skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

مهندسان شریف و مدیران غریب

آرش برهمند تحریریه

۸ تیر ۱۳۹۵

زمان مطالعه : ۵ دقیقه

شماره ۳۵

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۸ دی ۱۳۹۸

گفتار اول: همیشه مهندسان اینچنین زمامدار سکان راهبری کشور نبوده‌اند. به تاریخ سیاسی قرن اخیر کشورمان که نگاه کنید خواهید دید در دهه 34 باد موافق سیاست در بادبان سلطنه‌‌ها و دوله‌هایی می‌دمید که اغلب بر حسب مکنت و استطاعت برآمده از آریستوکراسی در فرنگ درس‌هایی از جنس علوم و ادبیات خوانده بودند و در قالب انتخابی و انتصابی در دستگاه قدرت وارد می‌شدند. اکنون که از دوربین تاریخ به آن روزگار نگاه می‌کنیم نتیجه نگاه اشراف‌مآبانه به کارمند دولت بودن، خطابه‌های پرشور در رادیو، یادداشت‌های زیبا در روزنامه‌ها و البته مجالسی است که بی‌وقفه با تکیه هوشمندانه بر ماده و بندی منحل می‌شد. ادبا و وکلا از پس شاهان برنیامدند. چه قوام و چه مصدق، چه بهار و چه میرزا همه یا در بند یا رانده شدند. ایران کشاورزی تمام‌ شده و دیگر با فئودال‌ها نمی‌ساخت.
دوران متاخرتر پهلوی دوم دوران رشد سیاسی طبیبان بود. گویی ملتی که احساس می‌کرد بیمار است علاجش را در مدیرانی جراح می‌جست. دکتر‌‌ها دیگران را کنار زدند و نه‌تنها صندلی‌های مجلس که میز ادارات بالادستی را به تسخیر درآوردند و نتیجه آن شد که به سبک علوم تجربی آنها بیشتر نشانه‌های بیماری کشور را دیدند نه دلیلش را و زیر پوست احترام بزک‌شده‌ای که عوام برای پزشکان قائل شدند، چنان دردی رشد کرد که شاید هنوز هم بسیاری آنها را به چشم دلال درد مردم و نه حلال مشکلات‌شان می‌بینند. وقتی دمل نیشتر خورد دیگر برای درمان دیر بود. ایران شهری مورد هجوم روستا بود و پزشک ارج دیروز را نداشت.
انقلاب لیکن بدون هیچ تردیدی از پشت میز مهندسان برخاست. در خلاء دیوانسالاری سرنگون‌شده پزشکان، مهندسان داخل یا بیرون بودند که شریان‌های سیاسی کشور را حفظ کردند یا ساختند. نه‌تنها ساختمان‌ها که سازمان‌ها به دست آنها ساخته شد. بانک‌ها را اداره کردند، ادارات را گرداندند. شهردار و وزیر و وکیل ملت شدند و حتی مدرک‌های بعدیشان را در اقتصاد و تجارت و سیاست جستند. آینده از پشت میزهای برق و کامپیوتر و عمران بیرون آمد نه از میان کتاب‌های فلسفه و جامعه‌شناسی. ایران جدید می‌خواست صنعتی باشد و تولید کلمه مقدسش شد.
گفتار دوم: هرچند در روایت‌های تاریخی همواره دانشگاه‌هایی همچون پلی‌تکنیک و دانشکده فنی دانشگاه تهران عقبه‌ای کاملاً سیاسی دارند ولی در این میان نقش دانشگاه صنعتی شریف، قلعه آمال مهندسی ایران، به عنوان سازنده بافت راهبری پس از انقلاب قابل کتمان نیست؛ خانه دوم دست‌کم سه نسل از هوشمند‌ترین، مقتدرترین و البته مغرورترین رجال تکنوکرات ایران.
آریامهر این دانشگاه را حتی در گل و خشت بسان MIT ساخت و چنان شیفته سودای ایران صنعتی بود که حتی نام خودش را بر آن نهاد که با پدرش رقابتی از جنس تاریخ کرده باشد. شاید نباید مرحوم مجتهدی این دانشگاه را چنین خالی از رشته‌ها و علوم انسانی می‌‌ساخت و گواه آنکه الگوی این دانشگاه در ینگه دنیا، یعنی موسسه فناوری ماساچوست (MIT) خود دارای دانشکده معظمی در علوم انسانی، هنر و علوم اجتماعی است ولی نمونه ایرانی‌شده آن هرگز نبود و به این دوری از رشته‌‌های کهن و علوم شهودی و استنتاجی پنهانی بر خود بالیده است.
شاید در همین گردش تاریخی است که حتی هنوز هم دانشگاه تهران خسته و ژنده در مرکز شهر به سبب تنوع و تعدد رشته‌‌ها و نگاه‌هایش می‌تواند خود را برتر از برادرش در غرب پایتخت ببیند. جنگاورانی که از دژ شریف هر سال به میدان حیات ایرانی راهی می‌شوند، همواره در این خطر هستند که تنها به سلاح فن مجهزند نه دانش، و آیا دست‌کم در داستان فناوری مهندسی همه مهارت مورد نیاز است؟ به خصوص اگر زمانه، زمانه تجارت باشد.
گفتار سوم و پایانی: چندین صباح پیش سایت کرونیکل درباره پژوهشی نوشته بود که از زبان دو پژوهشگر برجسته بریتانیایی در دانشگاه پرینستون می‌گفت تعداد مهندسانی که جذب گروه‌های تروریستی می‌شوند به مقدار قابل توجهی فرا‌تر از رشته‌های دیگر است*. آشکار است راندن همه مهندسان به این چوب که مهیای رادیکالیسم هستند، نه صحیح است نه منطقی ولی اگر کمی در کنه این ماجرا دقیق شویم بی‌شک خواهیم دید که در بسیاری از مهندسان تمایلی ذاتی و اکتسابی برای دیدن جهان به شکل سیاه یا سفید و صفر یا یک وجود دارد.
ترجمه این جریان در فضای فناوری ایران را می‌توان به این صورت دید که تقریباً تمامی نیم قرن اخیر فاوای ایران زیر نگین مهندسانی بوده که دست بر قضا بسیاری از حلقه فکری شریف یا فنی نزدیک به آن همچون مدرسه عالی کامپیوتر، بناشده به دست استادان شریف، هستند و آنچه در نهایت در این میان برای فناوری به یادگار مانده، پیروزی ماشین بر انسان، ابزار بر راه‌حل و فناوری بر تفکر است؛ مهندسانی که به سرعت از یک فناوری به نسخه بهتر و برتر، از یک ابزار به مشابه جدیدتر و از یک گرایش جهانی به ژستی جدیدتر کوچ می‌کنند بی‌آنکه نهایتاً زندگی برای بسیاری از ما ساده‌تر شده باشد. در ایران امروز در حالی سخن از اینترنت اشیا، مهاجرت به نسل پنجم موبایل، واقعیت افزوده و داده‌کاوی در میان است که ما از ابتدایی‌ترین خدمات آنلاین جهان از یک پرداخت ساده، خریدن بلیت، تلویزیون اینترنتی یا در نهایت یک اینترنت آبرومند محرومیم. شاید زمان آن رسیده باشد که زمام به دست مدیرانی سپرده شود که دل در راه‌حل دارند به جای آنکه شیفته ابزار باشند. چه پایانی بهتر از سخن امام علی (ع):«قیمت هر مرد به آنچه است که زیبایش می‌پندارد»

* THE CHRONICLE REVIEW
Does Engineering Education Breed Terrorists?
By Dan Berrett MARCH 23, 201

این مطلب در شماره ۳۵ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۳۵ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/185
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو