توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
وضعیت کنونی شرکت مخابرات ایران میتواند هر ناظری را نگران کند. مخابرات شرکتی نیست که در صورت ورشکستگی، چند کارمند بیکار شوند و آب از آب تکان نخورد. مشکلات بزرگترین شرکت صنعت ارتباطات ایران، تا همین جای کار هم تاثرات بسیاری بر کل صنعت گذاشته است.
ریشه مشکلات کنونی شرکت مخابرات قطعاً به سالهای پیش- حداقل از زمان خصوصیسازی- بازمیگردد. با این حال باید پذیرفت که دیگر نمیتوان زمان را به عقب بازگرداند. در همین حال به نظر نمیرسد دولت، علاقه یا توانی برای بازپسگیری مخابرات داشته باشد. پس باید فکری به حال این شرکت کرد. برای حل مشکل مخابرات لازم است به سه نکته توجه داشت. حاکمیت: گرچه بسیار سخت است اما مجموعه حاکمیت باید بپذیرد شرکت مخابرات ایران دیگر دولتی نیست. گرچه این شرکت، خصوصی نیز محسوب نمیشود و مالکان آن از نهادهای عمومی به شمار میروند اما به هر صورت این شرکت دیگر بر اساس قانون تجارت اداره میشود. تصمیماتی مانند افزایش تعداد مستخدمان مخابرات میتواند این شرکت را با مشکلات متعددی روبهرو سازد.
انحصار: مخابرات ایران سالها به انحصار عادت کرده است. این شرکت پس از واگذاری به طور فزایندهای از این ابزار استفاده کرد و کار را به جایی رساند که کمیسیون تنظیم مقررات مجبور شد اصلاحاتی در پروانه این شرکت لحاظ کند.
مدیران مخابرات اگر به درستی به بازار ارتباطات ثابت توجه کنند، انحصار را بیش از آنکه به نفع خود بدانند به ضرر میبینند. شبکه کابل مسی که اکنون مخابرات ایران مالک آن است، در اواخر دوران حیات خود قرار دارد و اگر مخابرات نخواهد این شبکه را به اشتراک بگذارد، رقبا به ناچار سراغ راههای دیگری خواهند رفت و در زمان کوتاهی، مخابرات میماند و شبکهای از دور افتاده.
به نظر میرسد با ارائه پروانه FCPها و اجرای مصوبه ۲۳۰ کمیسیون تنظیم مقررات میتوان امیدوار بود در آینده این انحصار از بین برود و هم مخابرات بتواند وارد بازارهای جدید شود و هم دیگر شرکتها وارد رقابت شوند.
مخابرات: نحوه اداره شرکت مخابرات ایران پس از واگذاری به گونهای نبوده است که بتوان به آینده این شرکت امیدوار بود. گرچه مخابرات ایران از سالها پیش به شکل ملوکالطوایفی اداره شده است اما پس از خصوصیسازی انتظار این بود که تغییراتی در این شکل اداره صورت گیرد. توصیه مشاور این شرکت نیز به روشنی بر یکپارچهسازی مخابرات تاکید دارد. از سوی دیگر به نظر نمیرسد نوسازی شبکه و کسب درآمد از مخابرات برای مالکان غیردولتی آن اولویت داشته باشد. هر روز لزوم یک جراحی عمیق و دردناک در مخابرات بیشتر حس میشود تا روند نزولی این شرکت، متوقف شد. توجه به سه نکته فوق میتواند شرکت مخابرات ایران را از وضعیت فعلی نجات دهد و به اپراتوری قدرتمند تبدیل کند، وگرنه افزایش تعرفهها تنها در حکم مسکنی با تاثیر کوتاهمدت است و میتوان انتظار داشت دو سال بعد مخابرات در همین نقطهای باشد که امروز هست