صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
شبکه ملی اطلاعات ترکیبی از سه واژه غریب است و شاید کنار هم نشستن همین خانواده عجیب و کم و بیش بیگانه با یکدیگر است که باعث شده طرحی هنوز رونمایی نشده جنجالآفرین شود.
از انتها که شروع کنیم واژه اطلاعات در ایران امروز دو طنین متفاوت دارد. هرچند وزارت ارتباطات با همین پسوند فناوری کوشیده است این کلمه را از بند امنیت رها کند ولی حقیقت این است که نهتنها همچنان رویکرد کلان نظام جمهوری ایران به این موضوع آمیخته به دغدغههای سیاسی و ملی است بلکه هنوز در میدان تصمیمگیری درباره فناوری اطلاعات نهادهای امنیتی و حکومتی متعددی ایفای نقش میکنند که همین اولین سد فرهنگی را در برابر شبکه ملی اطلاعات بنا میکند. شهروندان بسیاری بیآنکه خود را خاطی بدانند از شناسایی، داشتن شناسه و شناخته شدن توسط دستگاههای نظارتی در فضای آنلاین واهمه دارند و حتی در این میان حاضرند به قیمت از دست رفتن امنیت اطلاعات و داشتههای مالی یا بانکیشان باز هم حریم کوچک شخصیشان را از چشمان بزرگ دولت پنهان نگه دارند؛ آن هم در جهانی مجازی که درست یا نادرست، لاجرم بسیار از فضای عمومی و هنجاری جامعه آزادترند.
ملی بودن این شبکه نیز از دغدغههای کاربران نمیکاهد. نهتنها در فضای صنفی و کسب و کار ایران مفهوم «ملی بودن» بیشتر مفهومی انحصاری است تا عاطفی، در فضای سیاسی هم این «ملیگرایی» در بازههای مختلف تقبیح یا تحسین شده است. این روزها که ایران در حلقهای از خصومت منطقهای باز در تلاش است دامنههای درخشش جهانیاش را بچیند و ملی بودن رویکردی پسندیده شده، در داخل مفهوم ملی بودن بسیار متکثرتر از پیش است. این حقیقت که بسیاری از کاربران استقرار شبکه ملی اطلاعات را میراثی از «اینترنت ملی» میدانند، نشان میدهد این صفت هرگز یک طرح را در انظار عمومی نجات نخواهد داد. در همان رونمایی خبرساز هم شکافی محسوس بین دیدگاه شورای عالی فضای مجازی و وزارت ارتباطات در خصوص دلیل ذاتی وجود شبکه ملی اطلاعات دیده میشد. شیب ملایم حرفها نشان میداد یکی بهبود سرعت، امنیت و قیمت را دلیل ذاتی این طرح میداند و دیگری امکان وجود شبکه ایرانی بدون تکیه بر مشابه جهانی. تفاوت این دو طعم در حرفها انکارناپذیرند.
شبکه ملی اطلاعات به اذعان حتی معماران، طراحان و نظریهپردازانش در حقیقت یک شبکه نیست، یک مفهوم است. درک این موضوع از این رو حیاتی است که این شبکه پدید نمیآید مگر آنکه نهتنها همه کسب و کارها، بازیگران و پدیدآورندگان در آن حضور پیدا کنند بلکه همه «کاربران» نیز در آن حضور داشته باشند. از دید فنی شبکه ملی اطلاعات فقط زیرساخت ارتباطی نیست بلکه بخشهای متعددی مانند مراکز ذخیرهسازی، سرویسدهندگان اینترنتی و البته مهمتر از همه ارائهدهندگان خدمات و محتوا نیز باید در این بازی حاضر باشند. این بخش آخر تاکنون توانسته برآمده از عرق جبین و اشک چشم در بازاری رشد کند که از سرپنجه دولت و فرادولت دور بوده است ولی حالا استارتآپهایی هستند که فیلتر میشوند، بازارهایی خلقالساعه هستند که هر شب برنامه تلویزیونی دارند و فروشگاههایی هستند که توسط مالیات شکار میشوند. پس باز شدن پهنای باند در کنار بسته شدن فضای بازار به نفع قدرتمندان کمکی به توسعه حقیقی این شبکه
نخواهد کرد.
در نهایت آخرین و مهمترین جزء این شبکه ملی اطلاعات با همه این کلمات و توصیفات مردم هستند. جهان فناوری در ذاتش به گسترش مردمسالاری، چندصدایی و جهانوطنی کمک فراوانی کرده است و هر بار هر شیوه و ابزاری که کوشیده از فناوری در جهت محدودیت، سانسور، اعمال قدرت و سرکوب بهره بگیرد، سرانجام یا مهجور و راکد مانده یا حتی به ضد خود تبدیل شده است. هیچ ابزاری تا کاربران از آن استفاده نکنند فراگیر نیست، هیچ زیرساختی بدون خلق فرصتهای تازه برای شهروندان توسعه نخواهد یافت و هیچ شبکهای بدون حضور مردم بیشتر از یک کالبد بیجان نخواهد بود. یک شبکه واقعی باید شبکهای باشد از مردم برای مردم. پیوست مهر پیشکش شما