skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی: نمی‌توان درباره پیشرفت شبکه ملی عدد مشخصی داد

میثم قاسمی تحریریه

۱۰ دی ۱۴۰۱

زمان مطالعه : ۱۹ دقیقه

شماره ۱۰۸

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۵ دی ۱۴۰۱

شبکه ملی اطلاعات و بحث‌هایی که درباره آن صورت می‌گیرد گرچه بسیار دیرپاست، اما هیچ‌گاه به نقطه‌ای که بتواند کاربر عادی را متقاعد کند نرسیده است. سخنان بعضاً متضاد در این زمینه به ابهام‌ها افزوده است و گاه به نظر می‌رسد حتی مدافعان این شبکه نیز بر سر چیستی آن اتفاق نظر ندارند. امیر خوراکیان، معاون حقوق و پارلمانی مرکز ملی فضای مجازی و سخنگوی این مرکز، یکی از کسانی است که شاید بتواند شفاف در این زمینه توضیح دهد و بگوید دقیقاً قرار است چه اتفاقی برای شبکه، سرویس‌ها و کاربران رخ دهد. گفت‌وگوی پیوست با خوراکیان در روزهایی انجام شد که معدود راه‌های ارتباطی ایرانی‌ها با دنیا حدود سه ماه است فیلتر شده‌اند؛ اما سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی تاکید می‌کند چنین اتفاقی بنا بر شرایط رخ داده و برنامه‌ریزی‌شده نبوده است. متن کامل گفت‌وگوی پیوست با امیر خوراکیان را با اسکن کد روبه‌رو، در سایت پیوست بخوانید.

امیر خوراکیان سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی

از سال ۹۲ تا به حال سندهای مختلفی با موضوع شبکه ملی اطلاعات از طرف شورای عالی فضای مجازی تدوین و ابلاغ شده‌اند؛ اما اجازه بدهید یک پله عقب‌تر بیاییم. اساساً چه اصرار و الزامی است که ما چنین شبکه‌ای در کشور داشته باشیم؟
درباره شبکه ملی اطلاعات، ما یک سند تبیین الزامات، یک سند معماری شبکه و یک سند مقوم‌های این شبکه داریم که قابل بحث و بررسی هستند. هدف اصلی از ایجاد شبکه ملی اطلاعات، قلمروسازی در فضای مجازی است که نیازمند زیرساختی است که شبکه ملی اطلاعات نامیده می‌شود.

تفاوت‌هایی بین ما و بقیه کشورها درباره تجربیاتی که تا به حال کسب شده وجود دارد. یکی از این تفاوت‌ها این است که اکثر سرویس‌هایی که در کشورهای دیگر فعال‌اند قانونی و در قالب تفاهم و یکسری قراردادها هستند. در کشور ما تقریباً هیچ سرویسی به بهانه تحریم، حاضر به تدوین چنین قراردادهایی و حتی مذاکره در این باره نیست. در عین حال که این تفاهم‌ها اتفاق نمی‌افتد، از تمام ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های ما برای حضور همه‌جانبه در تمام عرصه‌ها استفاده می‌کنند. عرصه‌هایی که از مهم‌ترین عرصه‌های اداره کشورند اعم از حوزه اقتصاد تا حوزه‌های پولی و بانکی و حتی حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی و رسانه که با سلامت روان جامعه ارتباط مستقیم دارند. مثلاً در زمینه کرونا یکی از مشکلات ما همین بود که در کنار اضطراب و آسیبی که خود بیماری داشت با انبوهی از اطلاعات و داده‌های غلط در فضای مجازی مواجه بودیم که دامنه این آسیب‌ها را به مراتب گسترده‌تر می‌کرد. ضمن اینکه موضوع حملات سایبری هم اهمیت ایجاد یک زیرساخت ملی را دوچندان کرده است. ما جزو کشورهایی هستیم که هدف بیشترین حجم حملات سایبری قرار می‌گیریم. در چنین شرایطی که من فقط به دو نمونه آن اشاره کردم ما باید یک شبکه مستقل اطلاعاتی و ارتباطات داخلی داشته باشیم که نیازی به رفت‌وآمد اطلاعات به خارج از کشور نداشته باشد. در زمینه گفت‌وگوی دو نفر یا تبادل پول یا دریافت خدمات دولتی چه دلیلی دارد که اطلاعات ما به خارج از کشور برود و دوباره بازگردد؟ در نتیجه هدف ما قلمروسازی در فضای مجازی به واسطه یک زیرساخت ملی است. یک نکته مهم این است که در بسیاری از کشورها حتی آنهایی که به ظاهر فکر می‌کنیم با چنین موضوعاتی مواجه نیستند هم هنگام چالش و بحران با برخی از کشورهای صاحب پلتفرم‌های موجود مکرراً به این موضوع اشاره می‌کنند که نباید تمام زیرساخت‌هایشان متمرکز و منحصر به این پلتفرم‌های جهانی باشد. ما هم همین نظر را داریم؛ یعنی معتقد به قطع ارتباط با سرویس‌های جهانی نیستیم اما قطعاً باید این سرویس‌ها در داخل کشور پاسخگوی شئون مختلف حاکمیتی باشد. یعنی بتواند با کیفیت خوب و متناسب با ذائقه فرهنگی کشور و اقتضائاتی که داریم این خدمات را به مردم ارائه کند.

اگر فرض کنیم هدف تحریم‌ها این است که ارتبط ما با دنیا را قطع و منزوی‌مان کند، ایجاد شبکه ملی اطلاعات به نوعی در خدمت این هدف و جزیره‌ای‌شدن نیست؟ مثلاً پیام‌‌رسان‌هایی داریم که در دنیا ارتباطی با آنها وجود ندارد. ضمن اینکه در بحث امنیت به شبکه‌هایی حمله شد که داخلی بودند مثل شبکه سوخت.

ببینید، بحث شبکه ملی اطلاعات که صرفاً محدود به پیام‌رسان‌ها نیست. در این شبکه ده‌ها خدمت و سرویس در حوزه زیرساخت و خدمات و محتوا و کاربرد، قابل تعریف است. طبیعی است که همه زیرساخت‌های حیاتی کشور حتی اگر ارتباطی با فضای مجازی نداشته باشند، هدف حملات سایبری باشند. این دلیل نمی‌شود که ما به فکر امنیت و پایداری سرویس‌هایی که در فضای مجازی داریم نباشیم. در بحث امنیت زیرساخت‌های حیاتی کشور اتفاقاً در دو سه سال اخیر برنامه‌های خوبی اجرا و پیاده‌سازی شده است که دائماً هم تقویت می‌شوند. در بحث امنیت سرویس‌هایی که در فضای مجازی ارائه می‌شوند؛ ما معتقدیم با ایجاد زیرساخت‌های داخلی می‌توان تا حد زیادی این امنیت و پایداری را فراهم کرد به طوری که کسی از خارج کشور نتواند در لحظه تصمیم بگیرد و این سرویس‌ها را قطع کند. شما فقط به خروج اطلاعات از پیام‌رسان‌ها اشاره کردید در صورتی که ممکن است مردم روی این پیام‌رسان‌ها فروش یا تبادل مالی انجام دهند. در این تبادلات ممکن است کسی متضرر شود و نیاز به پیگیری و شکایت قضایی داشته باشد که طبعاً این امکان برایش فراهم نیست در صورتی که چنین اتفاقی در یک پلتفرم داخلی به راحتی قابل پیگیری و رهگیری از طرف دستگاه قضایی است.

در حوزه پیام‌رسان‌ها به غیر از زمان فعلی که از نظر ما یک مسیر غیرعادی است و تصمیم‌گیری‌ آن هم بر عهده نهادهای امنیتی است و ربطی به تصمیمات جاری فضای مجازی ندارد اعتقاد داریم که حتماً نمی‌توانیم با سرویس‌های جهانی قطع ارتباط کنیم و حتماً نیاز به این ارتباطات داریم اما می‌توانیم تناسب آن را تعیین کنیم. اینکه لازم است با پلتفرم‌های جهانی ارتباط داشته باشیم با اینکه به دلیل این الزام و اجبار، همه زیرساخت‌ها و عرصه‌هایمان را محدود و منحصر به این پلتفرم‌های خارجی کنیم متفاوت است. به ویژه اینکه برخی از کشورهای صاحب این پلتفرم‌ها به طور رسمی با ما در حال تقابل‌اند و از هر موقعیتی برای ضربه زدن به ما استفاده می‌کنند.

ما باید در یک دوره گذار به تعادلی در این حوزه برسیم. بنابراین هدف ما این است که سه نکته را به ‌طور شفاف دنبال کنیم. اول اینکه حتماً انحصار خارجی را از بین می‌بریم و بر آن تاکید داریم که همه سرویس‌هایمان تحت انحصار پیام‌رسان‌های خارجی نباشد. دوم اینکه حتماً مابه‌ازای داخلی خوب و باکیفیت داخلی را ایجاد کنیم. این کار یا از طرف بخش دولتی یا در همکاری با بخش خصوصی قابل اجراست و دست دولت در این باره باز گذاشته شده و سوم اینکه حتماً با سرویس‌های خوب خارجی در ارتباط باشیم، منتها در این ارتباط داشتن حداقل مفاهیم و شئونی که خودشان به آن معتقدند را در کشور ما هم اجرایی کنند. مثلاً آموزش ساخت بمب یا عملیات تروریستی تحت هر شرایطی برای خودشان هم ممنوع است. حداقل این موضوعات را در کشور ما هم رعایت کنند و بحث‌های حقوق شهروندی و خصوصی را در کشور ما رعایت کنند.

برای ما مهم است که نسبت ترافیک خارجی به داخلی تعادل داشته باشد. مگر چند درصد مردم ما به تعاملات خارجی روی پلتفرم‌های خارجی نیازمندند؟ توجه داشته باشید که ما الآن در هر سه نکته در نقطه ایده‌آلی نیستیم؛ یعنی ما ضد انحصار خارجی هستیم و اتفاقاً انحصار زیرساخت‌هایمان با پلتفرم‌های خارجی و کشورهایی است که با ما در تقابل کامل هستند. سرویس‌های داخلی‌مان باید شرایط مطلوبی داشته باشند که در حال حاضر در این نقطه نیستند و نیازمند پیشرفت و اصلاح جدی هستند.

خب هزینه این اصلاح و پیشرفت را مردم می‌دهند؟

به هر حال ما در یک دوره گذار هستیم و باید این راه را طی کنیم. مثل زمانی که در مسیر توسعه بودیم و هزینه‌هایی دادیم.

در همان اسناد، گفته شده شبکه ملی اطلاعات به معنی قطع کامل اینترنت نیست اما عملاً برای رشد و گسترش سرویس‌های داخلی، راهی جر بستن نمونه‌های خارجی آن نداریم؛ مثلاً تا وقتی گوگل هست کسی سراغ موتور جست‌وجوی داخلی نمی‌رود. به نظرتان این‌طور نیست؟

برنامه ما هیچ‌وقت چنین چیزی نبوده و نیست. نمونه‌اش هم بحث مسیریاب‌هاست. ما در این حوزه مثبت رفتار کردیم؛ یعنی اولِ کار «ویز» را نبستیم بلکه با ۱۷ شرکتی که در این زمینه کار کرده بودند بحث و گفت‌وگو کردیم و محصول‌شان را ارزیابی کردیم. در این ارزیابی‌ها نهایتاً به دو محصول رسیدیم و درباره رفع مشکلات‌شان همکاری کردیم؛ مثلاً می‌گفتند ما اجازه عکسبرداری نداریم که آن را برطرف کردیم. در مرحله بعد به آنها یک مزیت و ارزش افزوده هم دادیم که همان پلاک خانه‌ها بود. در مرحله بعد هم مسیری را تعریف کردیم که تمام تغییراتی که در راهنمایی و رانندگی بابت کوچه‌ها و خیابان‌ها اعمال می‌شود به صورت آنلاین به این پلتفرم‌ها اعلام شود.

همین اقدامات باعث شد این دو سرویس داخلی کم‌کم برای مردم جا بیفتند. الآن هم ممکن است عده‌ای با وجود محدودیت‌های اعمال‌شده همچنان از سرویس‌های خارجی استفاده کنند که برای ما دیگر مهم نیست و اشکالی ندارد چون دیگر در این حوزه انحصار با سرویس خارجی نیست.

ما اگر بتوانیم این بحث‌های امنیتی و اهمیت آنها را برای مردم تبیین کنیم حتماً حمایت عمومی را هم جلب می‌کنیم. درباره پلتفرم‌های دیگر هم اگر این اتفاقات اخیر نمی‌افتاد احتمالاً چنین محدودیت‌هایی اعمال نمی‌شد چون قراری برای فیلتر واتس‌اپ و اینستاگرام در کار نبوده است.

اما در تابستان شنیده می‌شد مهرماه قرار است اینستاگرام کاملاً فیلتر شود.

نه اصلاً چنین چیزی نبوده و از این شنیده‌های بی‌اساس باید گذر کرد. واقعیت این است که در کشور درباره فضای مجازی مانند هر حوزه دیگری، اختلاف نظر و اختلاف سلیقه وجود دارد. همه افراد هم رسانه و تریبون دارند و دائم این مباحث را اعلام می‌کنند اما من شهادت می‌دهم که در جای حاکمیت تا قبل از این اتفاقات هیچ قرار و تصمیمی برای بستن و فیلتر اینستاگرام نبوده است. همواره درباره این سرویس بحث و سوال این بوده که اگر اینستاگرام تصمیم به اعمال محدودیت برای ایران بگیرد، ما چه جایگزینی برای آن داریم؟ اگر از یک کسب‌وکار روی این سرویس بخواهیم مالیات بگیریم، چطور باید اقدام کنیم؟

من صریحاً اعلام می‌کنم که درباره اینستاگرام همیشه برنامه افزایش ترافیک داخل نسبت به خارج را داشته‌ایم و از آن دفاع می‌کنیم. همیشه دنبال ایجاد مابه‌ازای داخلی سرویس اینستاگرام و پیام‌رسان‌ها و سایر سرویس‌های خارجی هستیم و آن را دنبال می‌کنیم اما هیچ‌وقت دنبال قطع ارتباط خارجی نبوده‌ایم و برنامه‌مان افزایش ترافیک داخلی بر محور همان قلمروسازی در فضای مجازی است.

در سند معماری شبکه، اشاره شده که پیام‌رسان‌ها باید خدمات مالی بدهند و بانک‌ها باید به پیام‌رسان‌های داخلی سرویس بدهند؟ چرا در این باره الزامی یا حمایتی نشد؟ چرا تجربه مسیریاب‌ها را در این باره پیاده‌سازی نکردید؟

ببینید، ما از پیام‌رسان‌ها حمایت‌ زیادی کرده‌ایم. ممکن است در بررسی‌های کارشناسی بگویند این حمایت به‌اندازه نبوده اما قطعاً کم نبوده. موضوع این است که این صنعت نوپا و بسیار دانش‌بنیان است و مدیریت ترافیک در آن بسیار مهم و استراتژیک است ضمن اینکه بعد از فیلتر تلگرام خیلی از این پیام‌رسا‌ن‌ها تازه با ضعف‌هایشان روبه‌رو شدند بنابراین حمایت همواره وجود داشته اما در این دولت به طور ویژه چون بحث شبکه ملی اطلاعات هم مطرح است، پیام‌رسان‌ها یکی از محورهای اصلی هستند و اتفاقاً حمایت از آنها یکی از بحث‌های جدی از طرف دولت است. درباره الزامی که مثلاً در شبکه بانکی اشاره کردید هم باید بدانید این موضوعات دائماً در حال پیگیری هستند. پیش روی برخی از این تصمیمات موانعی هست که باید به تدریج برطرف شوند.

به طور کلی ما نسبت به پیام‌رسان‌های داخلی و ارتباط‌شان با یکدیگر خوش‌بین هستیم. ما در گذشته هم خیلی پیگیر بودیم اما خود پیام‌رسان‌ها چندان علاقه‌مند نبودند و بنا بر بحث‌های صنفی چندان تمایلی نشان نمی‌دادند ولی اکنون در تلاشیم هم ظرفیت پیام‌رسان‌ها افزایش پیدا کند و هم کیفیت‌شان بالا برود. تجربه ما نشان می‌دهد در زمینه ظرفیت‌سازی خوب عمل شده ولی در زمینه کیفیت کار بسیاری وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود. در همین قدم‌ها هم مزیت‌هایی باید برای مردم ایجاد کنیم که در فکر آن هستیم.

در سند مزبور، اهداف کمی با سررسید ذکر شده که بخش عمده آنها پایان سال ۱۴۰۰ است و می‌توان گفت اکثرشان به سرانجام نرسیده‌اند. چرا در اجرای این سند و اهدافش- مانند آنچه در اقتصاد رخ داده و همه چیز منوط به افزایش قیمت بنزین می‌شود- عملاً توسعه‌ داخلی به محدودیت سرویس‌های خارجی منوط می‌شود؟

من باز هم تاکید می‌کنم به‌هیچ‌وجه ما توسعه پلتفرم‌های داخلی را از مسیر ایجاد محدودیت برای سرویس‌های خارجی دنبال نمی‌کنیم.

اما در عمل این اتفاق افتاده. این‌طور نیست؟

در عمل اتفاق افتاده یکی به دلیل شرایط و وضعیت خاص پیش‌آمده است و دیگر اینکه مهلتی که ما برای توسعه سرویس‌های داخلی پیش‌بینی کرده بودیم با وجود این شرایط دچار اختلال شد. هنوز هم تصمیم قطعی برای بسته ماندن واتس‌اپ و اینستاگرام گرفته نشده و تصمیمات هفتگی و مرحله به مرحله است اما متاسفانه این اتفاق افتاده است.

یک موضوع دیگر هم این است که ما معتقدیم اساساً توسعه و پیشرفت سرویس‌های داخلی در رقابت با سرویس‌های خارجی معنا و مفهوم می‌یابد و هدف ما مشابه‌سازی است که اگر نباشد سطح کار بسیار پایین می‌آید. اتفاقاتی هم که تا حالا رخ داده مبین همین رویکرد است. بنابراین ما چنین مبنایی برای ایجاد محدودیت سرویس‌های خارجی به منظور توسعه سرویس‌های داخلی نداریم و صرفاً توسعه داخلی از طریق حمایت از آنها و افزایش کیفیت‌شان و در نهایت افزایش ترافیک داخلی نسبت به خارجی است.

باز هم سوالم را تکرار می‌کنم: چرا در اجرای سند معماری شبکه ملی اطلاعات، فقط به موضوع پیام‌رسان‌ها توجه می‌شود و آن قسمت‌هایی که به نفع کاربر است مثل افزایش پهنای باند و توسعه شبکه ثابت و… هیچ‌وقت مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟

این اهداف هم پیگیری شده‌اند. واقعیت این است که ما در دولت قبل با موانع و مشکلات بیشتری مواجه بودیم و چندان اهتمامی از سوی دولت در این باره دیده نمی‌شد. در دولت فعلی اما اهتمام و تلاش برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات به مراتب بیشتر است. در دو حوزه اهتمام دولت کاملاً قابل توجه بوده، یکی حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی- به اقتضای شرایطی که پیش آمد- و دوم توسعه خدمات ابری. در سایر بخش‌ها کار همچنان در دست انجام است ولی اشکالاتی هم وجود دارد. مثلاً در حوزه شبکه و توسعه پهنای باند اشکالات فنی در مدل توسعه شبکه وجود دارد که متاسفانه این اشکالات حمل بر ایجاد محدودیت در اینترنت می‌شود در صورتی که اینها اشکالات فنی هستند و به سرعت هم در دست رفع و رجوع‌اند.

الآن میزان پیشرفت شبکه ملی چقدر است؟ دقیقاً در چه وضعیتی هستیم؟

برای اعلام وضعیت شبکه، متر و معیار مشخصی نداریم اما در حال تدوین گزارشی برای نهادهای بالادستی هستیم که حتماً اعلام خواهد شد. اینکه بخواهم درصد یا عددی در این باره بگویم چندان منصفانه و منطقی نیست اما به طور خلاصه می‌توانم بگویم در همان دو حوزه پیام‌رسان‌ها و خدمات ابری پیشرفت قابل قبول داشته‌ایم و زیرساخت‌مان تا حدود زیادی کامل شده است.

در سند معماری شبکه، سه لایه تعریف شده و اصلاً موضوع «محتوا» جزو لایه‌های اصلی نیست. به غیر از بحث «زیرساخت» پیشرفت‌هایی که به آنها اشاره می‌کنید در حوزه محتوا رخ داده‌اند. این را چطور توضیح می‌دهید؟
اگر زیرساخت نباشد که در حوزه محتوا نمی‌توانیم رشد کنیم.

خودتان هم گفتید زیرساخت رشد نداشته یعنی عملاً پهنای باند مورد نظر برای کاربران محقق نشده است.

زیرساخت شامل توسعه شبکه، پلتفرم و مدیریت ترافیک، دسترسی و… هم هست. درست است پهنای باند و دسترسی با اعدادی که ذکر شده اتفاق نیفتاده اما ما هم به ویژه در سرویس‌های داخلی وضعیت بدی نداریم. در یک ماه گذشته و همزمان با جام جهانی رکورد ۶ ترابیت بر ثانیه را در ترافیک داخلی تجربه کردیم که عدد قابل توجهی است و نشان می‌دهد شبکه از قابلیت خوبی برخوردار بوده است.

به نظر می‌رسد به صورت موردی این اتفاق افتاده است. چون مثلاً در پلتفرمی مثل «شاد» شاهد ایراد در شبکه و زیرساخت همزمان هستیم. این عکس تجربه‌ای است که می‌گویید.

سرویس «شاد» در حال تجدید قوایی است که اتفاقاً شاید حال و روز فعلی‌اش را نباید خیلی محاسبه کرد چون زیرساخت فوری این سرویس که بنا بر اقتضائات وقوع کرونا طراحی و ایجاد شد الآن در حال بازسازی و بهینه‌سازی است. به هر حال ما در توسعه شبکه و زیرساخت اهدافی را که در سند شبکه ملی اعلام شده حتماً مورد توجه و پیگیری قرار می‌دهیم و در بودجه ۱۴۰۱ هم برای اولین بار در این باره نمایندگان مجلس توجه ویژه‌ای نشان دادند و برای این شبکه، بودجه اختصاص داده شد. درباره میزان تخصیص این بودجه طبعاً وزارتخانه باید اطلاعات بدهد چون مجری است. اما نفس همین اختصاص بودجه که قبلاً محدودیت زیادی داشت، اتفاق خوبی است.

دولت قبل میزان پیشرفت شبکه را ۸۰ درصد و دولت فعلی در آغاز راه ۳۰ درصد و اخیراً هم آن را ۶۰ درصد اعلام کرده است. این اعداد یعنی متر و معیاری وجود دارد. ضمن اینکه شورا و مرکز ملی هم معمولاً هر عددی را که اعلام می‌شود رد می‌کنند.

درصد اعلام نمی‌کنیم چون منطقی نیست. عددهای اعلام‌شده را هم منطقی و درست نمی‌‌دانیم. الآن در حال برآورد فنی و تخصصی هستیم که ممکن است در آینده نزدیک به یک درصد منطقی برسیم.

آقای وزیر اعلام کرده‌اند عدد ۳۰ درصد به ۶۰ درصد رسیده است. در طول یک ماه این میزان پیشرفت چطور به دست آمده است؟

اجازه بدهید بگویم این عدد ۶۰ درصد هم چندان دقیق نیست ضمن اینکه به هر حال پیش از این دولت هم اتفاقاتی رخ داده که در میزان پیشرفت حاصل‌شده حتماً باید محاسبه شوند.

اعلام این ۶۰ درصد کاربر را متقاعد می‌کند که با قطع ترافیک خارجی و ایجاد محدودیت‌ها زمینه افزایش ترافیک داخلی فراهم شده است. آیا درست است؟

توجه داشته باشید در شبکه ملی اطلاعات، فقط یکی از شاخص‌ها بحث ترافیک داخلی است. در این شبکه بحث تعدد سرویس‌ها، کیفیت آنها و قابلیت‌شان، توسعه شبکه و زیرساخت و… هم مطرح است. ضمن اینکه ما نمی‌توانیم در شرایط موجود کشور موضوع ترافیک داخلی را به عنوان یکی از شاخص‌ها بپذیریم. شاید اگر شرایط فعلی نبود، این عدد ترافیک داخلی قابل توجه بود اما در حال حاضر به خاطر قطعی سرویس‌های خارجی، این اعداد چندان قابل توجه نیست. اگر به طور طبیعی ترافیک اینستاگرام یک‌سوم شود و ترافیک داخلی بالا برود و سرویس‌های خارجی هم قطع نباشند، بهترین اتفاق رخ داده و ما به هدف‌مان رسیده‌ایم.

به نظرتان این اتفاق می‌افتد؟

چرا که نه. ما در سرویس‌های داخلی مزیت‌ها و ارزش‌های زیادی برای ارائه به کاربر و جلب اعتماد او داریم.

شبکه ملی اطلاعات یک پروسه است یا یک پروژه؟

حتماً یک مگاپروژه در سطح ملی است، منتها پروژه‌ای است که در طول خود فرایندها و پروسه‌های زیادی را جای داده است.

ممکن است به سرنوشت «مصلای تهران» دچار شود و هیچ‌وقت تمام نشود؟

به آن معنی نه ولی به این معنی که شبکه ملی اطلاعات باید همیشه به‌روز شود، اصلاح شود و بهنیه‌‌سازی و… شود، بله یک پروژه دائمی است.

در این سند در لایه خدمات ملی، خدماتی مثل ایمیل و سیستم‌عامل و… هم داریم. این در حالی ا‌ست که پروژه سیستم‌عامل چندین بار شکست خورده است. چه کاری‌ست که ما چرخ را از اول اختراع کنیم؟

خیلی از پروژه‌ها چندین بار شکست خورده‌اند دلیل نمی‌شود که از دستور کار خارج شوند. خیلی از کشورها سیستم‌عامل را دارند و در رده عمومی استفاده نمی‌کنند و در رده‌ای نظامی و امنیتی از آن استفاده می‌کنند. ما هم وقتی از سیستم‌عامل حرف می‌زنیم صرفاً می‌خواهیم یک سیستم‌عامل داخلی داشته باشیم و مثلاً بتوانیم آن را در سایت‌های حیاتی خودمان استفاده کنیم. مساله اختراع چرخ نیست بلکه اهمیت موضوع امنیت ملی کشور در مقابل حملات خارجی را در خود جای داده است.

اما الآن از سیستم‌عامل گوشی حرف زده می‌شود. اینجا دیگر بحثی از موضوعات حساس نیست و تعداد کاربر و اقتصادی بودن آن مهم است.

خب ممکن است برخی از شرکت‌ها و افراد علاقه‌مند به این حوزه‌ها باشند و با توجه به پیشرفت‌های علمی بتوانند پروژه‌های مختلفی را در این زمینه شروع کنند و به سرانجام برسانند. کار کردن روی این پروژه‌ها بد نیست. اگر به مرحله تجاری‌سازی برسند، مطمئناً می‌توان درباره ضرورت‌های آن و زمینه‌هایش بحث و بررسی کرد.

یک موضوع دیگر در سند شبکه ملی اطلاعات بحث صیانت از داده‌هاست در حالی که ما قانون صیانت از داده در کشور نداریم.

قانون «دوام» اخیراً در مجلس تدوین شده است.

آن قانون که درباره داده‌های ملی نیست و مربوط به صیانت از داده‌های مردم نمی‌شود.

بله در این باره هم لایحه‌ای در حال تنظیم است. داده‌های ملی اولویت داشت که رویش کار شد. درباره داده‌های عمومی هم بحث‌های زیادی در میان است که مرکز ملی فضای مجازی با دولت در این باره همکاری می‌کند.

برسیم به نامه‌ای که از طرف مرکز ملی فضای مجازی به «متا» زده شده‌ است که نماینده‌ای در داخل کشور معرفی کند. واقعاً فکر می‌کنید این اتفاق می‌افتد؟

اینکه چه نتیجه‌ای رخ می‌دهد چندان مهم نیست، مهم این است که ما وظیفه داشتیم این کار را انجام بدهیم. اگر دعوت ما و برداشتن گامی در این جهت به ارائه این سرویس‌ها به مردم کمک می‌کند، ما وظیفه داریم که آن را انجام بدهیم چنان‌که در سند ملی هم به آن اشاره شده است.

می‌توانستیم ارسال این نامه را علنی هم نکنیم چون نقدهای زیادی هم به ما وارد شد اما ما به این مسائل توجه نمی‌کنیم بلکه به مسیر تاریخی می‌اندیشیم. ما وظیفه داشتیم این مکاتبات را انجام دهیم. یا این مکاتبات جواب می‌گیرد و می‌توانیم مذاکره کنیم یا بر اساس برآوردهای عمومی از رفتارهای غربی‌ها- که اهل مذاکره نیستند و سلطه‌گرند- به جواب نخواهد رسید. بر این نکته تاکید کنم که موضوعات مورد نظر ما برای مذاکره همان ملاحظاتی است که در کشور خودشان هم به آن توجه می‌کنند و به آن پایبندند.

فکر نمی‌کنید در شرایط تحریم ابتدا باید زمینه یک تفاهم بین‌‌المللی بین ایران و سایر کشورها برقرار شود و بعد به موضوع مذاکره با شرکت‌ها برسیم؟

نه اصلاً. به نظرم ما نباید این اجازه را بدهیم که شرایط تحریم، آنها را در عدم مذاکره با ما محق جلوه دهد. ضمن اینکه ما در شرایط تحریم هم با شرکت‌های آمریکایی در برخی از حوزه‌ها ارتباط و مراوده داشته‌ایم پس تحریم‌ها دلیلی بر عدم ایجاد این ارتباطات نیست. چطور وقتی بحث استفاده از سرویس‌هاست موضوع تحریم‌ها را برجسته نمی‌کنند اما وقتی بحث به تعهدات و تفاهم بر سر یکسری ملاحظات می‌رسد موضوع تحریم‌ها را پیش می‌کشند؟ به نظرم خودمان نباید به آنها این حق را بدهیم که از تحریم‌ها علیه خودمان استفاده کنند.

این مطلب در شماره ۱۰۸ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۰۸ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/dsy
میثم قاسمیتحریریه

    سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامه‌نگاری. از همان سال تاکنون، در حوزه‌های مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانه‌هایی مانند همشهری، حیات‌نو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کرده‌ام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامه‌نگار این رشته شدم.

    تمام مقالات

    یک دیدگاه

    1. از دید فنی، هیچ ارتباطی من نمیتونم با گفته‌های ایشون برقرار کنم! پرا از ابهام، بازی با کلمات، اشتباهات فنی و حتی اشتباه در زمانبندی اتفاقات و پیشفرض ها و …
      یک کلام میتونم بگم یا ایشون بیش از اندازه خوش بین هستند یا دوست دارند خوش بین نشون بدند!

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو