کمپینهای رفتاری جهت مصرف بهینه انرژی؛ استفاده بهینه با آگاهی
کمپینهای رفتاری با هدف افزایش آگاهی عمومی در مورد صرفهجویی انرژی در سطح جهانی از…
۱ آذر ۱۴۰۳
۵ فروردین ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
ظهور فناوریهای مالی به صورت غیرمتمرکز مشابه روشی است که در ارزهای دیجیتالی و با استفاده از بلاکچین انجام میشود. دیفای هزینههای مرتبط با انجام امور مالی توسط بانکها و شرکتهای مالی را حذف میکند و به کاربران امکان مالکیت دارایی را میدهد؛ به همین دلیل کاربران میتوانند با هزینههای کمتر و در کمترین زمان، تنها با استفاده از اینترنت از خدمات مالی استفاده کنند.
برخلاف امور مالی سنتی در DeFi خبری از واسطهها و نهادهای متمرکز نیست به همین دلیل برای انجام امور از قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاکچین استفاده میشود که به وسیله آنها ارائه خدمات مالی به کاربران بدون وابستگی به واسطهها ممکن میشود.
فضای دیفای بهگونهای طراحی شده است که تمامی تراکنشها شفاف، قابل تایید و غیرقابل دستکاری باشد و باعث تغییر نگرش مردم در مورد پول، وام، استقراض و همچنین سرمایهگذاری شده است. یکی دیگر از مزایای این فناوری ارائه خدمات مالی به بیشمار افرادی است که امکان دسترسی به خدمات مالی ارائهشده از سوی بانکها یا موسسات مالی را ندارند.
همچنین دسترسی به دیفای برای استفاده از خدمات مالی آسان است و برخلاف چارچوبهای تعریفشده برای امور مالی سنتی، که اغلب امتیازات و مزایا برای افرادی با رتبه اعتباری بالا در نظر گرفته شده است، استفاده از خدمات دیفای برای هرکسی که به اینترنت دسترسی دارد میسر است. به همین دلیل است که خدمات و محصولات مالی مانند وامها، حسابهای پسانداز و فرصتهای سرمایهگذاری به صورت شفاف و برابری برای عموم افراد قابل استفاده است.
امنیت از دیگر فاکتورهای کلیدی دیفای بهحساب میآید. همانطور که گفته شد، Defi از بستر بلاکچین استفاده میکند و به همین دلیل فاکتورهایی مانند ایمنی، تغییرناپذیری و استفاده از قراردادهای هوشمند برای انجام خودکار تراکنشها هم جزو ویژگیهای دیفای محسوب میشود. در این روش خطر هک، کلاهبرداری یا هرگونه سوءاستفاده از دارایی و اطلاعات کاربران وابسته به امنیت بلاکچین است و میتوان به طور کلی گفت امنیت نسبت به سیستمهای سنتی بیشتر و قابل اطمینانتر است.
اما جذابترین ویژگی دیفای برای کاربران میتواند امکان کنترل کامل داراییها و مشارکت در سیستم باشد. سازوکار Defi بهگونهای است که کاربران میتوانند بدون اتکا به یک نهاد مرکزی ضمن بر عهده گرفتن مسئولیت داراییهای خود، با مشارکت در تصمیمگیریها و سیستم مالی به دموکراتیکتر شدن این ساختار کمک کنند.
دیفای همانطور که از اسمش مشخص است، شامل خدمات و محصولات گوناگون مالی است. از محبوبترین این خدمات میتوان به صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)، استیبلکوینها، پلتفرمهای وامدهی، yield farming یا توکنهای غیرمثلی (NFT) اشاره کرد.
اما باید در نظر داشت که علاوه بر افزایش روزافزون خدمات مالی غیرمتمرکز، دیفای در مراحل اولیه و پیشروی در مسیر توسعه است و به همین دلیل میتوان انتظار داشت با توسعه زیرساختهای Defi، این روش ارائه خدمت به یکی از محبوبترین روشها برای افرادی تبدیل شود که به دنبال روشهای جایگزین انجام امور مالی هستند.
توکن حاکمیتی یا Governance یکی از انواع ارز دیجیتالی است که با استفاده از آن دارندگان توکن حاکمیتی میتوانند در روند توسعه پروژه رأی دهند. هدف اصلی توکن حاکمیتی تمرکززدایی در تصمیمگیری و اعمال نظر کاربران در اجرای پروژه است.
در فضای دیفای پروژهای بیشترین سرمایه را جذب میکند که احتمال موفقیت بالاتری داشته باشد، به همین دلیل کاربرانی که توکن حاکمیتی در اختیار دارند از این قدرت برای بهبود و افزایش احتمال موفقیت پروژه استفاده میکنند که در نهایت با افزایش قیمت به پاداش مناسبی هم میرسند.
با این حال تنها مزیت توکنهای حاکمیتی شرکت در رأیگیریهای مربوط به پروژه نیست. این توکنها را میتوان در وام گرفتن، سهامداری یا yield farming استفاده کرد و درآمد بیشتری به دست آورد.
تاریخچه دیفای به توسعه رمزارزها گره خورده است و میتوان دیفای را ادامه راه بیتکوین، اتریوم و شکلگیری ICOها دانست. با این حال میتوان گفت شروع دیفای به مفهومی که امروزه میشناسیم با پروژه COMP بوده است. COMP را Compound در سال ۲۰۲۰ راهاندازی و در حوزه وام و قرض فعالیت خود را آغاز کرد. استقبال کاربران به این پروژه در حدی بود که بسیاری از امور مالی به همت دیگر توسعهدهندگان در فضای دیفای تعریف شد.
با اوجگیری استقبال کاربران به سمت استفاده از دیفای، این بازار هم مانند هر بازار دیگری به شاخصهایی برای سنجش عملکرد نیاز داشت. پیشتر برای فضای رمزارزها شاخصهایی مانند ارزش بازار، حجم معاملات و ارزش کل یا در گردش تعریف شده بود اما دیفای به شاخصی به نام ارزش کل قفلشده یا (TVL) برای ارزیابی درستتر نیاز داشت.
هرچند TVL محدود به دیفای نیست اما استفاده از این شاخص برای سرمایهگذاران پروژههای دیفای از اهمیت خاصی برخوردار است. کاربرانی که به دنبال استیکینگ در دیفای هستند با استفاده از این شاخص میتوانند بیشترین حاشیه سود را در میان پروژههای مختلف تشخیص دهند. TVL به عنوان یک شاخص نشان میدهد چه مقدار سرمایه در یک قرارداد هوشمند قفل شده است.
رشد دیفای از زمان معرفی باعث شده به طور فزایندهای برای طیف وسیعتری از کاربران قابل دسترس شود. دیفای در واقع در مقابل پلتفرمهای مالی سنتی قرار دارد که با رابطهای کاربرپسند و آسانسازی انجام امور مالی مشتریان خود، مزیت رقابتی را خلق کرده که مشتریان میتوانند راحتتر فرایند انجام امور مالی را درک کنند. هرچند دیفای برای بسیاری از افراد در دسترس است اما به دلیل پیچیدگی فضا و نبود توسعه رابط کاربری، استفاده از آن میتواند برای بسیاری از افراد چالشبرانگیر باشد.
یکی از مهمترین چالشهای دیفای برای استفاده موثر کاربران درک نحوه کار و خطرات موجود در این فضاست. به این منظور منابع آموزشی بسیاری وجود دارد اما همانطور که اشاره شد نهاد مرکزی برای بهینهسازی وجود ندارد و تمامی بهینهسازیها که منجر به تعامل بهتر و درک بالاتر کاربر با پلتفرمها میشود، بهدست توسعهدهندگان مستقل انجام میشود و روندی کند و زمانبر دارد.
فضای رمزارزها از ابتدای شکلگیری به عنوان یک بازار پرریسک دستهبندی شد و به دلیل توسعه دیفای بر مبنای همین فضا، دیفای هم خطرات ناشی از سرمایهگذاری و انجام امور مالی را به ارث برده است. دیفای همچنین با چالشی به نام فقدان مقررات درگیر است. موضوعی که باعث میشود کاربران در این فضا هوشیارتر و با قبول ریسک اقدام به فعالیت کنند.
چالشهای دیفای با توجه به عمر کوتاه این فضا موضوع عجیبی نیست و با توجه به سرعت رشد و تراکنشمحور بودن دیفای میتوان گفت این فضا میتواند در زمان کوتاهی قابلیت خود را با ارائه خدمات به میلیونها نفر از جمله افرادی که دسترسی به خدمات مالی سنتی ندارند، اثبات کند. در آخر دیفای را میتوان یک پارادایم جدید مالی تعریف کرد که طرز فکر کاربران را در مورد پول و انجام امور مالی متحول کرده است.