توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
طی هفتههای گذشته که تلگرام فیلتر شد و همه در سیکل روشن و خاموش کردن فیلترشکن برای ورود به اپهای مختلف گرفتار شدیم پیامرسانهای داخلی از این فرصت برای معرفی خود به عنوان بهترین جایگزین تلگرام استفاده کردند، تا جایی که علاوه بر برنامههای تلویزیونی تقریباً در تمام سایتهای خبری بخشی برای معرفی آنها به چشم میخورد.
در گیر و دار تلاش آنها برای به رخ کشیدن ویژگیهای خود به یکدیگر یکی از بانکهای کهنهکار و دولتی نیز پا به این رقابت گذاشت و اعلام کرد پیامرسانی دارد که به کاربرانش اجازه انتقال وجه را نیز میدهد. ویژگیای که حتی با تلگرام نیز نمیتوانستیم در ایران به آن دسترسی پیدا کنیم. اغلب کسانی که مثل من تنبل هستند معمولاً از هر ابزاری که به خدمت این حس تنبلیشان درآید استقبال میکنند. مخصوصاً اگر صحبت از کار پرمشقتی مثل رفتن به عابربانک و انتظار در صف آن باشد، سعی میکنند نمونههای امن اپلیکیشنهای پرداخت را امتحان کنند. میگویم امن چون به طور طبیعی دغدغههایی در این زمینه وجود دارد.
هرچند ممکن است در نگاه اول ایده این بانک برای ارائه خدمات پرداخت در یک پیامرسان بابت رفع چنین دغدغههایی کافی و قانعکننده به نظر برسد و به هر صورت به عنوان ارائه خدمتی جدید به مشترکان قابل تقدیر است، اما انتقاداتی ریشهدار هم میتوان به آن وارد کرد.
سرویسهای OTT یا فراشبکهای در تمام دنیا به عنوان پیامرسان شناخته میشوند اما صدها کارکرد دیگر روی آنها قابل اجراست، کارکردهایی که نمونه آن را با فیلتر شدن تلگرام در ایران و آسیب دیدن کسبوکارهای مختلف دیدیم. اساساً ایجاد یک پیامرسان صرفاً برای یک کارکرد خاص رویکرد مثبتی نیست و به باور بسیاری نشاندهنده یک بینش تاریخی در نظام بانکی کشور ماست: بانک پول دارد، پس همه چیز را خودش میتواند بسازد. بانکهای ایران همواره تمایل داشتهاند سختافزارشان را خودشان بسازند، VSATشان را خودشان تهیه کنند، نرمافزارهای بانکی را خودشان بنویسند. ATM را خودشان مونتاژ کنند. شعبههایش را خودشان تجهیز کنند و برای خودشان شرکت و حتی فروشگاه تاسیس کنند. نتیجه اینکه نیمقرن است تلاش کردهاند تمام کارهای آیتی را خودشان انجام دهند و برای هر یک شرکتهای متعددی تاسیس کردهاند.
نتیجه چنین رویکردی درونگرایی شدید سیستم بانکی کشور شد. در حالی که یک بانک نمیتواند تمام این امور را خودش به خوبی انجام دهد. در این میان سرمایهای که میتوانست صرف توسعه سایر بخشها و کسبوکارها شود داخل خود بانکها ثبت و قبض شد.
در شرایطی که به عنوان الزام عصر انقلاب API و آغاز روند بانکداری باز در بسیاری از کشورها بانکها تلاش میکنند همه امور را برونسپاری کنند، بانکهای ایرانی اما خلاف آن عمل میکنند. تمام دنیا به دنبال ارائه سرویسی با مصارف چندگانه هستند، در حالی که در ایران شاهد تعدد کارتهای بانکی برای کارکردهای مختلفی چون پرداخت قسط یا پرداخت کرایه اتوبوس هستیم. ناچاریم به تعداد کارتهای بانکی داخل کیف پولمان اپ بانکی روی گوشیمان نصب کنیم، چتمان را از طریق «واتساپ» انجام دهیم، خبرها را از «سروش» دنبال کنیم و پرداختمان را از «بله» انجام دهیم.
البته رویکرد سایر نقاط دنیا به معنی وجود صرفاً یک پیامرسان نیست، بلکه هر پیامرسانی باید بتواند از API بانکها استفاده کند و همه خدمات را پوشش دهد. برخلاف ویژگی اپهای بانکی ایران، امکان ارائه خدمات برای مشتریان چندین بانک در آنها وجود دارد.
بنابراین شاید بتوان یکی از راههای اصلاح رویکرد فعلی بانکهای ایرانی را حرکت به سمت بانکداری باز، خروج پول از نظام بانکی و برونسپاری پروژههای آیتیمحور به تیمهای چابک، حرفهای و متخصص دانست تا هم مجموعه این صنعت توسعه یابد هم گوشی موبایل ما از این همه اپلیکیشن که بلای جان شدهاند خلاصی پیدا کند