توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
ایران کشوری است که تغییرات کمی در لایههای مدیریتی آن رخ میدهد. مثلاً یک لحظه تصور کنید، نویسنده این یادداشت هنوز یکساله نشده بود که محمدرضا نعمتزاده وزیر صنایع ایران شد و در حالی که محاسن بنده در حال سفید شدن هستند، جناب نعمتزاده تازه وزارت صنایع را رها کرده و مشاور وزیر اقتصاد شده است. در چنین کشوری «تغییر» فینفسه واجد اهمیت و ارزش میشود، آنقدر که کمتر کسی به جهت تغییر توجه میکند. در سال ۹۶ تغییرات عمدهای در وزارت ارتباطات، شرکت مخابرات ایران، شرکت ارتباطات سیار ایران و سازمان نظام صنفی رایانهای رخ داد. به جز سازمان نصر که تغییرات آن بر اساس یک روند معمول سهساله انجام شد بقیه تغییرات میتوانستند رخ ندهند، به خصوص اینکه رئیسجمهوری در انتخابات سال ۹۶ تغییر نکرد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: حضور جوانترین وزیر پس از انقلاب در مسنترین کابینه ایران به نوبه خود جالب توجه است. این موضوع آنقدر حائز اهمیت بود که حتی نمایندگان مجلس نیز یکی از دلایل اعتماد به محمدجواد آذری جهرمی را جوانی او ذکر کردند. با این حال باید توجه داشت آنچه در سالهای آینده مورد ارزیابی قرار میگیرد نه جوانی وزیر که عملکرد اوست. عملکردی که به صورت جدی از سال آینده باید مورد ارزیابی قرار گیرد. جهرمی در سال جاری تیم مدیریتی مورد نظر خود را در وزارتخانه و شرکت مخابرات ایران منصوب کرد و بودجه مورد نظر خود را نوشت و از ابتدای سال آینده باید نشان دهد در این میدان چه میکند. سابقه مدیریتی جهرمی آنچنان نیست که بتوان پیشاپیش درباره او قضاوت کرد و باید منتظر ماند و دید آیا در دسته مدیران با دستاورد قرار میگیرد یا به جرگه کسانی میرود که تنها نام وزیر را یدک کشیدهاند.
شرکت مخابرات ایران: دوران مدیرعاملی صابر فیضی در شرکت مخابرات ایران واجد دو خصیصه بود که پس از او تاکنون تکرار نشدهاند؛ اولی ثبات در مدیریت (۷۹ ماه حضور که رکوردی در میان مدیران عامل مخابرات پس از انقلاب به شمار میرود) و دومی اجرایی بودن اوست. پس از فیضی دیگر نه مدیری توانست تا آن اندازه در مخابرات بماند و نه مانند او مدیری عملیاتی بودند. مظفرپوررنجبر و رسول سرائیان بیشتر مدیرانی سیاستگذار بودند و شاید با حضور در هیات مدیره کارایی بیشتری میداشتند. کاظم ابراهیمی صدرآبادی و اسدالله دهناد نیز حتی در مقام سیاستگذاری چهره موفقی از خود نشان ندادند و هیچگاه نتوانستند خود را در حد و اندازههای مدیرعامل بزرگترین اپراتور ارتباطاتی خاورمیانه نشان دهند. به تبع این وضعیت مدیریتی مخابرات نیز هیچگاه نتوانست دستاوردهای مهمی در این سالها داشته باشد. بدین ترتیب باید گفت مجید صدری گرچه در سابقه خود مدیرعاملی شرکتی به بزرگی مخابرات ایران را نداشته و حضورش در اپراتور سوم تلفن همراه کشور زیر سایه وضعیت این اپراتور قرار داشته؛ اما در صورت حضوری طولانیمدت و با دستاوردهای حداقلی هم میتواند نام نیکی از خود به جا بگذارد.
همراه اول: حمید فرهنگ نیز مانند مجید صدری سابقه حضور در رایتل را پشت سر خود دارد و این سابقه مانند شمشیری دولبه بالای سر او ایستاده است. از یک سو او میتواند خود را مدیرعامل اسبق اپراتور سوم تلفن همراه ایران و نخستین عرضهکننده سیمکارتهای نسل۳ در کشور بداند و از سوی دیگر اپراتوری با میلیاردها تومان زیان انباشته نقطه تاریک کارنامه هر مدیری است. فرهنگ برای ادامه روند همراه اول و حفظ سهم بازار ایران اپراتور در رقابت با ایرانسل کار سختی پیش رو دارد. او جایگزین مدیری شده که بخش بزرگی از همراه اول را در طول ۱۲ سال حضورش در این شرکت ساخته و روی صندلی او نشستن کار سختی است. خلاصه اینکه تغییر گرچه خوب است، اما جهت آن نیز مهم است و باید دید چه دستاوردهایی به همراه دارد.