توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
وقتی صحبت از پارکهای علمی و فناوری به میان میآید، معمولاً اولین تصویری که به ذهنمان خطور میکند، جایی هیجانانگیز با پیشرفتهترین امکانات فناورانه است. با کمی اغراق شاید محیط آن شبیه فیلمهای علمی-تخیلی باشد که غالباً عنصر ثابت آنها یک پایگاه تحقیقاتی است، با اشیایی که کنترل امور را به دست گرفتهاند و چیزی به نام عامل انسانی، کمرنگ شده است. اگر بخواهیم دست از کلیشههای رایج در مورد این پارکها برداریم و به واقعیت برگردیم، باید بگوییم پارکهای فناوری محلی برای پیوند دانشگاهها با بازار کسب و کار هستند، یا دستکم بهتر است بگوییم قرار بود دری برای صاحبان نوآوری باز کنند تا به نتیجه درست و درمانی از دود چراغ خوردنهای خود برسند، ضمن اینکه با تزریق فناوری به جامعه، زندگی را برای همه دلچسب و آسان کنند. اما این در بر پاشنه دیگری چرخید. با وجود اینکه نمیتوانیم منکر دستاوردهای علمی و تحقیقاتی این پارکها شویم اما باید این واقعیت را هم بپذیریم که برخلاف آنچه انتظار میرفت، خروجی پارکهای علمی و فناوری در کشور نتوانسته از محصولات صنعتی فراتر رود، محصولاتی که سرعت بازگشت سرمایه به مولدان آنها بسیار بیشتر از حوزه خدمات است و همین موضوع باعث شده سیاستگذاران اغلب این پارکها تمرکز اصلی خود را بر جذب شرکتهایی بگذارند که عمدتاً محصولات صنعتی تولید میکنند نه شرکتهایی که ارائه سرویس را مبنای کار خود قرار دادهاند. شاید چنین سیاستهایی در کوتاهمدت بتواند به سودآوری مورد نظر آنها برسد، اما اصرار بر صنعتمحور ماندن اقتصاد کشور در بلندمدت، آثار مخربی به بار میآورد. همین صنعتمحوری بود که اغلب دهه شصتیها را به تحصیل در رشتههای فنی و مهندسی کشاند و نتیجه آن نرخ بالای فارغالتحصیلانی شد که بسیاری از آنها هنوز نتوانستهاند جذب بازار کسبوکار شوند و هم برای خود هم برای اقتصاد مملکتشان، آنگونه که آرزویش را داشتند، ارزشآفرینی کنند. در دنیایی به سر میبریم که مردم هر روز با سرویس جدیدی از آن سوی آبها مواجه میشوند و با آغوش باز از آن استقبال میکنند، با این حال باز هم تشنه فناوری و استفاده از خدماتی هستند که بتواند خیلی از ابعاد زندگی را برای آنها آسان کند. شاید همین تقاضای روزافزون بود که غولهای بزرگ فناوری دنیا را از سرمایهگذاری روی صنایع به سمت ارائه سرویسهای کاربردی کشاند. اما در کشور خودمان هنوز پارکهای فناوری و شرکتهای مستقر در آنها توجه چندانی به اهمیت سرویسها نمیکنند. با این حال شکی نیست که دیر یا زود، دستکم برای بقای کسبوکار خود در دنیای فردا، ناچار به تغییر مسیر خود هستند تا در وهله اول نیازهای جامعه را به خوبی شناسایی کنند و در مرحله بعد بر مبنای این نیازها تمرکز خود را بر ارائه سرویس بگذارند