد «مدل داده» باید استاندارد شود. نیاز ما نیز بیشتر یکپارگی در مدل دادههاست تا یکپارگی در سامانهها.
در نظام آموزش عالی نیازمند اطلاعات پایه هستیم و نیازی به تجمیع دادهها نداریم بلکه نیازمند ایجاد «پایگاه اطلاعات پایه» هستیم. از هر سامانه میتوان اطلاعات پایهای دریافت کرد؛ برای مثال اطلاعات پایه دانشجو عبارت است از: نام، روز تولد، کد ملی، نام پدر، نام دانشگاه و رشته تحصیلی و دوره تحصیلی.
پروژهای که یک سال است بعد از طراحی کدینگ یکسان دنبال میکنیم ایجاد پایگاه اطلاعات پایه آموزش عالی است. این پایگاه از اطلاعات پایه موجودیتهای حقیقی و حقوقی نظام آموزش عالی تشکیل خواهد شد. در نظام آموزش عالی زیرنظامهای بسیاری وجود دارد مانند علمیکاربردی، فنیوحرفهای که در این زیرناظمها نیز تعاریف متفاوتی از استاد و هیاتعلمی وجود دارد. در طرح کدینگ استاندارد حدود ۲۵ نمونه تعریف از هیاتعلمی و مدرس و استاد پیدا کردیم. این پایگاه اطلاعات داده بر مبنای کدینگ استانداردی که از آن صحبت کردیم ساخته میشود.
کدینگ ابلاغ شده است؟
نزدیک به ۱۲۰ دانشگاه دولتی و پژوهشگاه داریم. یک راهحل این بود که کدینگ را به هر کدام از این دانشگاهها و مراکز ابلاغ کنیم اما راه میانبر دیگر صحبت با شش شرکتی بود که سامانههای دانشگاهی تولید میکنند. به این نتیجه رسیدیم که برای ابلاغ و اجرای کدینگ با شش شرکت مذکور تعامل کنیم که راحتتر از تعامل با ۱۲۰ شعبه دانشگاهی است. از سوی دیگر اگر به دانشگاهها ابلاغ میکردیم، آنها هم باید دوباره با پیمانکار سامانه صحبت میکردند. بههمیندلیل تمام پیمانکاران حوزه آموزش عالی زیرمجموعه وزارت علوم را فراخواندیم و از این شش شرکت خواستیم با مدل داده مد نظر وزارت علوم با پایگاه اطلاعات پایه و وزارت علوم ارتباط برقرار کنند؛ برای مثال وقتی به شرکت میگوییم کد دانشجویی، او باید بداند که یکcode MSRT Student در وزارت علوم وجود دارد و شرکت باید در سیستم خود این کد را ثبت کند؛ بهعبارتی فرمت و زبان را وزارت علوم تعیین میکند. مثلاً در سامانههای دانشگاهی ۱۳۸ ستون اطلاعاتی از دانشجویان موجود است، وزارت علوم به اطلاعات ۱۰ ستون نیاز دارد و برای دریافت این اطلاعات، مدل زبانی را خودش تعیین میکند.
شش شرکت مذکور به مرحله اجرایی رسیدهاند؟
ما در وزارت علوم جلسههای متعددی با شش شرکت پیمانکار سامانههای دانشگاهی تشکیل دادهایم و چگونگی انجام کار به آنها تفهیم شده است.
البته غیر از سامانههای حوزه آموزش در حوزههای دیگر زیر نظر وزارت علوم نیز روش مشابهی در پیش خواهیم گرفت. برای مثال در حوزههای سامانههای مالی و پژوهشی نیز جلسههایی تشکیل دادیم و به زبان مشترک رسیدیم. اکنون در فاز استقرار اولیه هستیم و در قالب پایلوت فعالیت میکنیم و نسخه اولیه پایگاه اطلاعات پایه در دو دانشگاه مستقر شده است. حال بعد از کدینگ استاندارد و استقرار پایگاه داده باید ببینیم این پایگاه میتواند در مقیاس ملی فعالیت کند یا خیر؛ در مورد اخیر نیز تستها و آزمونهایی وجود دارد که باید انجام شود.
در ۲۰ سال فعالیت آنلاین دانشگاهها، آیا اطلاعات پایه جمعآوری نشده است که در اختیار پایگاه قرار بگیرد؟
مستندات و دیتاهای دیجیتالی وجود دارد. اما هنوز در بسیاری از دانشگاهها و حتی بسیاری دیگر از نهادها کارها روی کاغذ انجام میشود و کماکان بسیاری از مدارک بهصورت دیجیتالی تحویل گرفته نمیشود. قبل از سال ۱۳۹۰ که اصلاً هیچ مدرک دیجیتالی دانشگاهی وجود ندارد. یا حتی تا سال ۱۳۸۸ اصلاً کد ملی در کار نبود و استعلام اطلاعات تحصیلی این بخش از افراد هم چالشهایی دارد. بدیهی است اطلاعات تحصیلی افراد قبل از انقلاب بهسختی استعلام میشوند.
اما در وزارت علوم بحث دیجیتالسازی مستندات با جدیت پیگیری میشود. این پیگیری تنها محدود به مدارک تحصیلی نیست بلکه بسیاری از بخشنامهها و آییننامهها نیز کاغذی هستند و باید دیجیتال شوند چون اکنون ۷۰ درصد بخشنامهها مکتوب است. البته که این بخش ربطی به پایگاه اطلاعات پایه ندارند.
از مزایای راهاندازی پایگاه اطلاعات پایه و کدینگ استاندارد این است که دیگر بهراحتی میتوان به تعداد متخصصان هر حوزه دست پیدا کرد؛ برای مثال متخصص حوزه هوش مصنوعی صرفاً در رشته کامپیوتر تحصیل نکرده بلکه ممکن است در رشتهای دیگر دروسی را گذرانده باشد که مختص هوش مصنوعی است، بنابراین بهوسیله کدینگ استاندارد که برای واحدهای درسی طراحی شده است میتوانیم بهراحتی متخصصان این بخش را شناسایی کنیم.
چقدر طول میکشد دوره پایلوت پایگاه اطلاعات پایه تمام شود؟
در نظر داریم تا آبانماه دوره آزمایشی پایگاه تمام شود و آن را اجرا کنیم. ممکن است در واقعیت این مدل آرمانی باشد و پاسخگوی شرایط واقعی نباشد ازاینرو قصد داریم کمبودها و کاستیهای آن را شناسایی کنیم.
موجودیت دیگری نیز در پایگاه اطلاعات پایه تعریف شده است به نام رخداد. رخداد برای هر فرد حقوقی و حقیقی تعریف دارد. برای نمونه، ثبتنام و انتخاب واحد یا اخراج و فارغالتحصیلی رخدادهای دانشجو هستند. رخدادها برای دانشگاه و اساتید و برنامه درسی هم تعریف میشوند؛ مثلاً بهروزرسانی برنامه درسی رخداد آن محسوب میشود. در نتیجه جدول رخداد در کنار تمام اقلام پایگاه اطلاعات پایه قرار میگیرد.
قصد داریم تا آبانماه بهصورت آزمایشی پایگاه اطلاعات پایه را به اجرا درآوریم تا مشکلات آن را شناسایی کنیم و سپس از دیماه بهصورت جدی آن را در تکتک دانشگاههای کشور مستقر خواهیم کرد.
آیا پایگاه اطلاعات پایه متعلق به وزارت علوم است و تنها برای دانشگاهها اجرایی میشود؟
طبق قانون، وزارت علوم متولی نظام آموش عالی کشور است. نظام آموزش عالی شامل هر نهادی میشود که مدرک رسمی تولید میکند. این نهادها عبارتاند از: دانشگاههای تابع وزارت علوم، دانشگاههای آزاد اسلامی، دانشگاههای زیر نظر وزارت بهداشت و حوزههای علمیه. در فازهای تکمیلی سایر نهادهایی که مدرک صادر میکنند نیز به این فهرست اضافه خواهند شد. تکمیل پایگاه اطلاعات پایه پروژهای بلندمدت است و حدود سه چهار سال طول خواهد کشید. امیدواریم تا پایان سال ۱۴۰۵ در وزارت علوم و دستگاههای تابع پایگاه اطلاعات پایه اجرایی شود.
طبق اسنادی که وجود دارد، پایگاه اطلاعات جدید ملی نمیتواند شکل بگیرد؛ این پایگاه چگونه به وجود خواهد آمد؟
یک قانون مدیریت داده و اطلاعات ملی هست که در آن پایگاههای اطلاعات دادهای وجود دارند. پایگاه اطلاعات پایهای که اکنون داریم مختص مدارک تحصیلی است اما باید توجه کنیم که اطلاعات پایه تنها مدارک تحصیلی نیستند. پایگاه اطلاعات پایه در واقع تکمیلکننده پایگاه اطلاعات مدرک تحصیلی است. این پایگاه تنها قابلیت استعلام مدرک را دارد اما وقتی قانون از عبارت «پایگاه ملی» استفاده میکند باید اطلاعاتی همچون نام فرد، دانشگاه، برنامه درسی و استادهای او نیز مشخص باشند و تنها در این صورت است که پایگاه اطلاعات مدارک تحصیلی واقعی خواهیم داشت. پایگاه اطلاعات پایه تکمیلکننده پایگاه مدارک تحصیلی است و نیازی به اخذ مجوز تازه برای شروع فعالیت ندارد. بنا بر تعریف قانون، دستگاههایی همچون وزارت بهداشت، دانشگاههای آزاد اسلامی و حوزههای علمیه نیز باید پیرو پایگاه وزارت علوم باشند. اکنون در کشور تنها در حوزه ثبت احوال پایگاه اطلاعات پایه وجود دارد. با پایگاه اطاعات پایه به سمت میکرودیتا حرکت میکنیم و از ماکرودیتا فاصله میگیریم.
اینکه فقط با چند شرکت محدود کار میکنید انحصار ایجاد نمیکند؟ زیرا بسیاری انحصار را دلیلی بر نبود خلاقیت و توسعه در سامانههای دانشگاهی میدانند و معتقدند سامانهها نیاز استاد و دانشجو را برطرف نمیکنند. فکر نمیکنید با فرایندی که در پیش گرفتهاید انتقادها زیادتر میشود و از طرفی دست دانشگاهها برای همکاری با شرکتها بسته میشود؟
اینکه چه شرکتی پای کار بیاید برای وزارت علوم در اولویت نیست بلکه تنها اولویت وزارت علوم این است که شرکت طرف قرارداد بتواد با مدل زبانی اطلاعاتی وزارت علوم کار کند. همچنین وزارت علوم دانشگاهها را ملزم نمیکند با شرکت خاصی همکاری کنند. اما دانشگاه اگر خواست با شرکتی غیر از این شش شرکت همکاری کند باید آن را مجاب کند تا با مدل زبانی وزارت علوم کار کند و هیچ محدودیت دیگری وجود ندارد.
واحدهای درسی مجازی بسیار توسعه یافتهاند اما استقبال چندانی از آنها نشد. به نظر شما زیرساختها ضعیف بودند یا خود دانشگاهها از آن استقبال نکردند؟
آموزش مجازی در دوران کرونا خیلی کمککننده بود اما با پایان دوره کرونا شکوفایی این بخش از آموزش متوقف شد. از جمله مهمترین دلایل آن اشتباهگرفتن آموزش الکترونیکی با آموزش از راه دور است. آموزش الکترونیکی یک زیرنظام است که ویژگیهای خاص خودش را دارد. در این زیرنظام نمیتوانیم استاد را حذف کنیم اما در مواردی استاد یک محتوا از آموزش خود تهیه میکرد و تنها محتوا را برای آموزش ارائه میداد.
برعکس در بعضی مواقع فقط استاد صحبت میکرد و از ابزار آموزشی دیجیتال استفاده نمیکرد. باید بگویم آموزش الکترونیکی بهدرستی درک نشده است بههمیندلیل اثربخشی لازم را ندارد.
در بازه زمانی چهار سال اخیر اتفاقهای بسیاری از جمله آلودگی هوا، جنگ و غیره رخ داد و دانشگاهها را به تعطیلیهای طولانی کشاند؛ اما حتی در چنین وضعیتی هم برخی از دانشگاهها حاضر به برگزاری مجازی کلاسها نشدند. دلیل این مقاومت چه بوده است؟
برخی از افراد بهدرستی نقد میکنند که فرایند تعلیموتربیت در آموزش مجازی اصولی طی نمیشود؛ این افراد میگویند دانشجو در تعامل با استاد بسیاری از مطالب را فرامیگیرد. در کلاس درس مجازی بسیاری از دانشگاههای خارج کشور کار گروهی شکل میگیرد و ارتباط و اتصال برقرار است. این در حالی است که در کشور ما حتی در دوره کرونا نیز بسیاری از کلاسهای مجازی بدون پخش تصویر معلم یا استاد برگزار شد و تعاملی صورت نگرفت.
در دوران جنگ بهطور کلی میزان حملات سایبری به وزارت علوم چقدر بوده و چگونه دفع شده است؟
بهطور کلی از ابتدای سال ۱۴۰۳ حجم حملات سایبری به زیرساختهای کشور افزایش چشمگیری پیدا کرد.
دانشگاهها نیز در مقاطع خاص مانند شروع سال تحصیلی یا زمان امتحانات بیشتر با حملات سایبری مواجه میشوند؛ برای مثال روز اول مهر ۱۴۰۱ بود که به زیرساختهای وزارت علوم حمله شد البته گفتنی است حمله را همان گروه هکری انجام داده بود که در دیگر حملاتش نیز موفق بود.
از اینرو حمله سایبری همیشه بوده است اما باید مقاومت در برابر حملات را بالا ببریم. تاکید میکنم که سطح دانش سازمان و فرهنگ سازمانی وزارت علوم در زمینه امنیت سایبری با برگزاری کارگاههای آموزشی مرتبط ارتقا پیدا کرده است. در گذشته در وزارت علوم وقتی میخواستیم پورت یواسبی را ببندیم با مقاومت بسیاری روبهرو شدیم اما اکنون برای انجام اقدامات امنیتی با مقاومت کارکنان مواجه نمیشویم. گاهی مقاومت سازمانی آنقدر شدید بود که مدیران IT جرات ارائه راهکارهای امنیتی نداشتند حتی در مواردی با مقاومت مدیران سطح یک هم مواجه بودهایم اما اکنون همه لایهها توجیه شدهاند. میتوانم بگویم در چهار سال گذشته کشور در حوزه امنیت سایبری بهلحاظ آگاهی چند پله پیشرفت کرده است.
ایجاد پنجره واحد ملی هوشمند در دستور کار وزارت علوم بوده است. دراینباره توضیح دهید زیرا به نظر میرسد دیدگاه شما نسبت به آن انتقادی باشد.
در سال ۱۴۰۰ که این مبحث مطرح شد قرار بود هر دستگاهی بهصورت مستقیم به این پنجره وصل شود. اما وزارت علوم تصمیم گرفت معماری تازهای طراحی کند و از دانشگاهها بخواهد بهجای اینکه مستقیم به پنجره واحد ملی هوشمند متصل شوند ابتدا به پنجره واحد خدمات هوشمند دانشگاهی متصل شوند. تابهامروز ۳۳۲ دانشگاه، پژوهشگاه و پارک علموفناوری به این پنجره متصل شدهاند. در مجموع ۵۷۶ سامانه متصل است و تاکنون سه میلیون و ۲۱۰ هزار نفر در این سامانه ثبت اطلاعات کردهاند و ۹۵ میلیون و۸۷۰ هزار خدمات از طریق این پنجره ارائه شده است. ۱۲۰ دانشگاه دولتی در کشور داریم که بههمراه دانشگاههای غیردولتی و پیامنور به این پنجره وصل هستند. همه این دانشگاهها به پنجره دانشگاه وصل شدند و بعد از آن وزارت علوم همه را به پنجره دولت وصل کرد.
پنجره واحد خدمات دانشگاهی بهدلیل امکان رصد خوبی که فراهم میکرد تشکیل شد؛ برای مثال میتوانیم بفهمیم که کدام خدمات از کدام دانشگاه بیشتر به کار رفته است. بهاینمنظور نظرسنجی هم کردهایم و فرد میتواند میزان رضایت یا نارضایتی خود را از دریافت خدمات در دانشگاه اعلام کند. طبق این نظرسنجی، قابلیت بازخورددادن به دانشگاه درباره عرضه خدمات نیز فراهم میشود. همچنین بر اساس میزان تقاضای خدمات میتوانیم بر بالابردن کیفیت خدمت مد نظر تمرکز کنیم.
البته تکلیف وزارت علوم بعد از تاسیس پایگاه اطلاعات پایه و پنجره واحد خدمات هوشمند دانشگاهی تمام نمیشود و گام دیگری نیز باید طی شود. شورای فناوری اطلاعات مصوبات اجراییای دارد که اثرشان در برنامه هفتم آشکار شده است. یکی از این مصوبات تحت عنوان پروژههای پیشران دولت الکترونیکی تعریف شد. اولین پروژه ثبتشده نیز راهاندازی سکوی خدمات هوشمند آموزش عالی است. اما این سکو باید چه کند؟
وقتی این پروژه به تصویب رسید خیلی دربارهاش صحبت نشد و اکنون هم حتی یک خط توضیح درباره کارکرد سکوی خدمات هوشمند آموزش عالی جایی نمیبینیم. در تعاملات وزارت علوم با وزارت ارتباطات، این سوال مطرح شد که آیا این سکو باید جایگزین سامانههای آموزش شود؟ البته پاسخ منفی بود. خدماتی در وزارت علوم ارائه میشود که لحظه ورود و خروج این خدمت باید روی سکو ثبت و پردازشاش روی بستر دستگاه تابع انجام شود. پردازش خدمات متعلق به وزارت علوم هم روی خود سکو انجام میشود اما خدماتی که دیگران ارائه میکنند باید ورود و خروجشان زیر نظر وزارت علوم باشد. سکوی مزبور زنجیره درخواست خدمت، پردازش خدمت و تحویل خدمت را شفاف میکند و به یکدیگر وصل میکند ضمن اینکه در درون خود هوشمندی دارد. خدمت هوشمند یعنی خدمتی که بدون عامل انسانی ارائه میشود و از الگوریتمهای دادهکاوی داده و هوش مصنوعی برای پیشبینیپذیری و پیشنهاددادن در آن استفاده شود. سکو باید ویژگیهای نامبرده را برای نظام آموزش عالی فراهم کند. مثلاً استعلام مدرک خدمت تحصیلی بدون نیاز به دانشگاه و بهصورت برخط و لحظهای ممکن خواهد بود.
دولت از بین خدمات الکترونیکی برخی از خدمات را خدمت هوشمند معرفی میکند. در ستاد وزارت علوم هم ۱۰ خدمت الکترونیکی وجود دارد که سه خدمت باید بر اساس تعاریف موجود هوشمند شوند. سکوی هوشمند اکنون با آدرس USW.MSRT.IR مشغول فعالیت است و خدمات بیشتری در حال اضافهشدن به آن است.
برخی از دانشگاهها خدماتی ارائه میدهند مانند ارتقای هیاتعلمی؛ بخشی از این خدمات فیزیکی و بخشی هم سیستمی عرضه میشود. حال بررسی میکنیم که آیا «خدمت ارتقا» این قابلیت را دارد که کاملاً هوشمند شود؟ به نظر من دارد. اما عدهای دیگر طبق قوانین نظری مخالف دارند. اما پیشنهاد ما این بوده که برای مثال در این حوزهها از هوش مصنوعی بهجای دستیار استفاده شود. هوش مصنوعی دادهها، قوانین و محتوای علمی را دارد پس میتواند ارزیابیهایی مثلاً برای پیشرفت دانشگاه انجام دهد. هوش مصنوعی میتواند از اعمال نظر غیرتخصصی و سوگیری شخصی در کمیسیونها نیز جلوگیری کند.
در وزارت علوم از دستیار هوش مصنوعی استفاده میکنید؟
معاونت علمی از مهرماه ۱۴۰۳ اعلام کرد قصد دارد برای وزارتخانهها و دولتمردان دستیار هوش مصنوعی ایجاد کند تا وزارتخانهها با کار در این زمینه دچار اتلاف منابع نشوند. قرارداد این پروژه با پیمانکاران اواخر سال ۱۴۰۳ به امضا رسید و مراحل آخر توجیه پیمانکاران نیز از اردیبهشت انجام شد؛ از آن زمان هم تعامل آنها با دستگاهها آغاز شده است. از زمانی که تعامل وزارت علوم با پیمانکاران آغاز شده است به آنها اطلاع دادیم نخستین حوزهای که در وزارت علوم نیازمند هوش مصنوعی است «هیاتامنا» است چراکه قلب متفکر آموزش عالی هیاتامناست و دانشگاهها هم نمیتوانند خارج از مصوبات هیاتامنا عمل کنند. بعد از آن حوزه «معاونت آموزشی گسترش» را دومین برنامه معرفی کردیم. دانشگاهها برای برگزاری هر دوره باید از گسترش مجوز دریافت کنند. گسترش برای تصمیمگیری باید طبق یک آییننامه عمل کند اما دوره مد نظر از لحاظ کاربرد بررسی نمیشود،ص کاری که با استفاده از هوش مصنوعی در گسترش امکانپذیر میشود.
ضعف نظام آموزش همیشه این بوده که ورود را بررسی کرده است اما انتها و خروج دانشجو را در نظر نمیگیرد بههمیندلیل هم در زمان صدور مجوز برای دورههای آموزشی، ظرفیت و کاربرد دانشگاه و دوره آموزشی سنجش نمیشود. هوش مصنوعی میتواند ظرفیت استان را در آمایش سرزمینی بسنجد و اعطای مجوز به رشتهای را با توجه به ظرفیتهای سرزمینی، مجاز معرفی کند. حتی میتواند تعداد مورد نیاز دانشجو برای گذراندن دوره را نیز اعلام کند. اگر دو حوزه اخیر با هوش مصنوعی ارتقا پیدا کند گام خوبی برداشتهایم.
فراهمکردن دستیار هوش مصنوعی از سوی معاونت علمی، حتی با وجود تمام مخالفتها، بسیار مفید واقع خواهد شد.