یک عاشقانه آرام برای پایان تابستان

برای بوکمارک این نوشته وارد شوید
دوست داشتن پدیده غریبی است. شما میدانید که وقتی کسی را دوست دارید لاجرم کشاکشی دراماتیک در راه است. بعید است عشقی بدون بهایش به دست بشر برسد. سرشت دوست داشتن مبتنی بر انتظاری بیانتها، حسدی غیرقابل کنترل و تنهایی اغراقشده است که سبب میشود همواره از رابطه بیشتر بخواهید، حضور غیر را برنتابید و از تصور تنها ماندن بدون یار بر خود بلرزید. دوستی میان صنف فناوری اطلاعات و وزارت ارتباطات هم از این کلیشه عاشقانه به دور نیست. داستان این عشق به بیش از چهار سال پیش بازمیگردد. هنگامی که بخشهای بزرگی از این بازار تشنه تهدیدزدایی، افزایش پهنای باند و بزرگ شدن کیک درآمدشان، امیدوار بودند با بازگشت تعقل، تخصص و اقتدار به وزارت ارتباطات این معشوق ابدی از کار درآید. در عمل هم یار کم و بیش محمود از آب درآمد: حصاری از آرامش دور بازار فناوری اطلاعات تنیده شد، سرعت و گستره اینترنت به ویژه با اینترنت همراه گسترش پیدا کرد و بازار دستکم برای کسب و کارهای جدید بسیار بزرگتر شد. اما صنف فناوری اطلاعات هنوز از این رابطه خرسند نیست. چرا که هیچ عاشقی از آنچه در ابتدا خواسته راضی نیست. صنف آیتی چه در روایت سازمانیافتهاش یعنی سازمان نظام صنفی یارانهای و چه در روایت عمومیترش یعنی خود بازار انتظار توجهی ویژه از سمت نورچشمیهای بازگشته به ساخت قدرت داشت و حالا از معشوق ناراضی است که چرا بیشتر به رقیبی همچون ارتباطات پرداخته، چرا دیگر از آن نفقهای که روزی به اسم تکفا و وام داده میشد خبری نیست و چرا به جای اینکه به خانه و زندگی خودشان یعنی آیتی بپردازند وقتشان صرف دعوا با همسایه و سایر معاونتهای ارتباطات شده. در یک کلام کیک بزرگ شد، خیلی هم بزرگتر شد، اما برش بازار سنتی آیتی از این بازار بزرگتر نشد. خود صنف در این میان همیشه هم مظلوم نیست....
0 نظر