توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
میانه دهه ۸۰، زمانی که شرکت مخابرات ایران وارد بورس شد، به تنهایی ۱۵ درصد بازار سرمایه را تشکیل میداد. اقبال به مخابرات و سهام آن به گونهای بود که در روز عرضه، در بورس ولوله به پا شد. اما اکنون که نزدیک به ۱۶ سال از آن زمان میگذرد، سهام مخابرات در میان سهمهای ارزنده و پرطرفدار نیست. بزرگترین شرکت ارتباطاتی ایران با میلیونها مشترک در پایان سال مالی ۹۹ سرانجام دست از مقاومت برداشت و زیان هنگفتی را در حسابهای خود به ثبت رساند. اتفاقی که اگر قرار بود بر اساس سازوکارهای مالی رخ دهد، چند سال پیشتر شاهد آن بودیم. سال ۱۴۰۰ هم برای مخابرات سال خوبی نبود و این شرکت بیشتر از سال قبل زیان داد. همین چند روز پیش بود که مجید سلطانی، مدیرعامل شرکت مخابرات، اعلام کرد طی ۱۰ سال اخیر، سود خالص این شرکت ۹۲ درصد و درآمد عملیاتی آن ۷۳ درصد کاهش یافته است.
فایل صوتی این یادداشت را بشنوید:
یکی دو روز پیش از آن، مجمع سالانه همراه اول برگزار شد و این شرکت هم در صورتهای مالی خود نشان داد به صورت مستمر با کاهش حاشیه سود روبهرو بوده و هرچند هنوز به مرحله زیاندهی نرسیده، اما شاید با چنان روزی فاصله چندانی نداشته باشد. در همان مجمع، وقتی سخنان حاضران به درازا کشید، یکی از سهامداران به طعنه گفت، میزان سود تقسیمی را هرچه زودتر مشخص کنید تا برویم سهام را بفروشیم و سهم دیگری بخریم؛ هرچند حاضران به این سخن خندیدند اما میگویند حداقل نیمی از هر شوخی، جدی است.
واقعیت این است که سرمایهگذاری در صنعت تلکام ایران سود چندانی ندارد و در عوض دردسرهای فراوانی دارد. فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران مانند همه حوزههای دیگر درگیر سیاسیکاری شده است و همان بلایی که در سالهای گذشته بر سر صنعت برق آمد، به ICT تسری یافته است. بزرگترین شرکت این حوزه، برای پرداخت حقوق کارکنان خود دچار دردسر شده و شرکتهای دیگر از چشم سهامداران افتادهاند.
اما نباید فراموش کرد که این وضعیت محصول تصمیم اشتباه یک نفر یا حتی یک مجموعه نیست. افراد و عوامل متعددی دست به دست هم دادند تا ارتباطات به این روز بیفتد. مشکل فقط ثابت ماندن تعرفهها نیست؛ توسعه نیافتن ثابت و فشار بیش از حد به همراه، افزایش دستوری تعداد کارکنان و تحمیل ماموریتهایی خارج از وظایف اپراتورها به آنها، کار را به اینجا رسانده است.
در این سالها نگاه به اپراتورهای بزرگ، نگاهی مانند گوشت قربانی بوده که هر کسی به دنبال سهمی برای خود میگردد. کافی است به ترکیب هیات مدیرهها در ۱۰ سال گذشته نگاه کنیم تا به عمق این سهمخواهی پی ببریم. این روزها بزرگترین شرکتهای تلکام ایران که پیشران این صنعت به شمار میروند روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارند و صنعت ICT ایران در حال آب شدن است. چرایش را باید از سیاستگذاران پرسید.