شبکه ملی اطلاعات چیست؟ این سادهترین و در عین حال پیچیدهترین سوال سالهای اخیر صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران است. سوالی که نه تنها مخالفان شبکه ملی اطلاعات نمیتوانند پاسخ درخوری به آن بدهند بلکه موافقان این مفهوم نیز هر بار و بسته به شرایط روز جامعه، جوابی دادهاند که مدتی بعد یا خود یا دیگران، عکسش را بر زبان آوردهاند. ناتوانی در توضیح شبکه ملی اطلاعات، طبعاً به پیچیده بودن مفهوم «شبکه» بازنمیگردد که این روزها صدها هزار متخصص شبکه در کشور وجود دارد و بسیاری دیگر نیز با کلیات آن آشنا هستند. همچنین کلمه «اطلاعات» نه به تنهایی و نه در قالب یک عبارت، موضوع غیرقابل فهم یا توضیحی نیست. پس مشکل از کجاست؟ آیا کلمه «ملی» تا این اندازه غامض و توضیحناپذیر است؟ یا ترکیب آن با دو کلمه شبکه و اطلاعات، عبارتی پیچیده میسازد؟ مبدعان عبارت شبکه ملی اطلاعات در تمام سالهایی که از عمر ایجاد آن میگذرد، دو مفهوم برایش به کار بردهاند. گاهی آن را شبکهای داخلی دانستهاند که سرعت و کیفیت ارتباط ایرانیها با یکدیگر را تسهیل میکند و گاهی از سرویسهای بومی بر بستر شبکهای داخلی سخن گفتهاند. سرویسهایی که نمونهای پرکاربر و موفق بینالمللی دارند و ایجاد آنها خود محل مناقشهای تمامنشدنی است. شاید از همینجا باشد که نزاع کلامی بر سر میزان تحقق و پیشرفت این شبکه از دهه ۸۰ تاکنون در بخشهای مختلف حاکمیت جریان داشته و درصدهای متفاوتی در این زمینه ارائه میشود و در نهایت، سوال اصلی همچنان پابرجاست؟ شبکه ملی اطلاعات، زیرساخت است یا سرویس؟ آغازی برای یک شبکه تاریخنگاری شبکه ملی اطلاعات، تکرار مکررات است و برای مرور اجمالی آن شما را به شمارههای ۳۹ (مهر ۱۳۹۵) و ۷۲ (مهر ۱۳۹۸) ماهنامه پیوست ارجاع میدهم؛ اما ذکر این نکته ضروری است که اولین نشانههای تلاش برای راهاندازی یک شبکه بومی سراسری، از سال ۸۴...
سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامهنگاری. از همان سال تاکنون، در حوزههای مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانههایی مانند همشهری، حیاتنو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کردهام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامهنگار این رشته شدم.